eitaa logo
زندگی شهیدانه
219 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
751 ویدیو
73 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند». ادمین: @Ashahidaneh110 #زندگی_شهیدانه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸انقلاب یعنی تحول انفسی نه آفاقی؛ یعنی دو جوان در ایتالیا به برکت دم مسیحایی امام، چنان تحول درونی بیابند که اولی ثروت افسانه‌ای پدرش در کمپانی فیات ایتالیا را رها کند و به دیدار امام در تهران بشتابد و شیعه شود و در نهایت به دست صهیونیست‌ها به شهادت برسد و دومی تحصیل مهندسی در ایتالیا را رها کند و به انقلاب امام بپیوندد و علی‌رغم مخالفت خانواده، لباس پاسداری بر تن کند و پس از سال‌ها مجاهدت به شهادت برسد. 🌸اولی شهید ادواردو آنیلی پسر صاحب کمپانی فیات ایتالیا بود و دومی، شهید بهرام شهپریان پسر یکی از صاحب‌منصبان نیروهای مسلح پهلوی بود که نیروهای ویژه هوابرد سپاه را بنیان نهاد؛ همان واحدهایی که بعد از شهادت او یکی از ارکان تشکیل نیروی بدون مرز قدس گردید. 🌸یک مصلح اجتماعی همچون شهید شهپریان ابتدا از انقلاب درونی و اصلاح قلب خود می‌آغازد. http://eitaa.com/shahidaneh110
❤️کانال "داداش کوچیکه" تحلیل سیاسی و اخبار مربوط به انتخابات 👌دعوت: 👇👇👇 @dada69 @dada69 @dada69 ابوالفضل وافی @dada69
امام خمینی (ره): 🥀پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. صحیفه ی نور ج ۱۴، ص۴۹۱ http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸وصیت نامه شهید علی اصغر بشکیده🌸 فرمانده گردان عمار تیپ ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله 🥀خدايا! تو خودت شاهد باش و شاهد بودى كه در چه راهى قدم برداشتم و چگونه راه را ادامه دادم و چگونه بازگشتم . 🥀تو خودت آگاهى اگر حرف نمى‌زنم، بگذار كه اين دردها در دلم بماند، ناگهان سر برآورد و مرا بسوى تو رهنمون سازد. 🥀خدايا! در اين راه كه قدم برداشتم، ثابت قدمم بدار و راضيم به رضاى تو و فقط به خاطر تو آمده‌ام. اگر نبود اين قيد بندگى هرگز نمى‌آمدم يا اگر مى‌آمدم براى قيود دنيائى و پَست مى‌آمدم . 🥀ولى تو را شكر كه اين لطف و مرحمت را به من كردى كه در اين راه قدم بردارم. 🥀پدر عزيزم! چون شير باش و به دل و قلب تمام دشمنان داخلى و خارجى و باطنى و ظاهرى بزن كه پيروزى يا رزمنده با نفس است. 🥀مادر عزيزم! اى گرامي ام! چون كوه باش استوار و قوى و محكم. از خودت ضعفى نشان مده، گريه مكن. 🥀دست از ولايت فقيه، روحانيت مبارز و دست از اسلام و قرآن و خدا و پيغمبر و ائمه اطهار (ع) برنداريد كه اگر دست برداريد در گمراهى به سر خواهيد برد. 🥀و اما شما اى خواهران عزيزم! شما اى مادران آينده‌ساز تاريخ! شما اى دامن‌هاى عفت! و شما اى مربيان فرزندان آينده! شما بايد همانند زينب باشيد ، زينب‌وار پيام‌آور خون شهيد باشيد. 🥀 با صداى بلند به جهان بگوئيد « قالوا لا لله الا الله تفلحوا ». پيام قرآن را برسانيد . مستضعفين در انتظارند تا شما انقلابتان را صادر كنيد. با خون و پيام. خون از ما و پيام از شما. 🥀و تو اى برادر عزيزم !تو هم در آينده بايد يا خون بدهى و با خون خود درخت اسلام را آبيارى كنى و يا با قلمت به فكر پيشرفت و نجات اسلام باشى كه هر دو در نزد خداوند متعال داراى قدر و منزلت خاصى است. http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸 *ماجرای شهیدی که در کودکی با لیلا فروهر در یک فیلم بازی کرد* 🥀 صابر رهبر، کارگردان فیلم "مراد و لاله" در سال ۱۳۴۴ برای نقش مراد، *مجید فریدفر* و برای نقش لاله، لیلا فروهر را انتخاب می‌کند. 🥀 فیلم آن زمان با استقبال خوب مردم مواجه می‌شود و هر دو بازیگر خردسال اسم و رسمی برای خود پیدا و با همان سن کم در فیلم‌های زیادی نقش‌آفرینی می‌کنند. 🥀 امروز همه از سرنوشت بازیگر خردسال دختر خبر دارند ولی کمتر کسی می‌داند بازیگر خردسال پسر چه سرنوشتی پیدا کرد. 🥀 *مجید فریدفر* که تا سال‌های دهه ۵۰ در سینمای آن زمان می‌درخشید، پس از پیروزی انقلاب برای آموزش‌های رزمی و نظامی راهی سوریه و فلسطین می‌شود و پس از یک سال و نیم آموزش به عنوان چریکی کارآزموده و چالاک به کشور برمیگردد. 🥀 سرانجام *مجید فریدفر* در ۱۲ خرداد سال ۱۳۶۰ در ایستگاه هفت آبادان در سن ۲۵ سالگی به دست بعثی‌ها به *شهادت* می‌رسد تا دو بازیگر خردسال فیلم «مراد و لاله» هر کدام سرنوشتی کاملا متفاوت از هم پیدا کنند..! قطعه: ۲۴ ردیف: ۸۱ شماره: ۵ همسایه ی شهید کشوری http://eitaa.com/shahidaneh110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸تصاویر کمتر دیده شده از یزله ❤️سردار شهید قاسم سلیمانی و ❤️سردار شهید ابو مهدی المهندس بعد از شکست داعش 🌸فدای تو سردار دلها http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸عصای دست شهید چمران🌸 🌾جوانی که کنار شهید چمران، کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته است را کمتر کسی می‌شناسد ! 🌾بسیجی ها کم سن وسالی که کنار این مردان پولادین به مردی رسیدند. یکی از آن بسیجی ها این نوجوان است که کنار شهید چمران، کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته است. کمتر کسی است که نام این فرد را می‌داند. 🌾علیرضا پسر شاخ شمشاد پری خانم بود که خیلی هم شر و شور بود و همه ازش حساب میبردند. بعد از انقلاب هم یکی از اولین بسیجی های مسجد صاحب الزمان (ع) شهر ری شد. 🌾جزو اولین رزمنده های شهرری بود که برای یاری دین خدا پا در جبهه گذاشت. 🌾آنقدر دلاور و نترس بود که در میان یاران نزدیک شهید چمران جا گرفت. 🌾هر کجا درگیری سخت و سینه به سینه با دشمن بود علیرضا یکی از رزمنده‌های پا به رکاب بود. 🌾علیرضا 19 ساله بود که بالاخره مزد مجاهدتش رو گرفت و در بهار سال 60 و تنها چند روز قبل از شهادت پیر و مرادش شهید مصطفی چمران در درگیری نزدیک با دشمن در منطقه سوسنگرد خلعت شهادت رو به تن کرد و در چند قدمی فرمانده اش به خاک رفت. 🌾اما دریغ که مزار این مجاهد در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها پرت افتاده و زائری ندارد. 🌾شاید خیلی‌ها شهید چمران را در این عکس دیده اند اما "علیرضا" آن بسیجی کنار دستش رو ندیده اند . . . 🌾عکاس این تصویر زیبا بهرام محمدی‌فرد است. 🌷ولادت:۱۳۴۱ تهران 🌷 شهادت:۱۳۶۰/۲/۲۳ سوسنگرد قطعه: ۲۴ ردیف: ۸۵ شماره: ۳۰ http://eitaa.com/shahidaneh110
🌷عباس با شروع جنگ تحمیلی به همراه دوستان خود در منطقه مهرآباد جنوبی تهران، به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل شتافت و در قالب نیروهای ستاد جنگ‌های نامنظم به فرماندهی شهید چمران در جبهه سوسنگرد شرکت کرد و در بسیاری از عملیات‌های نامنظم حضور فعال داشت. 🌷 عباس در "عملیات نصر" هویزه در دی‌ماه 1359 شرکت داشت، هنگام حمله دشمن برای تصرف مجدد سوسنگرد، در روستای مالکیه سوسنگرد به همراه هفت تن از رزمندگان ستاد جنگ‌های نامنظم از این روستای حساس دفاع و شجاعت بسیاری از خود نشان ‌داد که این اقدام و نیز مقاومت‌های سایر گروه‌ها، سبب عدم موفقیت دشمن در اشغال سوسنگرد شد و عباس پالیزگیر به "عباس 106 " یا "عباس چیفتن" معروف شد. 🌷عباس به تنهایی در بسیاری از عملیات‌ها تانک‌های عراقی را به وسیله 106 یا آرپی چی منهدم کرد و در اکثر عملیات‌های شناسایی و تک‌های ایذایی در منطقه هویزه و در عمق دشمن با کار گذاشتن مین در جاده‌های حساس که در اشغال عراق بود، موجب انهدام خودروها و تلفات نیروهای دشمن شد. 🌷این شهید عزیز که یکی از رزمندگان شجاع، مدافع و موثر جبهه سوسنگرد به شمار می‌رفت، سرانجام در یک درگیری ایذایی در محور دهلاویه در اردیبهشت ماه سال 1360 به فیض شهادت رسید. 🌷ولادت:۱۳۳۹ تهران 🌷شهادت: ۱۳۶۰/۲/۲۲ سوسنگرد قطعه: ۲۴ ردیف: ۸۵ شماره: ۲۹ http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸زنده باد عنایت🌸 🌾دشمن مدام با خمپاره 60 روی نیروهای مردمی آتش می‌ریخت. بهروز مرادی گفت باید به داخل کشتی‌های رها شده کارون برویم. 🌾 داخل کشتی رفتیم و بدون سلاح نگهبانی می‌دادیم. سقف خیلی از خانه‌ها از چوب و الوار بود. ما چوب‌ها را از سقف خانه‌ها جدا کردیم و بین بچه‌ها تقسیم کردیم، تا از آن به عنوان سلاح استفاده کنند. 🌾سلاح بچه‌های مدافع خرمشهر در برابر بعثی‌ها الوار و چوب بود. آن‌ها شب‌ها در کشتی‌های داخل روخانه با چوب و الوار نگهبانی می‌دادند. 🌾بچه‌ها به آیت‌‎الله خامنه‌ای گفتند ما می‌توانیم خرمشهر را برای بعثی‌ها ناامن کنیم، تا نیروی کمکی حضور پیدا کنند. ایشان این پیشنهاد را قبول کردند. 🌾نیروها در قالب گروه‌های شش نفره به طناب وصل و از طریق راه فاضلاب داخل شهر می‌شدند و عملیات‌های مختلفی انجام می‌دادیم. 🌾اگر روایت دفاع از خرمشهر توسط رزمندگان به درستی بیان نشود، دشمن بعداً آن چیزی که خودش دوست دارد را مطرح می‌کند که موجب تحریف خواهد شد. شهید_زنده_عنایت_صحت_شکوه http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸اگر نبود خیل جانبازانی که شب و روز برای شهادت لحظه شماری می کنند، 🌸اگر نبود جسم چاک چاک عزیزان ما از آتش کینه ی دشمن، 🌸اگر نبود سرهای بریده ی جگر گوشه های ما از تیغ ستم سیاهکاران و بد اندیشان، 🌸اگر نبود جسم پاک شهیدی، که گلوله خصم کافر از او کوچک ترین اثری هم به جای نگذاشته 🌸و اگر نبود فریاد رسا و استوار برادران اسیر که در چنگال رژیم بعث عراق، دنیا را از رشادت و پای مردی خود به تحیر وا داشته اند، 🥀هرگز قامت جمهوری اسلامی ایران در جهان چنین برافراشته نمی شد و شعله قیام اسلامی در بین ملت های محروم چنین فراگیر نمی گشت 🌾می‌دانید که در این موقعیت حساس حفظ اسلام و جنگ مهم‌ترین مسئله است و همه می‌دانیم که هدف ابرقدرت‌ها از جنگ چند چیز بود: 🔻1-از بین بردن اسلام و حکومت اسلامی 🔻2-تسلیم و مهار کردن مجدد ملت ما در برابر آمریکا و شوروی 🔻3-وابسته کردن کشور ما در ابعاد اقتصادی و نظامی 🔻4-احیای آبروی ازدست‌رفته آمریکا 🔻5- همزمان با جنگ و توطئه‌های دیگر به روی کار آوردن خطوط غرب‌زده و از صحنه خارج کردن خطوط خط امامی. 🌸اما می‌بینیم که جنگ برعکس دیدگاه‌های آن‌ها به نفع ما تمام شد. مانند: 🔻1- تثبیت و صدور انقلاب اسلامی در جهان 🔻2- آبدیدگی مردم و درآمدن از حالت راحت‌طلبی 🔻3- شناسایی چهره نفاق و شیطانی قدرت‌های بزرگ همچنین آزمایش کشورهای منطقه 🔻4- آشنایی به قدرت خداوند و امدادهای غیبی 🔻5- انسجام ملت 🔻6- همدلی مردم 🔻7- جوشیدن استعداد و شکوفایی و خلاقیت و سازندگی درزمینهٔ صحت و فرهنگ که این‌ها ازجمله اثرات جنگ می‌باشد. http://eitaa.com/shahidaneh110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید سید مصطفی بدرالدین ملقب به «سید ذوالفقار» فرمانده نظامی حزب‌الله لبنان. 🌷شهادت: ۱۳۹۵/۲/۲۴ http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸یکی از همراهان سید تعریف می کرد زمانی که از یکی از نقاط جبهه به سمت لاذقیه می رفتند، یک گربه را می بینند که در وسط راه لنگان لنگان می رود. 🌸سید با اینکه راه امن نبود، دستور داد که خودرو را نگه دارند. به همراهان گفت از تون ماهی و آب که همراه داشتیم، چیزی مانده است؟ گفتند: بله. 🌸سید به آن حیوان اندکی نان و تن ماهی و آب دادند و از راه دور کردند و سپس سوار ماشین شدند و به راه خود ادامه دادند. 🌸این دل رحمی، خاصیت اهل ایمان است. http://eitaa.com/shahidaneh110
🥀شهید سید مصطفی بدر الدین در نوجوانی به گروه های مقاومت پیوست و در سال ۱۹۸۲ با حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و اشغال نیمی از این کشور، اقدام به تشکیل و آموزش هسته های نظامی کرد. 🥀از نخستین کسانی بود که از بدو شکل گیری حزب الله در آن نقش داشت. 🥀سید در همان سال ۱۹۸۲ ازدواج کرد. که البته قصه ی ازدواج ایشان و شهید عماد در قطعات خواندنی تاریخ مقاومت است. 🥀در سال ۱۹۸۳ در کویت به اتهام دست داشتن در انفجار سفارت آمریکا در آن کشور بازداشت و به اعدام محکوم شد، پس از گذشت ۸ سال او در خلال جنگ عراق علیه کویت، و با ابتکار عمل شهید ابومهدی المهندس از زندان رهایی یافت و راه خود در مقاومت را ادامه داد. 🥀حتی بعد رهایی از زندان کویت، مدتی در کویت ماند تا در آنجا نیز یک هسته ی مقاومت ایجاد کند که البته شرایط را فراهم ندید و در پس آن با کمک طوعه وار یک شیرزن از کویت خارج گردید. 🥀سید مصطفی تا آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ چندین عملیات را فرماندهی کرد و پس از آن با خروج اشغالگران از خاک کشورش، تا سال ۲۰۱۰ به شناسایی و منهدم کردن شبکه های جاسوسی رژیم صهیونیستی در آن مشغول شد. 🥀وی پس از شهادت «عماد مغنیه» در سال ۲۰۰۸ مسئولیت فرماندهی شاخه نظامی حزب الله را عهده دار شد و با گسترش خطر تروریسم تکفیری در سوریه، با رزمندگان جان برکف حزب الله و در کنار دیگر نیروهای محور مقاومت توانستند آن خطر را از لبنان و سوریه را دفع کنند. 🥀از خداوند متعال مسئلت دارم به استاد یعقوب توکلی عزیز، توفیق عنایت فرموده تا برگی از دفتر محور مقاومت را در قالب تألیفات خویش به ما بنمایاند. http://eitaa.com/shahidaneh110
16.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺دورهمی زنانه افطاری پیش از روز قدس چیزی ست که حالا دیگر سربازان اسرائیلی اطراف مسجدالاقصی هم زیر بارش رفته است. زیر قنداق تفنگ صهیونیست های تا دندان مسلح، همزمان با سردادن اشعار حماسی، مقلوبه را به آرزوی سرنگونی اسرائیل توی سینی برمی گردانند و سربازانی را که از خشم دندان به هم می سایند وادار به عقب‌نشینی می کنند. 🔹از فلسطین تصاویر دردناک زیادی به دنیا مخابره می شود. اما این سفره افطاری شیرین، افشا کننده یک راز است. راز اینکه چرا این ملت مسلمان عربی، بعد از ده ها سال له شدن و تکه تکه شدن زیر چکمه‌های دژخیمان صهیونیست و اعوان استکباری و خائنین منطقه ای هنوز سرپاست و هنوز نو به نو انتفاضه خلق می کند. 🔻زنان تکثیر می کنند. نه فقط نسل را؛ داشته های آن را؛ مقاومت و شجاعت؛ خواستن؛ هویت و در یک کلام تداوم بودن یک ملت را... http://eitaa.com/shahidaneh110
تو بودي و جاي تو بُوَد عرش برين گشته ای حالا میان خاک و خون، همچو نگین خصم ملعون قصد نابودی تو کرد و ندید خادمت گشتند در جنت، حور و عین 🔰(به معنای فرشته) دختر سه ساله ای که امروز از زیر آوارها، به آسمان پر کشید تا با خون خودش ، نابودی اسرائیل را نزدیک کند. پویش برای مردم فلسطین @m_shaban http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸شهید یازده ساله🌸 🥀یک شب همه دور چراغ گردسوز نشسته بودیم پرویز رضایت نامه را به پدرم داد و گفت اگر امضا نکنید نمی توانم به جبهه بروم. 🥀پدرم گفت : تو هنوز خیلی برای جنگیدن کوچک هستی و باید درس بخوانی، نمی توانم این اجازه را به تو بدهم. 🥀پرویزگفت: خون من قرمز تر از خون دیگران که نیست اگر من نروم و دفاع نکنم پس چه کسانی باید بروند من هم مثل همه رزمنده هایی که دارند می روند." 🥀همه ما از حرف های او تعجب کردیم ، حرف های پرویز چنان روی پدرم تاثیر گذاشت که رضایت نامه را امضا کرد و پرویز عازم جبهه شد. راوی: برادر شهید 🌷ولادت: ۱۳۵۰ درگز، خراسان شمالی 🌷شهادت: ۱۳۶۱/۲/۱۲ عملیات الی بیت المقدس http://eitaa.com/shahidaneh110
ازش پرسیدم: انگیزه ات ازآمدن به جبهه چیست؟ می گفت: برای رضای خدا و انجام تکلیف به جبهه آمدم. نسبت به سنش از روحیات معنوی بالایی برخوردار بود . عملیات شروع شده بود و ما به جاده خرمشهر رسیدیم. شهید "پرویز اژدو" کمک آرپی جی زن بود. شدت آتش دشمن هر لحظه شدیدتر می شد ، اما پرویز خیلی صبور، شجاع و قوی بود. یک هفته کنار جاده درگیری بود، از آن جا به ایستگاه حسینیه و سپس به سمت شلمچه رفتیم. یک یا دو ساعت از ظهر گذشته بود که شهید"اژدو" به وسیله ترکش خمپاره از ناحیه پشت مورد اصابت قرار گرفت و شهید شد. راوی: عبدالرحمان زنده دل یکی از همرزمان شهید پرویز اژدو http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸گزیده ای از وصیت نامه شهید دانش آموز پرویز اژدو:🌸 🌾سلام بر امام و شهیدان انقلاب اسلامی که با شعار الله اکبر و لا اله الاالله پیش می رفتند و از هیچ قدرتی ترس نداشتند. 🌾 امروز نوبت ما رسیده است که از اسلام عزیزمان دفاع کنیم. 🌾وقتی که من شهید شدم برای من ناراحت نشوید، بلکه ما به جای خدا می رویم ما خوشبخت هستیم که در راه اسلام و دفاع از میهن عزیزمان فدا شده ایم. 🔻فهم اینکه یک نوجوان یازده ساله به چنین باوری از حیات پس از مرگ رسیده باشد و دست به قلم بگیرد و وصیت نامه ای بنگارد، فقط در مکتب خمینی قابل درک است. مکتبی که در آن انسان ها زود بزرگ می شوند. http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸۳۱ اردیبهشت ماه سالروز شهادت سردار سرافراز اسلام شهید حسین بهرامی در عملیات آزاد سازی سوسنگرد هست. 🌸الان مستند «شیدای غریب» درباره ی این شهید عزیز مظلوم از شبکه افق در حال پخش است. شهیدی که همه می دانستند، شهید است. به زودی از این شهید عزیز بیشتر می نویسم.
قسمتی از وصیت عارفانه ی شهید حسین بهرامی 🌸هان ای قلم،‌ دیگر نوشتن بس است جایت را به قدم بده و جوهرت را با خون سرخ معامله کن و آنگاه با این تعویض و جابجایی خویش می نویسد. «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» 🌸و اما تو ای قدم و خونِ پیکر! خجالت نمی کشی که بعد از انجام تکلیف به پیش عزیزان دنیا برگردی و با سم ستوران تانک های دشمن دیدار نداشته باشی و اینها را با وجودی که بی حرکت هستی از کار بیندازی و نمی خواهی که دیده ی دشمن غدار و مغضوب و ضال به تو بیفتد و اگر شد او را هدایت و در غیر این صورت بر او اتمام حجت کرده باشی. 🌸ای پیکر! آیا دوست نداری واقعه ی کربلا و هویزه تکرار گردد؟! چرا، می دانم که دوست داری و مشتاق آن هستی. 🌸اما خدایا به خودت قسم! راضیم به رضا و قضای تو و مطیع امر و فرمان تو. 🌸«اللهم الحقنی بالصالحین و الا و ایائک والشهدا و رضوانک.» 🌸اللهم جعلنا من الشهدا و الصدیقین والمتقین والذاکرین والمتوکلین والمخلصین. 🌸 اللهم جعلنا من السابقون و السابقون فی الآخره و اولئک المقربون.» 🌷ولادت: ۱۳۳۷ ساری روستای ولشکلا 🌷شهادت: ۱۳۶۰/۲/۳۱ سوسنگرد http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾ایستگاه شربت روایت شیرین شهید سید محمد گرگانی از لحظات پس از آزاد سازی خرمشهر 🌸4/5 بعدازظهر بود که رادیو خبر داد خونین‌شهر آزاد شد. این خبر قرارگاه را یکپارچه شور و هیجان کرد همه تکبیر گفتند و صلوات فرستادند. اصلاً یک‌دفعه قرارگاه لشکر 30 زرهی در اهواز به جنب‌وجوش آمد. من که کارم با جواد و رضا اسلامی تمام‌شده بود سریع به روابط عمومی سپاه برگشتم. در راه همه ماشین‌ها چراغ‌هایشان را روشن کرده بودند چیزی که همان لحظات اول خیلی مشهود بود خوشحالی بیش‌ازاندازه مردم بود. به روابط عمومی آمدیم کارهایمان را انجام دادیم و به‌طرف قرارگاه نصر حرکت کردیم. در راه خیابان‌های اهواز ترافیک شده بود. مردم همه بیرون ریخته بودند و هر کس به‌نوعی خوشحالی خود را ابراز می‌نمود. 🌸خیابان‌های اهواز شلوغ بود که شلوغ‌تر هم شده بود. رفت‌وآمد در خیابان‌هایی که تجمع بود به‌کندی انجام می‌گرفت. به هر زوری بود از میان مردم رد شدیم و به قرارگاه کربلا رفتیم، دوربین حاجی را برداشتیم و به‌طرف قرارگاه نصر حرکت کردیم. در قرارگاه کربلا شیرینی پخش می‌کردند. در ضمن خبر رسید که از دیروز تا امروز آمار اسرای دشمن از مرز 8000 نفر گذشته است. از جاده خاکی به‌طرف جاده اهواز - خرمشهر حرکت کردیم. روی جاده اهواز - خرمشهر بودیم که پشت سر هم کامیون‌های پر از اسیر عبور می‌کرد. تا حدود 20 کامیون 10 چرخ را شمردیم. متفرقه خیلی زیاد بود و ماشین‌های پر از اسیر با هم در حال حرکت به سمت اهواز بودند. 🌸میان راه ایستگاهی بود به نام «ایستگاه شربت» روی جاده اهواز- خرمشهر، که جهاد چند منبع پر از شربت درست کرده بود و به هرکسی که از جاده عبور می‌کرد شربت می‌داد. در جاده همه خوشحال بودند. ترافیک از سمت خرمشهر به‌طرف اهواز خیلی زیاد بود. به قرارگاه نصر رفتیم. در راه در ماشین همه با هم اذان را گفتیم. چون در رادیو اذان دسته‌جمعی و تکبیر ساعت 9 شب را مقرر کرده بود. به قرارگاه که رسیدیم نماز جماعت برپاشده بود که همه با سرعت وضو می‌گرفتند تا به نماز برسند. نماز باحالی بود خیلی معنویتش بالا بود. بین نماز مغرب و عشا، سرهنگ صیاد شیرازی صحبت کرد. البته بچه‌ها پشت بلندگو از او خواستند که صحبت کند. 🌸موضوع صحبتش پیرامون چند مطلب دور می‌زد: 🥀شکر کردن خدا از این پیروزی که به ما عطا کرده و غافل نشدن از شکر؛ 🥀مغرور نشدن به این پیروزی و شدیداً ترسیدن از اینکه این پیروزی را ذره‌ای به‌حساب خودمان بگذاریم؛ 🥀مشخص کردن سهم نیروهای شرکت‌کننده در پیروزی کار خداست و ما نباید این قضاوت را بکنیم. بعد از صحبت برادر سرهنگ شیرازی نماز عشا به جماعت خوانده شد. بعد از نماز هم همه با هم دعای وحدت را خواندند. 🌷شهید سید محمد گرکانی در 29 دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسیده است. http://eitaa.com/shahidaneh110
🌱هفده ساله است که به دست دشمن اسیر می شود. یک ترکش به پشت رانش می‌خورد، تیر به مچ پایش می‌خورد و استخوان‌های پایش قطع می‌شود و پایش فقط به یک تکه گوشت وصل است! 🌱وقتی اسیر می‌شود، درحالی‌که دستانش از پشت بسته است، یک افسر بعثی بالای سرش می‌آید و از شدت حقد و کینه، یک گلوله به ران راستش می‌زند و یک گلوله به ران چپش! شب یک ماشین بعثی عمداً می‌خواهد او را زیر بگیرد، خودش را با دست‌های بسته درون نی‌ها پرت می‌کند! 🌱با این وضعیت، خبری از درمان و امکانات بهداشتی نیست، خاطرات نویسنده در روز یازدهم اسارت در زندان الرشید بغداد: 🌱پوست بدنم مثل بادمجان سیاه شده، پایم به خاطر عفونت شدید، گندیده. زخم‌هایم کرم زده. عفونت شدید، موجب تکثیر کرم‌ها شده؛ کرم‌ها تمام بدنم را گرفته و کلافه‌ام کرده‌اند و شبانه‌روز از سر و صورتم بالا می‌روند، شب‌ها از دست کرم‌ها خواب ندارم؛ برای این که داخل گوش‌هایم نروند، توی هر دو گوشم پارچه می‌چپانم. کم‌کم حس لامسه‌ی پایم را از دست می‌دهم. تا امروز بیش از بیست اسیرِ مجروح جان داده‌اند. 🌱دیگر از خودم هم خسته شده‌بودم. در محوطه‌ی زندان سعی می‌کنم با دیگران فاصله داشته باشم؛ احساس می‌کنم برای همه تحمل‌ناپذیر شده‌ام، از بس بوی مردار گرفته‌ام، کمتر کسی رغبت می‌کند کمک‌کارم باشد. 🌱 بعدازظهرِ امروز تعدادی فیلمبردار و خبرنگار آمدند و با همه مصاحبه کردند و آخرِ مصاحبه با هر کسی به او می‌گفتند چه پیامی برای خانواده‌اش دارد، خوشحال شدم که خبر زنده بودنم را به خانواده ام میدهم. به من و بقیه‌ی مجروح‌ها که رسیدند، نگذاشتند مصاحبه کنند؛ گفتند: ممکن است بمیرند و صلیب سرخ یقه‌شان را بگیرد. «پایی که جاماند» روایت مجاهدت آزاده ی مجاهد سید ناصر حسینی پور. 🌾مطالعه ی این کتاب تلنگری ست بر دلهای زنگار گرفته ی ما. http://eitaa.com/shahidaneh110
یه بار آقای حسینی پور اومدند تلویزیون و در اون برنامه گفتند: که ابتدا منظورم از (پایی که جا ماند)، پای قطع شده و جا مانده ام در عراق بود، ولی بعد ها فکر کردم و دیدم، (پایی که جا ماند)، پای جا مانده ی من در این دنیاست.
🌸داغ حسرت یک آه را بر دلشان خواهم گذاشت🌸 🌷فرازهایی از وصیت نامه شهید محمد رضا طالب علم 🌷من اگر تن بر خاک افتد ، خون و جراحت به بدنم هزاران شکوفه زند، گامهایم همه از راه خسته شوند، اگر غلت بر خاک و سنگ قتلگه زنم و از درد و جراحت چشم بر هم نهم دائم زیر مشت و لگد ها ی کثیفان از درد بر خود بپیچم، داغ حسرت یک آه را بر دلشان خواهم گذاشت. 🌷 چون که در مکتبم ، اسلام، مردن در خون یک افتخار است. مردن بدون آه، مردن با لبی خندان، این قانون اسلام است و تنها شما مزدوران باید شاهد مرگم باشید و اگر صدایی از من است آن، بانگ "الله کبر " است که اندامتان را خواهد لرزاند. 🌷ولادت: ۱۳۳۵ اردبیل 🌷شهادت: ۱۳۶۱/۳/۲ خرمشهر. 🌷مزار: گلزار شهدای ججین در اردبیل http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸إن شاء الله به زودی نزد خدا خواهم رفت🌸 🌷به آقا محمد تقی پیشنهاد سفر حج و زیارت خانه خدا داده شده بود. همگی از شنیدن این خبر خوش‌حال شدیم و به تدارک وسایل سفرش مشغول بودیم؛ اما چیزی به رفتنش نمانده بود که یک بار به خانه آمد و گفت من قصد رفتن ندارم، الان کار جبهه و جنگ از رفتن به حج واجب‌‌تر است. 🌷تازه نیازی نیست من به خانه خدا بروم، ان‌شاءا... به همین زودی‌ها نزد خدا خواهم رفت. 🌷ولادت: ۱۳۳۴ مشهد 🌷شهادت: ۱۳۶۶/۳/۳ عملیات کربلای ۱۰ 🌷مزار: حرم مطهر رضوی صحن انقلاب اسلامی http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾اگر ما عرضه این را نداشته باشیم که یک شهر را آزاد کنیم، شهری که خانه و زندگی ما در آن است و سال‌ها در آن جا رشد کرده و بزرگ شده‌ایم و مردم با هم پیوندها داشته و زندگی‌ها کرده‌اند، مطمئناً نمی‌توانیم «بیت‌المقدس» را آزاد کنیم. هدف اصلی ما آزادی بیت‌المقدس است. 🌾ما می‌خواهیم عراق را نجات بدهیم، به یمن برویم و آن جا را نجات بدهیم، لبنان را می‌خواهیم آزاد کنیم. اگر ما شهر کوچکی مثل خرمشهر را نتوانیم آزاد کنیم، چطور می‌خواهیم دیگر کشورهای اسلامی را آزاد بکنیم؟ 🌾این‌ها میدان‌های آزمایشی است که خدا برای ما قرار داده است. اگر ما در این میدان پیروز شدیم، در میدان‌های بزرگ‌تر بعدی هم می‌توانیم پیروز شویم. 🌾لشکری که آمده و شهر را گرفته و می‌خواهد دیگر شهرهای ما را هم بگیرد، در عمل ثابت کرده که ترسو و بزدل هم هست. بزدلی دشمن را بچه‌های خرمشهری در 35 روز مقاومت به خود عراقی‌ها هم ثابت کردند. دشمن آمده است که بماند. این را روی دیوارهای شهر ما نوشته است. بدون شرم نوشته‌اند: «ما آمده‌ایم بمانیم»، اما بچه‌های خرمشهری به دشمن ثابت خواهند کرد که ترسو و بزدل‌تر از آن است که بتواند در مقابل ما مقاومت کند. قسم به خون سرخ شهدای شهرمان، ما بالاخره روزی خرمشهر را آزاد خواهیم کرد. روزی که همین روزهاست و زیاد دور نیست. خرمشهر! آغوش بازکن! فرزندانت در راه‌اند. 🌾 دست نوشته های شهید بهروز مرادی به تاریخ 23فروردین 1361 🌷 ولادت: ۱۳۳۵ 🌷شهادت: ۱۳۶۷/۳/۴ 🌷مزار: گلزار جنت آباد، خرمشهر http://eitaa.com/shahidaneh110
بِسم رَب الشُهَدا با ســـ✋🏻ــــلام طبق فرموده حضرت آقا :فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است ، و همه ی ما وظیفه داریم تا فضای مجازی را برای دشمن نا امن سازیم بریم سراغ ارسال دعوت نامه🙂 ❤️دعوت نامه ای شهدایی❤️ 💚در محضر شهدا باشید با کانال در محضر شهدا 💚 در این کانال فعالیت های مثل👇 1-دعای عهد 🔆 2-فرازی از نهج البلاغه😍 3- مطالب شهیدانه❤️ 4- مهدویت 💚 5- عکس ها و فیلم های مذهبی 💠 و.... بقیه اش رو خودتون بیاید ببینید ツ منتظر حضورتان هستیم ⚘ 💚دَر مَحـضَـرُ الـشُّـهَـداء💚 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨استوری های مذهبی شبیه این داخل این کانال هستننننن : https://eitaa.com/dokhtaraneeebehesht/2305753208C644bd25c13 برای دیدن استوری های قشنگ مذهبی تردید نکنید! برای دیدن فقط کافیه به لینک زیر برید و داخل این کانال هر چییی استوری مذهبیه و مطالب مذهبیه نگاااه کنید!!!!!!! https://eitaa.com/dokhtaraneeebehesht/2305753208C644bd25c13
🌾شهیده میعاد الجبوری، مادر 5 فرزند و از زنان عشایر شهر «شرقاط » 🌾تنها زنی بود که در عملیات مشترک ارتش عراق و نیروهای مردمی و بسیج عشایر برای بازپس گیری یکی از روستاهای اشغال شده، شجاعانه در کنار مردان رزمنده ی دیگر ایستاد تا این روستا را از لوث وجود تروریست‌ها آزاد شود. 🌾حضور او به عنوان یک زن در خط مقدم نبرد با تروریست‌ها نوعی سنت شکنی به حساب می آمد و از این رو مخالفت‌های بسیاری روبرو شد؛ او اما پرچم عراق را به دوش انداخت، سلاحش را محکم در دست گرفت و پای در میدان نبرد نهاد. 🌾«میعاد» در خلال دو سالی که در زیر سلطه داعشی‌ها در شهرش زندگی می‌کرد به صورت پنهانی تحرکات تروریست‌ها را به رزمندگان عراقی منتقل می‌کرد و به جز استفاده از پوشش اجباری داعش برای زنان، هرگز زیر بار دستورات این گروه ترویستی نرفت. 🌾او به همراه خانواده‌اش بعد از این دوسال سختی و مشقت به جمع هزاران عراقی آواره در اردوگاه های اقلیم کردستان پیوستند و در این فاصله همسرش توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد و به زندان افتاد. 🌾بعد از بازداشت همسر، میعاد به «تکریت» سفر کرد و فرزندانش را که بین یک تا هفت سال داشتند را به یکی از بستگان سپرد و خود برای مشارکت در نبرد علیه داعشی‌ها راهی شد. 🌾کودکان «میعاد» می‌گریستند اما او به آن‌ها قول داد که او به زودی بازخواهد گشت. اما بازگشت او با شهادت همراه شد و کودکانش را در حسرت دیدار دوباره مادر داغدار کرد. http://eitaa.com/shahidaneh110
آی مرده های متحرک... آی شما که وقتی سگتان می میرد، عزا می گیرید، اما وقتی جنازه یک شهید را می بینید خوشحال می شوید.... http://eitaa.com/shahidaneh110