💔
انتظار تمام شد...
انتظار کشنده ای که سه روز تمام به جانمان افتاده بود.
باید می رفتم و دخترم را می دیدم. جنازه دخترم را به سردخانه پزشکی قانونی برده بودند. ما باید برای شناسایی به آنجا می رفتیم...
...دخترم آنجا بود؛
با همان لباس قدیمی اش، با روسری سورمه ای و چادر مشکی اش.
منافقین او را با #چادرش #شهید کرده بودند. با چادر، چهارتا گره دور گردنش بسته بودند 😱😱😭😭
... جعفر دست های زینب را گرفت و ناخن هاى کبودش را بوسید.
زیر ناخن هایش همه سیاه شده بود. 😭😭
دو دکتر آنجا ایستاده بودند. از یکی از دکترها که سن و سالش بیشتر بود، پرسیدم :
" دخترم خیلی زجر کشیده؟"
او جواب داد:
"بخاطر جثه ضعیفش، با همان گره اول خفه شده و به شهادت رسیده است. مطمئن باشید که به جز خفگی همان لحظات اول، هیچ بلایی سر دختر شما نیامده است. "
...منافقین، زینب را با #چادرش خفه کرده بودند که عملا نفرت خودشان را از #دخترهای_باحجاب نشان بدهند... 😠
ما دختران #محجبه همه زینب کمایی هستیم
زینب جان!
زینب وار راهت را ادامه می دهیم ✌️✊
#شهید_ترور
#شهیده_زینب_کمایی 🌷
📚 #راز_درخت_کاج
#شهیده_ها
#سالروزشهادت
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔹راه رفتن ها...زخم شدن پاها...
نشستن ها ... #خاکی_شدن_ها ...
اشک ها ... حرف ها ... غرها! ...
آخرین نگاه ها ... دل نکندن ها ...
سبک شدن #دلها ... آدم شدن های #موقتی !
همه و همه اش را باید کیلومتر ها آن سوتر...
جستجو کرد ، که کسانی قبلاها رفته اند ...
#برای_خدا نه فقط اشک بلکه ...
قطره قطره #خونشان را پای معبود ریخته اند...
🔸خاکی شدن ...
#عادت_بچه_شیعه هاست ...
از وقتی که #مادر ...
#چادرش خاکی شد ...
.
#خاکی باشیم...
#شهیدان
#دلتنگم #تمنای_کمی_تنفس_در_هوایتان ...
#شهیدمحمدغفاری 🕊
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
همه زنان و دختران بخوانند 👇
حیف و صد حیف
زمانی، #مادر را با #چادرش
میشناختیم
با #روسری گره خورده زیر گلویش،
با ادب و متانتش با وقار و سکوتش،
با #حیایی که ارزش زن و مادر بودنش را صد چندان زیباتر میکرد.
با #کودکی که با #عشق زیر #چادرش میگرفت تا مبادا از باد حوادث آسیبی ببیند
و
دست کودکی دیگر که گره خورده بود به لای چادرش و سرشار بود از حس زیبای #مِهر_مادری ...
چه گذشت بر ما؟
به کجا میرویم ؟؟؟
چادرها که کنار رفت
واژهی مادر هم سقوط کرد
در پرتگاه بی اصالتی ،
در چالهی بی حیایی ،
از مادر مژههایی چسب زده،
ناخنهایی کاشته شده
و
صورتی رنگی باقی ماند
که نه رنگی از #محبت داشت،
نه رنگی از #خدا
کودک هم از آغوش مادر محو شد
جایش #سگی_فانتزی با هزینهای گزاف جانشین شد
#پیراهن_گلداری که زمانی تمام وجود مادر را مزین و مستور میکرد آب رفت!
#عریانی و بدن نمایی شد #هنر،
#هرزگی شد #کلاس،
#بی_غیرتی شد #آزادی
دست در دست نامحرم شد حرم ...
و آغوش شد آغوش رایگان
#زن_زندگی_آزادی
یا
به واقع #زن_هرزگی_بردگی
براستی #بهشت زیر پای
کدامین #مادر است ؟؟
و کدام #مرد از دامن چنین زنانی
به #معراج خواهد رسید ؟؟؟
آیا وقت آن نرسیده که واژهی زیبای مادر و زن را با حیا و حریم،
#حرمت دهیم ؟؟؟
و جای این #دنیازدگی اهریمنی، اندکی خوی الهی خود را #پرورش دهیم
و با #پوشش_مناسب، به خود #ارزش دهیم ؟؟؟؟
حواسمان باشد
آغوش #مرگ در #انتظار همهی ماست
و این جوانی چند صباحی بیش نیست
و خداوند نظارهگر ماست......
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi