eitaa logo
از بهشتی برای امروز
929 دنبال‌کننده
114 عکس
62 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
نظر در مورد ، و مهندس -1 آقای از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بوده‌اند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان و برخوردار از درجه بالایی از و صمیمیت می‌دانم. ولی شان را در مورد ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمی‌یافتم و ما از همان اول حس می‌کردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بوده‌اند و خدماتی داشته‌اند و سهمی داشته‌اند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلی‌شان مخصوصا داشته‌اند، ما ترجیح می‌دادیم که با وجود این اختلاف‌نظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمی‌تواند پابه‌پای این نقطه‌نظرها بیایند و دادند. بنابراین من آقایان را چهره‌هایی دوست‌داشتنی و برخوردار از صداقت و خوب می‌دانم ولی نقطه‌نظرشان را هم، از پیش، نمی‌یافتم. روزبه‌روز این نظر قوی تر می‌شد. چه در و چه در مورد . ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک است لااقل در و در دنیای . شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمی‌اندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطه‌نظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلاف‌نظرهایی داشتند. منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطوره‌ای بر جاودانه تاریخ @shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد و مهندس -2 با علم و آگاهى به اینکه آقاى عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در آمده بودند را قانع كنند كه اگر مثلاً باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همين‌جا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمى‌شود. اگر مى‌خواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مى‌توانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميه‌اى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى ، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان معرفى كنيم. ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چه‌طور مى‌شود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند ، من يك هستم كه مى‌توانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه هم نيست. منبع: ، (1390)، صص 231-232 @shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
نظر در مورد ، و مهندس -1 آقای از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بوده‌اند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان و برخوردار از درجه بالایی از و صمیمیت می‌دانم. ولی شان را در مورد ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمی‌یافتم و ما از همان اول حس می‌کردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بوده‌اند و خدماتی داشته‌اند و سهمی داشته‌اند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلی‌شان مخصوصا داشته‌اند، ما ترجیح می‌دادیم که با وجود این اختلاف‌نظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمی‌تواند پابه‌پای این نقطه‌نظرها بیایند و دادند. بنابراین من آقایان را چهره‌هایی دوست‌داشتنی و برخوردار از صداقت و خوب می‌دانم ولی نقطه‌نظرشان را هم، از پیش، نمی‌یافتم. روزبه‌روز این نظر قوی تر می‌شد. چه در و چه در مورد . ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک است لااقل در و در دنیای . شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمی‌اندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطه‌نظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلاف‌نظرهایی داشتند. منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطوره‌ای بر جاودانه تاریخ @shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
نظر در مورد و مهندس -2 با علم و آگاهى به اینکه آقاى عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در آمده بودند را قانع كنند كه اگر مثلاً باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همين‌جا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمى‌شود. اگر مى‌خواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مى‌توانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميه‌اى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى ، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان معرفى كنيم. ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چه‌طور مى‌شود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند ، من يك هستم كه مى‌توانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه هم نيست. منبع: ، (1390)، صص 231-232 @shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
نظر در مورد ، و مهندس -1 آقای از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بوده‌اند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان و برخوردار از درجه بالایی از و صمیمیت می‌دانم. ولی شان را در مورد ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمی‌یافتم و ما از همان اول حس می‌کردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بوده‌اند و خدماتی داشته‌اند و سهمی داشته‌اند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلی‌شان مخصوصا داشته‌اند، ما ترجیح می‌دادیم که با وجود این اختلاف‌نظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمی‌تواند پابه‌پای این نقطه‌نظرها بیایند و دادند. بنابراین من آقایان را چهره‌هایی دوست‌داشتنی و برخوردار از صداقت و خوب می‌دانم ولی نقطه‌نظرشان را هم، از پیش، نمی‌یافتم. روزبه‌روز این نظر قوی تر می‌شد. چه در و چه در مورد . ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک است لااقل در و در دنیای . شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمی‌اندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطه‌نظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلاف‌نظرهایی داشتند. منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطوره‌ای بر جاودانه تاریخ @shahiddoctorbeheshti
پیشنهاد مهندس بازرگان به نخست وزیری از روی اضطرار بود دولت ایشان، نه دولت انقلاب بود و نه دولت انتقال از روى ناچارى با علم و آگاهى به اینکه آقاى عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در پاريس آمده بودند را قانع كنند كه اگر مثلاً باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همين‌جا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمى‌شود. اگر مى‌خواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مى‌توانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميه‌اى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى ، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان معرفى كنيم. ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چه‌طور مى‌شود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند ، من يك هستم كه مى‌توانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه هم نيست. منبع: ، (1390)، صص 231-232 @shahiddoctorbeheshti
من بولدوزر نیستم! : پیشنهاد مهندس بازرگان به نخست وزیری از روی اضطرار بود از روى ناچارى با علم و آگاهى به اینکه آقاى عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در پاريس آمده بودند را قانع كنند كه اگر مثلاً باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همين‌جا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمى‌شود. اگر مى‌خواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مى‌توانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميه‌اى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى ، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان معرفى كنيم. ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چه‌طور مى‌شود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند ، من يك هستم كه مى‌توانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه هم نيست. منبع: ، (1390)، صص 231-232 @shahiddoctorbeheshti