4.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبیه_شهدا_شویم
👈 شهدا خیلی به والدینشون احترام میذاشتند و بهشون احسان میکردند🍀
اونا رسیدن به مقام #شهادت رو در گرو رضایت مادر و پدر میدونستن...
🔹 یکے از شاهکلیدها برای
#گشایش در زندگے،
بازشدن راه ها،
نزول #برکات و
#عاقبتبخیری
این است کہ 👇
انسان نسبت بہ پدر و مادر خود طوری #خدمت کند کہ او را از صمیم قلب ❤️ #دعا کنند...
رابطه ات با پدر و مادرت چطوریه❓
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شبیه_شهدا_شویم
🔺 همیشه آیه ی وجعلنا را زمزمه می کرد گفتم: آقا #ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه. اینجا که #دشمن نیست؟
نگاه معنا داری بمن کرد و گفت:
دشمنی بزرگتر از #شیطان هم وجود داره؟!
🔹بارها در وسوسه های شیطان ، این جمله حکیمانه آقا ابراهیم را با خود مرور می کردم ، تا به حدیث زیبای امیر المومنین (ع) برخورد کردم که فرموده اند: دشمن ترين دشمنانت ، نفس شیطان درونی توست.
اَعْدی عَدُوّك نَفْسُكَ الَّتي بَيْنَ جَنْبَيْكَ.....
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شبیه_شهدا_شویم
🔹بعد از آنکه "محسن" وارد #سپاه شد، عصرها به #کتابفروشی میآمد و پولی که از قِبَل این کار به دست میآورد را برای #اردوهای_جهادی کنار میگذاشت.
🔹رشته تحصیلی "محسن" برق ساختمان بود و برق کشی ساختمان ها را نیز انجام میداد و پول دستمزدش را در قُلَّکی که برای این کار کنار گذاشته بود نگه میداشت و هر دفعه که به "اردوی جهادی" می رفتیم ۴-۳ میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو میکرد.
📚 برگرفته از کتاب حجت خدا. داستانک هایی از خاطرات شهید حججی.
#شهید_محسن_حججی
🍃🌹🍃🌹
#شبیه_شهدا_شویم 🍃
🔹تو جمع نشسته بودیم که سعیدرضا بلند شد برود. گفتم: کجا می ری؟!
با ناراحتی گفت: جایی که #غیبت برادرانم باشه، نمی توانم بمونم.
🔹هر وقت در مورد شهدا حرف می زدیم، اولین کسی که #اشک از دیدگانش جاری می شد او بود.
🔹برای اینکه ما را مجبور کند دنبال #مسائل_معنوی باشیم می گفت: فلانی ذکر امروز چیه؟ چه ذکری رو باید بگیم و...
#شهیدسعیدرضاعربی
📚 کتاب سه ماه رویایی. اثر گروه شهید هادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شبیه_شهدا_شویم 🦋
🔸گاهی اوقات می خوابیدم و #امید می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم:《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》.
میگفت:《تو #مادری!》
می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》
🔸همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》
🍃 می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما #دعا کن من #شهید بشم..》
🔸می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》
می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش》..
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبیه_شهدا_شویم
🔸دفتری داشت که توی آن درد دل هایش را با خدا و امام زمان علیه السلام می نوشت..
اگر دلش از کسی می گرفت توی اون دفتر می نوشت..
اگر حاجتی داشت جایش همان جا بود..
اگر اشتباهی می کرد توی همان دفتر به خدا قول می داد که تکرار نکند..
اصلا این دفتر سر خاصی داشت..
🔺به من گفته بود که چنین دفتری برای خودت درست کن..
این دفتر همیشه با او بود..
همیشه توی کیفش بود..
🔹شب انفجار به دنبال وسایلش می گشتم.. نتوانستم دفتر را پیدا کنم.. گفتم شاید توی خونه گذاشته .. بعد ها از خانواده اش جویای این دفتر شدم.. فهمیدم که همان شب دفتر توی کیفش بوده و این دفتر هم مثل خودش آسمانی شده و روی زمین ردش را نمی توان پیدا کرد..
🍃اصلا نجمه عجیب خالص بود و خداوند دفترچه درد دل هایش را هم خرید.. .و نگذاشت دست ما زمینی ها بیفتد..
مگر ما قدر دان چه بوده ایم که حالا قدر نوشته هایش را بدانیم؟؟؟
#شهیده_نجمه_قاسمپور
#انفجار_24فروردین87
#شهدای_رهپویان_وصال_شیراز
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شبیه_شهدا_شویم 🦋
🔸 بعد از شهادتش فهمیدیم همه درآمدش برای ایتام بود
🍃 علی از همان کودکی به لطف و عنایت خداوند در مسیر هدایت قرار گرفته بود و خداوند او را برای خود برگزیده بود. از ۱۲ سالگی بوفه مدرسه را اجاره کرده بود و برای خودش کسب و کار راه انداخته بود، اما نمیدانستم با پول و درآمدش چه کار میکرد.
🍂 هر بار از او میپرسیدم: «با درآمدهایت چه کار میکنی؟» از جواب دادن طفره میرفت. هر چه بزرگتر میشد فعالیتش هم بیشتر میشد و همچنان از محل خرج درآمدهایش بیخبر بودم.
🍃 از کار کردن ابایی نداشت و با برادر دامادمان به مدارس میرفت و در و دیوار مدارس را رنگ میکردند و نقاشی میکشید و از این راه درآمد خوبی هم داشت اما حتی یک هزاری از درآمد این سالهای علی را ندیدیم. لباس تنش راهم خودم برایش میخریدم.
🍂 بعد از شهادتش از طریق کمیته امداد فهمیدیم که او دو خانواده و سه #یتیم را تحت پوشش مالی خود داشت و تمام درآمدهایش را خرج آنها میکرد.
*نقل از مادر شهید. تسنیم
مدافع حرم #شهید_علی_امرایی
🌷 ولادت: ۱۳۶۴ تهران
🥀 شهادت: ۱۳۹۴ سوریه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شبیه_شهدا_شویم🍃
به سید میگفتن:
اینا ڪی هستند مياري #هيئت؛
بهشون مسئوليت میدی؟!
میگُفت: ڪسی ڪه تو راه نیست،
اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ
و یه گوشه بشینـه
و شما بهش #بها ندی،
میـره و دیگه هم برنمیگرده
اما وقتی تحویلش بگیری؛
#جذب همین راه میشه!...🦋
#شهید_سیدمجتبـی_علمدار
📕 کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شبیه_شهدا_شویم 🦋
🔸گاهی اوقات می خوابیدم و #امید می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم:《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》.
میگفت:《تو #مادری!》
می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》
🔸همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》
🍃 می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما #دعا کن من #شهید بشم..》
🔸می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》
می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش》..
🍃🌹🍃🌹
#شبیه_شهدا_شویم
شهیدی که حاضر نشد به حرم حضرت عباس(ع) برود!
💠 آخرین باری که به کربلا رفته بود مصادف با اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) نیامد. چون احساس خجالت میکرد که وقتی حرم بیبی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید...
ده روز بعد به سوریه رفت و در راه دفاع از حرم به شهادت رسید. روحمان با یادش شاد.
🌹#شهید_اکبر_شهریاری🌹
🍃ولادت: ۱۳۶۳ تهران
🥀شهادت: ۱۳۹۲ سوریه
📙خاطرات شهید در کتاب مدافعان حرم اثر گروه شهید هادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
•═┄•※🍃🌸🍃※•┄═•
#شبیه_شهدا_شویم
می گفت:
همیشه به دنبال #حلال باش!
مال #حرام زندگی را به 🔥آتش می کشد.
پول حلال کم هم باشد برکت دارد.
🌷#شهید_ابراهیم_هادی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi