🌸شهید یازده ساله🌸
🥀یک شب همه دور چراغ گردسوز نشسته بودیم پرویز رضایت نامه را به پدرم داد و گفت اگر امضا نکنید نمی توانم به جبهه بروم.
🥀پدرم گفت : تو هنوز خیلی برای جنگیدن کوچک هستی و باید درس بخوانی، نمی توانم این اجازه را به تو بدهم.
🥀پرویزگفت: خون من قرمز تر از خون دیگران که نیست اگر من نروم و دفاع نکنم پس چه کسانی باید بروند من هم مثل همه رزمنده هایی که دارند می روند."
🥀همه ما از حرف های او تعجب کردیم ، حرف های پرویز چنان روی پدرم تاثیر گذاشت که رضایت نامه را امضا کرد و پرویز عازم جبهه شد.
راوی: برادر شهید
🌷ولادت: ۱۳۵۰ درگز، خراسان شمالی
🌷شهادت: ۱۳۶۱/۲/۱۲ عملیات الی بیت المقدس
#شهید_یازده_ساله
#شهید_پرویز_اژدو
#درگز
http://eitaa.com/shahidaneh110