میگن امشب شبِ " حُــــرِ "
من به زبانِ دلِ خودم تفسیر میکنم شبِ توبه است
شبِ بازگشتِ ، شبِ عاشق شدنه . .
:)
گاهی یه احترام به دمو دستگاهِ امام حسین(ع) چنان انسان رو متحول میکنه و به قول معروف از حُـری که راه امام حسین-؏- و فرزندانش رو بست ، و آخر سر یه احترام کرد ، شھید میسازه . .
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
گاهی یه احترام به دمو دستگاهِ امام حسین(ع) چنان انسان رو متحول میکنه و به قول معروف از حُـری که راه
حالا فکرشو بکن نوکری امام حسین (؏) رو بکنی آخ آخ بعد ببین این نوکری چه معجزاتی که نکنه . . ؛
:))
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
حالا فکرشو بکن نوکری امام حسین (؏) رو بکنی آخ آخ بعد ببین این نوکری چه معجزاتی که نکنه . . ؛ :))
چه گره هایی که باز نکنه ، چه رزقایی که بھت نده .. و ..
اینجاست که میگن اهل بیت بده کارِ کسی نمیونند مخصوصا اگه کسی در حقشون خوبی بکنه .. :)
دو سال پیش خدا قسمت کرد و بنده روانه ی سفر کربلا شدم (:
یکی از اون روزا نوبتِ زیارتِ مرقد حُر بن یزید ریاحی بود .
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
دو سال پیش خدا قسمت کرد و بنده روانه ی سفر کربلا شدم (: یکی از اون روزا نوبتِ زیارتِ مرقد حُر بن یزی
و حدودا شش کیلومتر از شھرِ کربلا دور بود و باید با اتوبوس یا ماشین میرفتیم . . .
قبل از هر زیارتگاهی بهمون توضیح میدادن که قراره کجا بریم . .
توی مسیر عجیب به فکر فرورفته بودم و تموم روضه های حر رو تجسم میکردم و خیلی فکرم درگیر شده بود که آخه با یه احترام به مادر امام حسین [ حضرتِ زهرا﴿س﴾ ] خدا راه بازگشت به آغوشش رو به حر نشون داد و حالا اگه ما بخوایم در حق مولامون حسین(ع) نوکری کنیم چه هااا میشود . .
خلاصه وقتی رسیدیم به مرقد حر از همون دم یه حالِ عجیبی داشتم یه حس خاص یه حسی که گویا از بازگشت به آغوشِ گرم خدا حرف میزد واسم ..