eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.4هزار عکس
32.7هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
!!! سعد بن عبیده مۍگوید: چند تن از برجستگان کوفه را روز عاشورا دیدم که بر تپه‏‌ای با دست به دعا برداشته مۍگویند: خدایا، یاریت را نصیب «ع» کن . . . + یعنی نشستن از بالایِ تپه دست‌وپازدن امامشون رو نگاه‌ کردن! خدایا ما رو اینطوری امتحان نکن ... راستی ماهم‌دعای فرج‌میخونیم!؟😔🍃 🌼 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
*زنده زنده سوخت....* *اما آخ نگفت....‍* حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه، به یک پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت. *فهمیدیم یک داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد من و هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا و ناله نمی زد و همین پدر همه ی ما را درآورده بود! بلند بلند فریاد می زد: !الان پاهام داره می سوزه!می خوام اون ور ثابت قدمم کنی *خدایا!*الان سینه ام داره می سوزه این سوزش به سوزش سینه ی نمی رسه خدایا!الان دست هام می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم نمی خوام دست هام کار باشه! *خدایا!* داره می سوزه! این سوزش برای امام زمانه برای *اولین بار "حضرت زهرا" این طوری برای ولایت سوخت!*آتش که به رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم،دیگه نمی تونم،دارم تموم می کنم.لااله الا الله *خدایا!*خودت شاهد باش! خودت بده آخ نگفتم آن لحظه که اش ترکیدمن دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کردو می گفت: خدایا!ما جواب اینا را چه جوری بدیم، ما ایناییم؟اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه اینا رو چی می دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد. 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 کاش مثل بودیم برای و با و و پافشاری در راه حق همه آن چیزهایی که جلوی راهمان را گرفته پس مےزدیم و در راه دوست از جان می شُستیم... ... به حق امام حسن خدایا! توفیقمان بده... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 وقتۍ میگیره‌ بخشۍ از وجودش میشه میریزه تو چشم‌ها! حالا وقتۍ جلوۍ این اشڪ رو بگیرۍ، فشارش بہ ڪی میاد؟ به دل! نذار تنگ‌تـر از این بشه ... کـن! ولۍتو" " بین خُودت و خُـ♥️ـدا ✨خداآرامش‌بخش‌دل‌هاست... 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🌱🏴 (:✨ یه کلیپ برای محمد فرستادم. بهش گفتم ببین ته خنده است. پیام داد و گفت بامزه بود اما رضاجان، عادت کنیم هرچیزی ببینیم، دیگه معلوم نیست تو هیئت حالی برای برای امام حسین (ع) داشته باشیم. 👆اگه به همه ورودی‌های قلب و چشم و گوش و دهان‌مون این شکلی نگاه کنیم، نورانیت احاطه مون می‌کنه... 🏴 💚 💚 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💚 تقصیر ماست غیبت طولانی شما بغض گلو گرفته پنهانی شما ‌ بر شوره زار معصیتم می کنم.... جانم فدای دیده بارانی شما ‌ 🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🌹🍃🌹🍃 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 ... خدایا! مےخواهم مثل ، پاهایم را بر زمین بکوبم و از تو شـــ🌷ــهادت بخواهم خدایا! کودکــ بهانه گیر، با و به خواسته اش مےرسد تو که خدایی ... مهربانے تو کجا و مــِــهر پدر و مادر کجا؟؟!! خدایا!!!! بحق این ماه عزیز، از گـناهانی ڪہ مانع هستند بگذر توبه ما را قبول کن و ما را در راه خودت شهــــ🌷ــید کن ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
✨﷽✨ 🏴غم حسین (علیه السلام) ✍همانطور که در گذشته بیان شد اعراض نفسانی مثل: شادی، غم، خشم، لذت، ایمنی، ترس، خجالت، اندیشه کارهای مهم، امید و نومیدی و... بدن را تحت تاثیر قرار می‌دهد و مزاج انسان به شدت از حالات روانی تاثیر می‌پذیرد. اندوه و غم حرارت را کم کم به داخل رانده و با کاهش و اتلاف حرارت غریزی به تدریج سبب بیماری‌های سوداوی و بلغمی از جمله افسردگی می‌شود. آدم افسرده حرکت نمی‌کند، نسبت به مشکلات خود و اطرافیان بی‌تفاوت است، به آینده بدبین است و دائما ناامید است، کار امروز را به فردا و کار فردا را به بعدها موکول می‌کند، هیچ کاری را به سرانجام نمی‌رساند و این حالات در او باقی است و تشدید می‌شود مگر اینکه درمان شود. حالا با این توضیحات آیا غم (علیهم‌السلام) و بر آنها موجب افسردگی است؟ گریه‌های هدفدار، عاشقانه، خالص و پاک، نشاط دل است و چه انقلاب‌هایی که تحت تاثیر گریه‌ها و مجالس عزای محرم به پیروزی رسیدند و چه جریان‌های قهرمانانه‌ای که اشک‌‌های روضه‌ها را به حماسه‌های پر بار و تاریخ‌ساز بدل کردند. ❔ آیا گریه‌های همراه افسردگی می‌توانست موجب حرکت تاریخی جوامع به سوی عدالت‌خواهی بشود؟! می‌توان به اغلب اعمالی که در مجالس عزا به منظور عزاداری مرسوم است، از منظر درمانی نگاه کرد. به طور مثال که نوعی ماساژ و ورزش محسوب می‌شود و انسدادهای را بر طرف می‌کند. 🌼 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
خبر شهادتش را روز شنیدم، خونه بودم یکی از رفقا زنگ زد و پرسید "جواد کجاست؟" گفتم "چند شب پیش باهم بودیم؛ فرداش بازم رفت..." گفت "خبری ازش داری؟" گفتم نه گفت " انگار شده " خندیدم... گفتم: "جواد و ؟ " ظهر بود، خوابیده بودم، وقتی بیدار شدم، دیدم حسن محسن محمد .... ۸ نفر زنگ زدن تعجب کردم! زنگ زدم به مسلم پرسیدم : "چه خبر شده؟" گفت: پرید... گفتم: "مگه کفتره که بپره؟" گفت: " شد " وا رفتم... از خونه رفتم بیرون، اما اصلا نفهمیدم چطوری رفتم خونه حج اقا، دیدم همه نشستن... شب شد... رفتیم کوه سفید، جزءخوانی با قرآن گذاشتیم با گریه برداشتیم کلا دیوانه بودیم تا حدود بیست روز هم که نبود نمیومد تو این چند روز که نبودش حالمان خوش نبود... عصبی بودیم، می گفتم نمیاد دیگه تا بیاد، مُردیم و زنده شدم دیگه ببین خانوادش چی کشیدن؟!!! بیقرارےها بود.... تا اینکه اومد ، می گفت: " نترس حواسم بهت هست دلم به همین حرفش خوشه ، فقط همین"... راوی : شادی روح و 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌱 دو وظیفه بعد از محرم و اربعین 🔻 عزیزان! ما ۵۰ روز عزاداری کردیم، با علیه‌السلام زندگی کردیم، عالی‌ترین ارادت را نشان دادیم، مبادا بعد از این عزاداری‌های باعظمت، کار را خراب کنیم! ⚠️ ما دو وظیفه بعد از محرم و اربعین داریم: 1⃣ اول اینکه ولخرجی و بدخرجی نکنیم! می‌دانی این و چه ثوابی دارد؟! می‌دانی یک قطره از این ، آتش جهنم را خاموش می‌کند؟ آن‌وقت، بیایی آن را مجانی با از دست بدهی؟! وظیفهٔ ماست که این توشه را به مقصد برسانیم. «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا» اگر حسنه را تا مقصد رساندی و در بین راه غارت و تاراج نشد، خدا ده برابر می‌دهد. باید حرمت این اشک چشم و پیراهن مشکی را بعد از اربعین نگه داری! 2⃣ وظیفهٔ دوم است. این‌قدر که فریاد زدیم لبیک یا حسین، حالا به میدان بیا و صداقتت را ثابت کن! «لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ»؛ خدا می‌فرماید هر چه گفتی سؤال خواهم کرد، آیا صادق بوده‌ای؟! ❓ما به امام حسین علیه‌السلام چطور ثابت کنیم که با او صادقیم؟! راهش این است که امام را در سال ۶۱ هجری دفن نکن! امام حسین را به چشم عتیقه نگاه نکن! به چشم تاریخی نگاه نکن! امام حسین علیه‌السلام برای تمام ادوار است و با امثال کار دارد! تو هم مقابل این یزیدها بایست؛ همان‌طور که حضرت ایستاد.