زندگی شهیدانه
کتاب «هواتو دارم» روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی
در ایام محرم مرتضی ادبهای خیلی عجیبی داشت. سال به سال هم این پررنگ تر میشد از روز اول محرم آبخوری یخچال را که روی آن برچسب ((سلام بر حسین علیه السلام ))چسبانده بودیم،پر نمیکرد؛چون این روزها دوست نداشت آب خنک بخورد. همان آب ولرم را هم سیراب نمی خورد.
در دو ماه محرم و صفر پیراهن مشکی را تنش بیرون نمی آورد. حتی وقتی میخواست پیراهن را بشوید همان چند ساعت هم یک تیشرت مشکی برای مراسم عزاداری اقوام یا درگذشتگان دیگر فقط پیراهن تیره تن میکرد.
شرم و حیای خاصی در این دهه نسبت به آسایش و رفاه و خواب راحت و خانه داشت. اعتقاد داشت حال و هوای این چند روز باید با زندگی معمول در بقیه سال فرق داشته باشد. در روزهای عادی از همان در ورودی که وارد خانه میشد با چهره ای گشاده و پر از شوخی و خنده بود و با ذوق خاصی وارد خانه می شد؛ ولی ایام محرم یک حزن عجیبی از چهره و رفتارش مشخص بود. به طور معمول ده شب اول محرم را خانه نمی آمد و تا صبح خودش را وقف هیئت و مراسم مسجد میکرد کار ایستگاه صلواتی تا دیروقت طول می کشید. بعد هم خودش پای کار می ایستاد تا تمام کتری و سماورها را آب بکشد، محوطه ایستگاه را جارو کند و یک بار مصرف های زمین ریخته شده را جمع کند. فقط چند ساعتی بعد از نماز صبح می آمد خانه، استراحت می کرد و بازمی رفت دنبال کارهای هیئت یا ایستگاه صلواتی مسجد.
#هواتودارم
#صفحه۱۷۵
https://eitaa.com/shahidaneh110