#کتاب
#رؤیای_بیداری
#خاطرات_همسر_شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_عارفی
#فصل_نهم
#قسمت ۵۳
آقامصطفی بغض کرد و گفت: «بهجای کار راهاندازی کارشکنی میکنن.»
گفتم: «بیا تو سرما میخوری.»
تا هنگام اذان مغرب با چند جای دیگر تماس گرفت. سرانجام موفق نشد کاری از پیش ببرد.
گوشی را پرت کرد روی مبل و گفت: «دیگه تماس نمیگیرم.»
بعد از نماز با خوشحالی گفت: «وای زینب! اون تصمیمی که از اول باید میگرفتم رو الان گرفتم.
کاری که باید از اول میکردم رو نکردم، به یک سری از افرادی متوسل شدم که کارهای نبودن در صورتی که باید اول از ائمه کمک میخواستم.
ما که زندگیمون رو بر اساس اعتقاد به ائمه شروع کردیم، چرا یادم نبود در اینباره دست به دامن اونها بشم؟»
باعجله تجدید وضو کرد و گفت: «من میرم حرم.»
گفتم: «صبر کن من هم میام.»
گفت: «نه خانوم، اذیت میشی. هوا سرده. سرما میخوری.»
من اصرار کردم. با حالت دلسوزانهای گفت: «خانوم من امشب میرم حرم برای حاجتگرفتن. شاید کارم طول بکشه.»
گفتم: «من خوابم نمیبره. اینجوری بیشتر اذیت میشم.»
آهی کشید و گفت: «زینب سعی کن بر ترس شبانهات غلبه کنی. میدونی من نگران دو چیزم؛ یکی همین شببیداریهات به خاطر ترس و یکی هم غربتت. زینب قول بده که هیچوقت از مشهد نری! دوست دارم خودت و بچههام زیر سایۀ امامرضا"ع"باشین. با اینحال نگران غریبی توام. سعی کن تنهاییهات رو با همسران شهدا پُر کنی.»
گفتم: «نگران نباش. من از مشهد نمیرم. خودم از امامرضا "ع"خواستم بیام مشهد.»
داشتم حاضر میشدم که آقامصطفی گفت: «زنگ بزن به دوستت، امالبنینخانم، اگه کاری نداره بریم دنبالش، اون هم غریبه توی این شهر، هم بچۀ مریض داره. برامون دعا کنه شاید دعاش در حقمون مستجاب بشه.»
در مسیری که میرفتیم من هر چه با آقامصطفی صحبت میکردم، او فقط در حد بله و خیر جواب میداد.
ساعت نُه رسیدیم حرم.
از آقامصطفی جدا شدیم.
او رفت سمت ضریح، ما هم نشستیم به زیارتنامه خواندن. شب تولد حضرت زینب علیها السلام بود.
امالبنین گفت: «زینب! من خودم جزو مخالفان آقامصطفی بودم.
دوست نداشتم بره سوریه. بهخاطر تو، بهخاطر بچههاش، ولی الان که میبینم چقدر ناراحته، از امامرضا"ع" میخوام که خیر و صلاحش هر چه هست همون بشه.
تو هم رضایتت رو اعلام کن. دعا کن گره از کارش باز بشه.»
ساعت یازده بود که آقامصطفی آمد. با چشمهایی قرمز اما لبی خندان گفت: «حاجت گرفتم!»
با تعجب به او نگاه کردیم.
خندید.
پرسیدم: «حاجت گرفتی؟»
گفت: «آره! بریم خونه.»
گفتم: «چطور متوجه شدی که حاجت گرفتی؟ کسی رو دیدی؟ چیزی بهت الهام شد؟»
امیرعلی را بغل کرد و گفت: «این خاطره رو مینویسم تا شما بدونین هر وقت مشکلی داشتین پیش چه کسی بیاین و بدونین من تو چه شبی و کجا حاجت گرفتم.»
سر راه، امالبنین را رساندیم، بعد آمدیم خانه.
من خسته بودم.
امیرعلی هم اذیتم کرده بود. آقامصطفی قبل از اینکه لباسهایش را عوض کند نشست روی تخت.
سررسید را باز کرد و تُندتُند شروع کرد به نوشتن.
پرسیدم: «باز وصیت مینویسی؟»
خندید: «نه، خاطره مینویسم.»
گفتم:«حالا چرا با خودکار قرمز؟ بذار برات خودکار آبی بیارم»
نگاهی به خودکار کرد و گفت: «عیب نداره، فقط اجازه بده بنویسم.»
صبح داشتم صبحانه حاضر میکردم که آقامصطفی بیدار شد.
مثل همیشه نشست روی کناره، متکا را گذاشت پشتش و تکیه زد به دیوار.
دیدم باز خوشحال است.
پرسیدم: «توی خواب کسی بهت وعدهای داده؟»
باز خندید: «دقیقاً!»
سفره را پهن کردم.
گفت: «خواب دیدم آقای جاودانی به من زنگ زد و گفت که مصطفی مسئول اعزام عوض شده، آدم خوبیه، برو بگو میخوام برم سوریه، یکراست میفرستت توی بغل داعش!»
هنوز حرفش تمام نشده بود که گوشیاش زنگ خورد.
چشمهای آقامصطفی گرد شد.
دکمۀ سبز گوشی را فشرد.
چشمکی به من زد.
قبل از احوالپرسی گفت: «محمد میدونی مسئول اعزام عوض شده؟»
حتماً آقای جاودانی پرسیده بود: «تو از کجا خبر داری؟» چون آقامصطفی هیجانزده جواب داد: «خودت تو خواب بهم گفتی!»
تلفنش که تمام شد گفت: «خانوم همون سررسیدم رو بیار اینها رو باید یادداشت کنیم.»
تلویزیونی که روشن بود یک دفعه تصویرش رفت. آقامصطفی گفت:«سوخت!»
پرسیدم: «چی سوخت؟»
گفت: «تلویزیون!»
هر کار کردیم روشن نشد.
گفت: «بیا بریم یک تلویزیون قسطی برداریم.»
گفتم: «در نبودت ممکنه پول کم بیاریم.»
گفت: «شاید رفتم و برنگشتم. بعد بخوای تلویزیون بخری پشت سرت حرف و حدیث زیاد میشه.»
⬅️ ادامه دارد .....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#توصیه عالی از مرحوم آيت الله كشميرى برای ماه مبارک رمضان*
🔻 کمیتگرا نباشید
١- "کمیت گرا نباشید؛ کیفیت جو باشید!"
دنبال ختم آیات و ادعیه نباشید؛ بلكه در پی هضم آنها باشید! غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جان تان شود. بزرگترین مشکل ما قشرینگری به دین و شریعت است. با خود فکر کنید آنقدر در سال های قبل با ولعِ زیادخوانی اعمال انجام دادید، به کجا رسیدید؟!
آغاز ماه رمضان حتماً نیت کنید فقط براى الله روزه بگیرید؛ فقط الله! آداب روزهداری را تا آنجا که نشاط دارید، انجام دهید:
🔻٢- تفکر
حتماً دقایقی از ساعات رازآمیز روزهداری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز «تفکر»! با خود و خدای خود خلوت کنید.
خصوصاً به نوع رابطه حضرت حق با خودتان بیندیشد؛ امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود.
🔻٣_ یکی از مهمترین حالات بندگی خصوصاً در ماه رمضان، حالتی است که توصیهى مؤکد نبی مکرم است و آن «سجده طولانی» است.
فقط خدا و اولیاء الهی میدانند هنگام سجدهى عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سر شما میبارد. حتماً در روز یک سجدهى طولانی داشته باشید.
🔻۴- حتیالمقدور در خانه خود افطار کنید؛ حتی در مساجد افطار نکنید.
بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظهی افطار به خانواده و خانهى شما تعلق گیرد.
در ضمن، هنگام افطار دِلال کنید!
"دِلال يعنى ناز کردن"
هنگام افطار برای خدا ناز کنید! چون براش روزه گرفتید وحضرتش خوان کرم گسترده؛ لقمهى اول را نزدیک دهان ببرید، اما نخورید! دعا کنید؛ یعنی به خدا عرض کنید: "اگر حاجتم را بدی، افطار میکنم!"
این حالت معجزه میكند!
🔻۵- رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای«حُسن خلق» است.
با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق و مهربانی برخورد کنید. لحظهى عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهی است!
🔻۶- کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای «اشک» به ساحل نجات می رسد! از خدای سبحان در این ماه خصوصاً اسحار سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید.
🔻۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدفگذاری شما "لیلة القدر” باشد که جان رمضان است.
در این خصوص، سخن زیاد است؛ لکن، «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز» فقط سعی کنیم شب قدر در ما واقع شود نه در ماه!
🔻۸- این ماه ماه «ربیع القرآن» ماست.
در این بهار قرآنی هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید. امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد!
🔻۹- در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزهدار حقیقی و انسان کامل یعنی امام عصر نباید منقطع شود.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_یکصد
💠تصویر واقعی از خاورمیانه جدید
براثر مجاهدتهای محور مقاومت تحت رهبری امام خامنه ای و سپه سالاری شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای ارزشمند مدافعان حرم متشکل از رزمندگان محور مقاومت و همفکری منجسم بین رهبران و سران محورمقاومت برای اولین بار استکبار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو شکست سختی از محور مقاومت خوردند که فقط یکی ازنتایج درخشان ، شکست و نابودی داعش بود که رایس برای بوجود آوردن آن به بیش از 120کشور سفر کرده بود تاهماهنگی های آن را انجام دهدوتنها آمریکا دراین شکست تاریخی بالغ بر ۷/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ میلیـارد دلارر ضرر کرد و به باد داد. مهمترین نتیجه این پیروزی شکل گیری خاورمیانه ی جدید به محوریت جمهوری اسلامی ایران است.
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
Mohsen Qaraati72.Jinn.01-02.mp3
زمان:
حجم:
3.76M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺 #درسهایی_از_قرآن 🌺
🌸 تفسیر قطره ای🌸
💐 #قرآن_کریم 💐
استاد گرانقدر
حجت الاسلام و المسلمین
#حاج_محسن_قرائتی
🌸#سوره_جن🌸
💐#آیه 1-2💐
💐 #التماس_دعای_فرج 💐
🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه #شهداءبویژه سردارحاج قاسم سلیمانی و همرزمانش#امام شهداء #اموات🌿
هر روز با تفسیر آیاتی از سوره های قرآن کریم
توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در
👇👇👇👇👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
روزی تو میآیی
شهیدان باز میگردند
و آوینی روایت میکند
فتح نهایی را ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلام ✋
#زندگیتان_شهدایی
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷