نظر #شهید_بهشتی در مورد #ابراهیم_یزدی، #نهضت_آزادی و مهندس #بازرگان -1
آقای #مهندس_بازرگان از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای #یزدی همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بودهاند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان #برادرهای_دوست_داشتنی و برخوردار از درجه بالایی از #صداقت و صمیمیت میدانم. ولی #خط_فکری شان را در مورد #سیاست_انقلابی ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمییافتم و ما از همان اول حس میکردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بودهاند و خدماتی داشتهاند و سهمی داشتهاند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلیشان مخصوصا داشتهاند، ما ترجیح میدادیم که با وجود این اختلافنظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمیتواند پابهپای این نقطهنظرها بیایند و #استعفا دادند.
بنابراین من آقایان را چهرههایی دوستداشتنی و برخوردار از صداقت و خوب میدانم ولی نقطهنظرشان را #در_جهت_این_انقلاب هم، از پیش، نمییافتم. روزبهروز این نظر قوی تر میشد. چه در #مسائل_داخلی_انقلاب و چه در مورد #مسائل_خارجی_انقلاب. ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک #انقلاب_جهانی است لااقل در #جهان_اسلام و در دنیای #مستضعفین. شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمیاندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطهنظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلافنظرهایی داشتند.
منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطورهای بر جاودانه تاریخ
@shahiddoctorbeheshti
نظر #شهید_بهشتی در مورد #نهضت_آزادی و مهندس #بازرگان -2
#از_روى_ناچارى با علم و آگاهى به اینکه آقاى #مهندس_بازرگان عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در #پاريس آمده بودند #امام را قانع كنند كه اگر مثلاً #شوراى_سلطنت باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همينجا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمىشود. اگر مىخواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مىتوانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميهاى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى #دكتر_يزدى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى #اضطرار، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان #نخست_وزير معرفى كنيم. #شوراى_انقلاب ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم #دولت_انقلاب شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چهطور مىشود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند #من_بلدوزر_نيستم، من يك #ماشین_سوارى_ضعيف_نازكنارنجى هستم كه مىتوانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه #دولت_انتقال هم نيست.
منبع: #حزب_جمهوری_اسلامی، (1390)، صص 231-232
@shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
نظر #شهید_بهشتی در مورد #ابراهیم_یزدی، #نهضت_آزادی و مهندس #بازرگان -1
آقای #مهندس_بازرگان از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای #یزدی همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بودهاند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان #برادرهای_دوست_داشتنی و برخوردار از درجه بالایی از #صداقت و صمیمیت میدانم. ولی #خط_فکری شان را در مورد #سیاست_انقلابی ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمییافتم و ما از همان اول حس میکردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بودهاند و خدماتی داشتهاند و سهمی داشتهاند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلیشان مخصوصا داشتهاند، ما ترجیح میدادیم که با وجود این اختلافنظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمیتواند پابهپای این نقطهنظرها بیایند و #استعفا دادند.
بنابراین من آقایان را چهرههایی دوستداشتنی و برخوردار از صداقت و خوب میدانم ولی نقطهنظرشان را #در_جهت_این_انقلاب هم، از پیش، نمییافتم. روزبهروز این نظر قوی تر میشد. چه در #مسائل_داخلی_انقلاب و چه در مورد #مسائل_خارجی_انقلاب. ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک #انقلاب_جهانی است لااقل در #جهان_اسلام و در دنیای #مستضعفین. شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمیاندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطهنظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلافنظرهایی داشتند.
منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطورهای بر جاودانه تاریخ
@shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
نظر #شهید_بهشتی در مورد #نهضت_آزادی و مهندس #بازرگان -2
#از_روى_ناچارى با علم و آگاهى به اینکه آقاى #مهندس_بازرگان عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در #پاريس آمده بودند #امام را قانع كنند كه اگر مثلاً #شوراى_سلطنت باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همينجا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمىشود. اگر مىخواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مىتوانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميهاى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى #دكتر_يزدى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى #اضطرار، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان #نخست_وزير معرفى كنيم. #شوراى_انقلاب ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم #دولت_انقلاب شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چهطور مىشود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند #من_بلدوزر_نيستم، من يك #ماشین_سوارى_ضعيف_نازكنارنجى هستم كه مىتوانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه #دولت_انتقال هم نيست.
منبع: #حزب_جمهوری_اسلامی، (1390)، صص 231-232
@shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
نظر #شهید_بهشتی در مورد #ابراهیم_یزدی، #نهضت_آزادی و مهندس #بازرگان -1
آقای #مهندس_بازرگان از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای #یزدی همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بودهاند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان #برادرهای_دوست_داشتنی و برخوردار از درجه بالایی از #صداقت و صمیمیت میدانم. ولی #خط_فکری شان را در مورد #سیاست_انقلابی ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمییافتم و ما از همان اول حس میکردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بودهاند و خدماتی داشتهاند و سهمی داشتهاند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلیشان مخصوصا داشتهاند، ما ترجیح میدادیم که با وجود این اختلافنظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمیتواند پابهپای این نقطهنظرها بیایند و #استعفا دادند.
بنابراین من آقایان را چهرههایی دوستداشتنی و برخوردار از صداقت و خوب میدانم ولی نقطهنظرشان را #در_جهت_این_انقلاب هم، از پیش، نمییافتم. روزبهروز این نظر قوی تر میشد. چه در #مسائل_داخلی_انقلاب و چه در مورد #مسائل_خارجی_انقلاب. ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک #انقلاب_جهانی است لااقل در #جهان_اسلام و در دنیای #مستضعفین. شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمیاندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطهنظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلافنظرهایی داشتند.
منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطورهای بر جاودانه تاریخ
@shahiddoctorbeheshti
پیشنهاد مهندس بازرگان به نخست وزیری از روی اضطرار بود
دولت ایشان، نه دولت انقلاب بود و نه دولت انتقال
از روى ناچارى با علم و آگاهى به اینکه آقاى #مهندس_بازرگان عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در پاريس آمده بودند #امام را قانع كنند كه اگر مثلاً #شوراى_سلطنت باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همينجا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمىشود. اگر مىخواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مىتوانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميهاى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى #دكتر_يزدى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى #اضطرار، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان #نخست_وزير معرفى كنيم. #شوراى_انقلاب ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم #دولت_انقلاب شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چهطور مىشود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند #من_بلدوزر_نيستم، من يك #ماشین_سوارى_ضعيف_نازكنارنجى هستم كه مىتوانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه #دولت_انتقال هم نيست.
منبع: #حزب_جمهوری_اسلامی، (1390)، صص 231-232
@shahiddoctorbeheshti
من بولدوزر نیستم!
#شهیدبهشتی: پیشنهاد مهندس بازرگان به نخست وزیری از روی اضطرار بود
از روى ناچارى با علم و آگاهى به اینکه آقاى #مهندس_بازرگان عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در پاريس آمده بودند #امام را قانع كنند كه اگر مثلاً #شوراى_سلطنت باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همينجا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمىشود. اگر مىخواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مىتوانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميهاى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى #دكتر_يزدى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى #اضطرار، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان #نخست_وزير معرفى كنيم. #شوراى_انقلاب ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم #دولت_انقلاب شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چهطور مىشود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند #من_بلدوزر_نيستم، من يك #ماشین_سوارى_ضعيف_نازكنارنجى هستم كه مىتوانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه #دولت_انتقال هم نيست.
منبع: #حزب_جمهوری_اسلامی، (1390)، صص 231-232
@shahiddoctorbeheshti