eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
°🦋° 💌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بخشی از وصیت‌نامه: همیشه و در تمام اوقات صبر پیشه کنید و با ذکـر نام و یاد خدا به آرامـــش قلبی و روحی برسید و هرگاه عرصه بر شـما تــنگ شـد هــمیشه یــاد این مـــطلب‌ باشـــید کـه “ لایوم کیومک یا اباعبدالله (ص) ” و همانطور که گفتم حضرت زینب (س) را الگــوی خود قرار دهید💚 🕊 🥀 ‌. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا کبریت داری؟ از خدا ،امام زمان علیه السلام را بخواهیم 🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چند راه باز شدن گره و گرفتاری ها... 🎙استاد عالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
2.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅یه ذکر موثر برای زمانی که حال دلمون خوب نیست ! 🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بگذار روی دستانت آب بریزم 🔻داستانی تکان دهنده از رفتار عجیب امیرالمومنین(ع) با یک مهمان❣ انتشارپست‌ثواب‌جاریه درپی دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
732.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهم‌ترین فایده این درد دل‌ها و رنج های دنیا چیست؟! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
⚡️دنیا گذرگاه است، از کف می‌رود... 💢امیرالمومنین علی علیه‌السلام: دنیا، در حال انتقال از یکی به دیگری است و از کف رفتنی است. گیرم که دنیا برای تو بماند، تو برای آن نمی مانی. 📗غررالحکم ، ح۱۸۰۳ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦜مکالمه جالب دو گنجشک با حضرت سلیمان علیه‌السلام! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
اما قضیه شهدای دهه هفتادی یه کم با بقیه فرق داره شاید کمی بی‌قرارتر کمی دلتنگ‌تر کمی عجول‌تر برای پرواز، سر از پا نمےشناسند 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
او همیشه قبل از نماز در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت : داداشی رفتنی شدم ، یقین دارم ساعتهای آخره ... اینو که گفت پشتم تیر کشید ، مطمئن بودم که این پیش بینی های محسن درست از آب در می آید ، بیسیم زد و گفت برید کمک عباس شعف ، اوضاعش بی ریخته . کار آنقدر سخت شده بود که در نهایت مجبور شده بود علمدار رشید خود را برای حل مشکل گردان میثم که نیروهای آن از همه سو زیر آتش شدید توپخانه قرار گرفته بودند روانة خط مقدم کند. با روشن شدن هوا ، اوضاع منطقه بسیار خطرناک تر از ساعت های اولیة حمله شد، چرا که هواپیما های دشمن بر فراز غرب کارون و سر پل تصرف شده توسط تیپ 27 محمد رسول الله به پرواز در آمده بودند و نیروهای در حال تردد را بمباران می کردند همچنان برای رهایی گردان میثم در تلاش بود که گلوله توپی در کنار او منفجر شد . یکی از نیروهای پیام تیپ 27 می گوید : «از پشت بیسیم شنیدیم عباس شعف فرمانده گردان میثم می خواهد با صحبت کند .» گفت : « سرش شلوغ است کارت را به من بگو » عباس شعف گفت : « نه ! باید مطلب را به خود حاجی منتقل کنم » همین موقع گوشی بیسیم را از گرفت . صدای شعف را شنیدم که می گفت : « حاجی ... آتیش سنگینه ... آقا ... » صدای گریه اش بلند شد و دیگر نتوانست حرف بزند، دیدم توی صورت سبزه موجی از خون دویده است . گوشی بیسیم را توی مشت خود فشرد . چشمان به اشک نشست یک نفس عمیق کشید و زیر لب گفت : « ، خوشا به سعادتت ! »‌ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi