﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- مثل کسی که دنبال سر نخ میگرده، میگردم و سر هر چیزی به امام رضا علیهالسلام وصل میشه..
- امام رضایِ «رضا»!
آقایِ امام «رضا».
نور هشتم، که انقد لطیف و خواستنی صداش میکنیم.
که بازم وقتی به تهش میرسیم
اولین اسم روی زبونمون بابارضاست :)
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- اینکه این قطعه برای بار چندم پلی میشه
رو نمیدونم ، فقط اینو میدونم که اینجور
مواقع نیاز مبرهنم میشه آغوشِ شما و این اشکای پشتِ سرِ هم قطار شده یِ روی گونم شاهدِ عینیِ این ماجراست، منِ جز شما نه که کسیو داشته باشه نه، منِ جز شما ، معنایی نداره، وجودیتی نداره، شما کفیلِ منی، شما حیاتِ منی، شما مماتِ منی ، شما تمامِ ماجرایِ در جریانِ منی، و خب بابا حسینم(ع) خودتون میدونید که اینجور مواقع چطور منو، این منِ سرکش رو آروم کنید. ریش و قیچی دست خودتونه .
زیاده عرضی نیست،
+ منِ المجنونها الی محبوبها :)🤍
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
آقای امام حسینع! خلاصهیِ همهٔ تقلاهامون اینه: هیچوقت نذار توی جمعی قرار بگیریم که رفته ر
- میدانی دنیا چیست؟
دنیا هرچیزی است که تو را از حسین و خُدایِ حسین دور کند؛
دنیا همان نامحرمی است که
نباید در معرضِ چشمانت قرار بگیرد.
- از کتاب نورِ خدا :)📚
سیدابرهیم ؛VID_20230616_005912_325_۱۶۰۶۲۰۲۳.mp3
زمان:
حجم:
900.5K
توکل!
+ فقط به خدا توکل کن ...
- یه دفعه بگو خدا به خودت پناه میبریم!
3.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- و ماند شیعه که
قال الامام صادق'ع'داشت :)
.
.
.
- نُعمانی ، ۲۰ سال در زمانِ
غیبت صغری زندگی کرده!
در غیبت کبری هم بوده..
یک کتاب نوشته به نام الغیبه!
از امام صادق علیه السلام یه روایت آورده.
میگه در آخرالزمان انقدرررر شما رو غربال میکنن و به اضطرار میفتید
انقدر نا امید میشید
خیلی ها مرتد میشن
بهتون زخم زبون و کنایه میزنن
[ وَ رَابِطُوا إِمَامَكُمْ اَلْمُنْتَظَرَ ]
اگه با امام زمانتون رفیق نشید
دلتون رو ندید دستش
از راه درست گم میشید.
- این کشور هفتصد خان را با هزاران هزار رستم، پشت سر نگذاشته که تو با تیر و ترکش و آتشی ویرانهاش بخوانی!
خاکی که با خون هزاران لالهی واژگون، همگن شده، خرابمانده نیست! خراب آنست که این خاک را خراب بخواند!
#بندرعباس🖤
- علامه طباطباییِ عزیز (رضواناللهعلیه):
چند روز پس از شهادت شاگرد محبوبش - شهید مطهری - در مصاحبهای میگوید: «وقتی ایشان به درس من میآمد از شوق و شعف به حال رقص در میآمدم، مطمئن بودم هر چه بگویم هدر نمیرود.» و من فکر میکنم این کیفیت از حضور در یادگیری، این نحوهی بودن در پیشگاه معلم و این تلاش برای فهمیدن حقیقت علم و دریافت نور، همهی آنچیزی است که ما در لابهلای این عصر خاموش گم کردهایم. اگر میدانستیم نحوهی بودنمان چه تأثیری بر جهان یک معلم دارد؛ وسعت وجود، قوّت تفکر و رزق علممان بیشتر میشد. آنوقت دیگر نه محبتی هدر میرفت، نه علمی، نه معرفتی، نه ثانیهای، نه کلامی، نه امیدی و نه حتی جانی. همهچیز نور میشد و برای درخشش ابدی یک سعی، به سماء میرفت.
- تا حالا دیدی ؟!
میخوای با کسی حرف بزنی و قضیه ای رو براش تعریف کنی ، مثل مباشر با اربابش ،
اصلا واینمیسه و توجهی نمی کنه.
اربابش تحقیرش میکنه و میره در حالی که دستش رو هم به پشت زده
و اونم با ذلت میره دنبالش میکنه
و میگه که چی شده و چی نشده ،
ارباب هم اصلا به روی مبارکش نمیاره...
یه وقت هم یه کسی هست وقتی میخوای باهاش حرف بزنی
میاد میشینه کنارت و قشنگ به حرفت گوش میده...
یه تعبیری توی دعای بعد از زیارت حضرت رضا علیه السلام اومده که میفرماد:
یا جَلیسَ الذّاکِرینَ...
یا جَلیسَ مَنْ ذَکَرَهُ... :)
قربونِ لطف و کرم و مهربونیت،
شما که آیینه ی تمام نمای رحمتِ حقی،
شمایی که همیشه چه از دور چه نزدیک،
کنارتون آرومیم؛ تولدتون مبارک آقایِ
درد و دل هایِ محرمانه!:)💛