#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : صد و پنجم
هم من و هم مهدی فهمیدیم که با چه قصد و منظوری به جای همدانی از متقینیا استفاده کرد مهدی در کنکور سراسری هم قبول شده بود اما دوست داشت مثل باباش عضو سپاه باشد. عاشق اخلاص و تواضع
بچه های سپاه بود. اتفاقاً سپاه آزمون
گرفت و مهدی قبول شد و برای
انجام دوره آموزشی به کاشان رفت چند ماه گذشت حتی یک بار نتوانست به ما سر بزند. دلم برای بچه ام حسابی تنگ شد. گفتم
:حسین» بیا بریم دیدن مهدی
گفت: «اون وقت دوستای مهدی بهش میگن بچه ننه
گفتم من مادرم دلم براش یه ذره
شده،
میریم جلوی پادگان
می بینیمش
گفت : اونوقت کسانی که مامان و
باباشون رو ندیدن دلشون میشکنه
مهدی هم راضی نیست به این کار
گفتم: باشه یه قراری توی شهر
میذاریم که کسی ما رو با بچه مون نبینه و همین کار را کردیم مهدی مثل مجرمها دور و بر را نگاه میکرد که کسی او را با ما نبیند و غر میزد که اصلاً چرا اومدید؟ مگه من
بچه م!»وقتی از کاشان برگشتیم حسین گفت: برا مهدی برو خواستگاری دیگه مثل ماجرای وهب از
سن و سال و کار پسرم حرفی نزدم گشتم و چند گزینه خوب و مناسب
پیدا کردم. مهدی از کاشان آمد از میان آنها اسم خانواده آقای دریایی
را که آوردیم سرش را پایین انداخت
گفت: و
«هرچی شما صلاح میدونید.»
ماجرا را با حسین در میان گذاشتم
👇👇👇
گفت: «آقای دریایی رو سالهاست میشناسم خانواده خیلی خوبیان. دوره آموزشی مهدی که تمام شد
قرار و مدارها بسته شد پیشنهاد کردند که خطبه عقد را حضرت آقا بخواند حسین پیگیری کرد گفته بودند که قراره آقا سفری به همدان
داشته باشن اونجا میشه خطبه
عقد رو بخونن
.سفر حضرت آقا انجام شد. حسین برای استقبال قاطی مردم با لباس
شخصی رفت و از سر شب لباس سپاه
پوشید و مثل یک سرباز تا آخرین روز کنار آقا بود. دفتر گفته بودند که عروس خانم و آقا داماد بیایند اما همان زمانی را که مشخص کرده بودند عروس خانم آزمون سراسری داشت و نتوانست به همدان بیاید
.دوباره من و مهدی به حسین اصرار
کردیم که برای تهران هماهنگ کن .گفت: این اصرار ما نوعی خودخواهیه مگه ما کی هستیم که با بقیه مردم فرق داشته باشیم یه ملّته و یه رهبر با یه دنیا درددل وقت آقا
باید به امور مهم تر صرف بشه.
همه پذیرفتیم و خطبه عقد را یکی از سادات در تهران خواند هنوز از کش و قوسهای ازدواج مهدی بیرون نیامده برای دخترم زهرا خواستگار آمد. اسم خواستگار امین آقا بود یک خانواده آرام و مؤمن و بی سروصدا که با هم در یک آپارتمان توی شهرک فجر زندگی میکردیم مادر امین آقا زهرا را به پسرش پیشنهاد داده بود. یکی دو جلسه با هم صحبت کردیم و موافقت اولیه شد ولی گفتم: «اگه میشه آقا پسرتون با حاج آقای ما یه دیدار و گفت و گو داشته باشن
امین آقا که بعداً داماد ما شد، تعریف
میکرد که وقتی مادرم گفت باید با
آقای همدانی جداگانه صحبت کنی
اولش ترسیدم بعد نماز خوندم و
آروم شدم باخواندن حدیث کساء آروم تر شدم رفتم مقابل حاج آقا نشستم از قبل خودم را برای سؤالات احتمالی از شغل و تحصیلات و درآمد
و
اعتقادات
وعالم سیاست آماده
کرده بودم درست مثل پرسش
کنکور برای هر سؤالی پاسخی
داشتم .اما حاج آقا نه از مهر دخترش
حرفی زد و نه از تحصیلات و شغل و
فقط یک جمله گفت:درآمد من.
زهرا خانم تا الآن پیش من از جانب خدا امانت بود. خیلی سعی کردم که به اون و بقیه بچه هام نون حلال بدم و حروم توی زندگی ام نیاد اگه قسمت بشه که با شما ازدواج کنه تنها درخواستم اینه که شما هم نون حلال بهش بدی.
حاج آقا با طرح موضوع ورود مال
حلال به زندگی ، مطلبی رو از من
خواست که تو سایه اون همه امور
زندگی معنا میشد.
تو همون اولین دیدار شیفته اش شدم و گفتم تلاش میکنم مثل شما نان حلال بهش
بدم.
دیدار امین آقا و حسین، زمینه توافق
نهایی دو خانواده را فراهم کرد و عقد
شدند ازدواج مهدی و زهرا در یک سال زندگیمان را طراوتی تازه داد دورمان شلوغ شد و عمه که حالا نوه هاش به خانه بخت رفته بودند تا
مدتی میهمانمان بود.
یک روز داشت برای نماز صبح وضو
میگرفت که افتاد و با ناله و فریاد او
حسین زودتر از ما بالای سرش رفت
دید از بینی اش خون میآید. خواست
بغلش کند که عمه
گفت :
حسین جان تکونم ،نده کمرم
شکسته باعجله اورژانس را خبر
کردیم پرستاران بهش دست که
میزدند ناله اش بالا رفت و مرتب
حسین را صدا میزد. مأموران
اورژانس بلندش کردند و بی توجه به
ناله و التماس او و نگاه نگران من و
حسین، بردنش بیمارستان
، بیمارستانی که اوضاع نابسامانی داشت هیچ کس پاسخگو نبود من و ایران به دنبال پتو و بالش و ملحفه تمیز بودیم که نبود و حسین رفت دنبال دکتر که او هم سر شیفت
کاری اش نبود.
⬅️ ادامه دارد ....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🔸السلام علیک یافاطمه المعصومه🔸
#سلام_بانوی_آفتاب
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر
يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ
◀️ با سلام به حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها روز مان را آغاز میکنیم.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_400
🌹 آیات 116و117 سوره آل عمران
🌸 إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَنْ تُغْنِىَ عَنْهُمْ أَمْواَلُهُمْ وَلَآ أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئاً وَأُوْلَئكَ أَصْحَابُ الْنَّارِ هُمْ فِيهَا خاَلِدُونَ (116) مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِى هَذِهِ الْحَيَوةِ الْدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمْ اللَّهُ وَ لَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (117)
🍀 ترجمه: همانا كسانى كه كافر شدند، هرگز اموالشان و اولادشان چیزى از (قهر) خدا را از آنان دفع نخواهد كرد و آنها یاران آتش هستند، و آنها در آن همیشه می مانند. مَثَل آنچه در این زندگى دنیا انفاق مى كنند، همانند بادى است كه در آن سرما و یا گرماى شدیدى باشد، بر كشتزار قومى كه بر خود ستم كرده اند بوزد، پس آن را از بین ببرد. خداوند به آنان ظلم نكرده است، بلكه آنان به خودشان ظلم مى كنند.
🌷 #لن_تغنی_عنهم: از ریشه اغنیا به معنای نجات دادن است لن تغنی عنهم: یعنی آنان را نجات نمی دهد
🌷 #اصحاب: یاران ، همنشینان
🌷 #النار: آتش
🌷 #خالدون: جاودان ، همیشگی
🌷 #ینفقون: انفاق می کنند
🌷 #الحیوة: زندگی
🌷 #کمثل: همانند
🌷 #ريح: باد
🌷 #فيها: در آن
🌷 #صر: شدت
🌷 #أصابت: برخورد کند
🌷 #حرث: کشتزار، مزرعه
🌷 #أنفسهم : خودشان
🌷 #فأهلكته: پس آنان را از بين برد
🌸 إن الذين كفروا لن تغنى عنهم أموالهم و لآ أولادهم من الله شيئا و أولئك أصحاب النار هم فيها خالدون: همانا كسانى که کافر شدند، هرگز اموالشان و اولادشان چیزی از عذاب #خدا را از آنان نجات نخواهد داد. بارها قرآن اعلام كرده كه نه مال، نه فرزند، و نه هیچ چیز دیگر، در برابر دور شدن از #خداوند ذرّه اى كارساز نیست. در این که از امکانات مادی تنها به ثروت و فرزندان اشاره شده به خاطر آن است که مهم ترین سرمایه های مادی یکی نیروی انسانی یعنی فرزندان و دیگری سرمایه اقتصادی یعنی اموال هستند.
🌸 #خداوند نور است خداوند نار و آتش نیست در آیات مختلف #قرآن می فرماید: الله نور السماوات و الأرض کسی که از نور دور بشود در تاریکی ها و ظلمت ها می ماند. در واقع آن چیزی که انسان را به جهنم می برد دور شدن از خداوند است و گرنه #خداوند سراسر لطف و لطافت است خداوند نور است خداوند نجات دهنده است به این خاطر خداوند 124هزار پیامبر را فرستاد تا آدمی مسیر درست را انتخاب کند ولی این آدمی است که راه نادرست و کفر را انتخاب کرده است.
🌸 مثل ما ينفقون فى هذه الحيوة الدنيا كمثل ريح فيها صر أصابت حرث قوم ظلموا أنفسهم فأهلكته: مثال آنچه در این #زندگی دنیا انفاق می کنند، همانند بادی است که در آن سرما و یا گرمای شدیدی باشد، بر مزرعه قومی که بر خود ستم کرده اند بوزد، پس آن را از بین ببرد. در آیه 117 سوره آل عمران یک #تمثیل به کار برده است. انسانی که کافر است هزینه هایی که با نیت های دنیوی انجام می دهد مانند بادی است که شدت داشته باشد یعنی اگر باد سرد باشد به شدت سرد است و اگر گرم باشد به شدت گرم و سوزان است و اگر به یک #مزرعه و باغ و بوستان بوزد محصول آن را از بین می برد و همه آنها را می خشکاند. و سپس می فرماید: و ما ظلمهم الله ولكن أنفسهم يظلمون: و خداوند به این کافران ظلم نکرده است بلکه آنان به خودشان ظلم می کنند.
🔹 پيام های آیات116و117سوره آل عمران
✅ #عقیده، در عمل مؤثر است. كفر، سبب محرومیّت از بركات انفاق مى گردد.
✅ یكى از عوامل #حوادث و بلایاى طبیعى، گناهان بشر است.
✅ #گناه، كارهاى نیک را نابود مىكند.
✅ قهر خداوندى #ظلم نیست، بلكه بازتاب عملكرد خود انسانهاست.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
پدر است دیگر ،گاهی دلش برای فرزندش تنگ میشود💔
ســــلام ✋
#روزتان_شهــــ🌹ــدایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
شیعه تا عمر دارد مدیون پسری است که پایِ سفرهٔ شما قد کشید.
هدیه به روح ملکوتی حاج قاسم سلیمانی و مادر و پدرِ بزرگوارشون #صلوات
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷