eitaa logo
زندگی شهیدانه
254 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
897 ویدیو
90 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند». ادمین: @Ashahidaneh110 #زندگی_شهیدانه
مشاهده در ایتا
دانلود
برادران شهید، حسینعلی و عباسعلی خراسانی، شهادتی به فاصله یک روز. خاطره 🔻معمار روستای ما نامش نوروز عبدالحمید و اهل ترکیه بود. ایشان در جوانی به ایران آمده بود و در جبهه‌های دفاع‌مقدس هم حضور یافته بود. سه سال هم در میان رزمنده‌ها حضور داشت و جنگید، اما قسمتش شهادت نبود و جانباز شد. بعد از اتمام جنگ، نوروز به ترکیه رفت و بعد مدتی برگشت و معمار روستای ما شد. سال ۷۸ معماری مزار شهدای روستای خورزان (حوالی دامغان) را نوروز به عهده گرفت. کار‌های مقدماتی انجام شد و نقشه جدید با گچ روی زمین حک شد. قرار بود بعد از کار‌های مقدماتی، کار روی مزار شهدا از بالاترین نقطه آغاز شود. اولین قبر‌ها مربوط به فرزندانم شهیدان عباسعلی و حسینعلی خراسانی بود. زمین کنده شد تا آرماتوربندی و صفحه ستون نصب شود. کندن بین دو قبر شروع شد. هنوز ارتفاع کندن به ۶۰ سانتیمتر نرسیده بود که با یک سنگ مواجه شدند. ابتدا فکر کردند مثل تمام سنگ‌های دیگری است که در مسیر کندن قرار می‌گیرند؛ پس بی اعتنا آن را بیرون آوردند و به کندن ادامه دادند. ناگهان در امتداد تیزی کلنگ و ضربه محکم آن حفره‌ای بزرگ ایجاد شد. تازه متوجه شدند که آن سنگ، همان سنگ لحد قسمت بالای پیکر دو شهید بوده است. دو شهید به فاصله ۳۰ سانتیمتر از هم قرار داشتند. ۱۳ سال از عروج‌شان می‌گذشت، اما گویی تازه و چند ساعتی است که به خاک سپرده شده‌اند. طراوت و تازگی پیکر‌های حسینعلی و عباسعلی به اندازه‌ای بود که حتی قطرات خونی که از زخم هایشان چکیده بود رنگ خون تازه داشت. شهدای کربلای ۵ خانه‌مان یکی با لباس رزم و دیگری با کفنی سرتا پا سفید آرمیده بودند. راوی: پدر شهیدان خراسانی http://eitaa.com/shahidaneh110
برادران شهید، حسینعلی و عباسعلی خراسانی، شهادتی به فاصله یک روز. خاطره 🔻معمار روستای ما نامش نوروز عبدالحمید و اهل ترکیه بود. ایشان در جوانی به ایران آمده بود و در جبهه‌های دفاع‌مقدس هم حضور یافته بود. سه سال هم در میان رزمنده‌ها حضور داشت و جنگید، اما قسمتش شهادت نبود و جانباز شد. بعد از اتمام جنگ، نوروز به ترکیه رفت و بعد مدتی برگشت و معمار روستای ما شد. سال ۷۸ معماری مزار شهدای روستای خورزان (حوالی دامغان) را نوروز به عهده گرفت. کار‌های مقدماتی انجام شد و نقشه جدید با گچ روی زمین حک شد. قرار بود بعد از کار‌های مقدماتی، کار روی مزار شهدا از بالاترین نقطه آغاز شود. اولین قبر‌ها مربوط به فرزندانم شهیدان عباسعلی و حسینعلی خراسانی بود. زمین کنده شد تا آرماتوربندی و صفحه ستون نصب شود. کندن بین دو قبر شروع شد. هنوز ارتفاع کندن به ۶۰ سانتیمتر نرسیده بود که با یک سنگ مواجه شدند. ابتدا فکر کردند مثل تمام سنگ‌های دیگری است که در مسیر کندن قرار می‌گیرند؛ پس بی اعتنا آن را بیرون آوردند و به کندن ادامه دادند. ناگهان در امتداد تیزی کلنگ و ضربه محکم آن حفره‌ای بزرگ ایجاد شد. تازه متوجه شدند که آن سنگ، همان سنگ لحد قسمت بالای پیکر دو شهید بوده است. دو شهید به فاصله ۳۰ سانتیمتر از هم قرار داشتند. ۱۳ سال از عروج‌شان می‌گذشت، اما گویی تازه و چند ساعتی است که به خاک سپرده شده‌اند. طراوت و تازگی پیکر‌های حسینعلی و عباسعلی به اندازه‌ای بود که حتی قطرات خونی که از زخم هایشان چکیده بود رنگ خون تازه داشت. شهدای کربلای ۵ خانه‌مان یکی با لباس رزم و دیگری با کفنی سرتا پا سفید آرمیده بودند. راوی: پدر شهیدان خراسانی http://eitaa.com/shahidaneh110