eitaa logo
از بهشتی برای امروز
947 دنبال‌کننده
119 عکس
62 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
چه کسی برای کرسی های حکومتی شایسته است؟ متعهد یا متخصص؟ در انتخاب و به كار گماردن مختلف بايد شرايطي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از و - مي آيد يك می دهد و آن اين است؛ مي‌گويد: مسئوليت‌هاي اداري جامعه را به‌خصوص آنجا كه با سپردن قدرت، به‌خصوص قدرت توأم با يك سنگر ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهم‌تر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به اهميت مي‌دهيم، به اهميت نمي‌دهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك در اسلام وجود دارد و آن دگم «» است. در همه كساني كه به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت ، ، و كه متمم اينها باشد. منبع: ، اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134 @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
معیار گزینش و انتصاب مقامات و مسئولان حکومتی در انتخاب و به كار گماردن مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از شيعه و سنی- مي آيد يك دگم قطعي می دهد و آن اين است؛ مي‌گويد: مسئوليت‌هاي اداري جامعه را به‌خصوص آنجا كه با سپردن قدرت، به‌خصوص قدرت توأم با يك سنگر ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، پايبندي به اسلام برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهم‌تر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به لياقت اهميت مي‌دهيم، به درستي اهميت نمي‌دهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم «» است. در همه كساني كه قدرت به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت قضايي، اداري ، اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد. منبع: اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134 @shahiddoctorbeheshti
چه کسی شایسته کرسی نمایندگی مجلس است؟ در انتخاب و به كار گماردن مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از شيعه و سنی- مي آيد يك دگم قطعي می دهد و آن اين است؛ مي‌گويد: مسئوليت‌هاي اداري جامعه را به‌خصوص آنجا كه با سپردن قدرت، به‌خصوص قدرت توأم با يك سنگر ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، پايبندي به اسلام برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهم‌تر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به لياقت اهميت مي‌دهيم، به درستي اهميت نمي‌دهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم «» است. در همه كساني كه قدرت به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت قضايي، اداري ، اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد. منبع: اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134 @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
امام جمعه و جماعت اتفاقاً در جامعۀ ما كه خيلى چيزها عوامانه شده است، مسئله عدالت هم عوامانه شده است آيا حتى امام جماعت هم بايد عصمت داشته باشد؟ ●به اين «عصمت» نگوييد. آن را كه جنابعالى مى‌فرماييد اين است كه اتفاقاً در بحث عدالت عرض كردم. دوستان دقت كنند كه اين عدالتى كه در مورد امام جماعت و شاهد و اين‌گونه افراد مطرح شد كه حدش چيست. حد آن در رسالۀ عمليه مطرح شده، ولى من با يك زبان اجتماعى مى‌گويم كه باز دليلش همراه خودش باشد. آدمى كه ما در معاشرت با او مى‌فهميم كه در برابر گناه مقاومت دارد و در روبه‌رو شدن با واجب و وظيفه، تحرك دارد به او مى‌گوييم آدم عادل. اين است كه اگر شما خواستيد بگوييد عصمت، قدرى مسئله را از مجراى خودش دور مى‌كنيد. همين تعبير گوياتر نيست‌؟ اگر گويا است به آن عمل كنيد و در زندگى رعايت بفرماييد. در مورد امام جماعت هم همين‌طور است. اگر آقايى كه ما در زندگى با او مى‌فهميم كه آدمى است كه در برخورد با گناه دارد، ترمز او نبريده است و در برخورد با واجب و فريضه هم آدمى است كه آرام نيست و واقعاً مى‌خواهد فريضه را انجام بدهد. بنابراين، حتى اگر يك‌بار از او گناه كبيره سر زد، مثل آدمى است كه ترمزش نبريده است، اما يك بار پايش روى ترمز قرار نگرفته است. حتى اگر يك‌بار از او گناه كبيره هم سر زد منافات با عدالت ندارد، چون اگر چنين آدمى است كه ترمز دارد، بلافاصله وقتى متوجه شد گناه كبيره از او سر زده، توبه هم مى‌كند و تصميم مى‌گيرد كه بار ديگر گناه نكند و اين، با عدالت منافاتى ندارد. اتفاقاً در جامعۀ ما كه خيلى چيزها عوامانه شده است، مسئله عدالت هم عوامانه شده است و اگر از آقايى كه به او اعتماد دارند يك‌بار يك گناه ببينند، ديگر اصلاً از او كاملاً عقيده‌شان را مى‌برند. اين غلط است، اين سبب شده كه متأسفانه بازار حقه، ريا و تظاهر را در جامعه ما خيلى گرم كند. اين غلط است. اين كار را نكنيد. ممكن است آدمى واقعاً آدم عادلى است، يك بار از او گناهى سر مى‌زند، نه فقط يك‌بار، گاه‌گاه، اما آدمى است كه هر وقت از او گناهى سر مى‌زند ناراحت است و طورى هم نيست كه مكرر باشد و پيدا باشد كه آدم سستى است. آدم محكمى است، ولى گه‌گاه، تك‌تك، ممكن است از او گناهى سر بزند. بنابراين، مسئله عدالت عبارت است از ترمز داشتن در برابر گناه و تحرك داشتن در عمل به وظيفه. در عمل به وظيفه، آدم آرامى نيست. تا با وظيفه روبه رو مى‌شود به‌راستى جنب و جوش دارد. حالا ممكن است يك بار هم از او وظيفه‌اى فوت شود. منبع: بهشتی سید محمد. 1400. در مکتب قرآن. تهران: روزنه، ج1: صص302-303 @shahiddoctorbeheshti
احراز صلاحیت؛ تعهد یا تخصص؟ در انتخاب و به كار گماردن مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعی رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از شيعه و سنی- می آيد يك قطعي می دهد و آن اين است؛ مي‌گويد: مسئوليت‌های اداری جامعه را به‌خصوص آنجا كه با سپردن قدرت، به‌خصوص قدرت توأم با يك سنگر ، به دست كسی بدهيد كه زندگی او نشان دهد كه اين آدم، به برايش از هر مسئله ديگر در زندگی، مهم‌تر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روی آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومی است. ... گاهی آن قدر كه به اهميت مي‌دهيم، به اهميت نمی‌دهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم است. در همه كساني كه به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت قضايی، اداری، اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد. منبع: اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134 @shahiddoctorbeheshti