eitaa logo
🥀 شهید سربلند
107 دنبال‌کننده
429 عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
⚘️محسن حججی طوری شهید💔شد تا حجتی باشه برای همه ماها که دو دستی چسبیدیم به دنیا و هوس هامون .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌸🍃........ از ویار بدتر مخفی کردن بارداری ام بود. دوست داشتم به همه بگویم مادر شده‌ام. از طرفی دل تو دلم نبود که الآن زنگ می‌زنند بهش که جمع کن بیا. یکی دو بار گفتم اصلاً خودم زنگ می‌زنم بیایید این رو ببرید تا خلاص بشم از این همه استرس. دو هفته بعد رفتیم امامزاده شاهزاده حسین . تلفن محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش است، یواشکی گفت چشم آماده می‌شم. گفتم کی بود؟ میخواست از زیرش در برود. پیگیر شدم. گفت فردا صبح اعزامه. احساس کردم روی زمین نیستم. پاهایم دیگر جان نداشت. سریع برگشتیم نجف آباد. گفت باید اول به پدرم بگم، اما مادرم نباید هیچ بویی ببره، ناراحت میشه. ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم و بدون گریه بگذرانم تا آب‌ها از آسیاب بیافتد. همان موقع عکس پروفایل تلگرامم را عوض کردم، من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود. نفسم تنگی می‌کرد، نفسم ازم دور می‌شد و نمی‌توانستم هیچ حرفی بزنم. برای مادرش کلی مقدمه چینی کرد که قرار است برویم لب مرز، رزمایش است و گوشی‌هایمان را می‌گیرند و دو ماه طول می‌کشد. مادرش پرسید می‌تونی زنگ بزنی؟ گفت فقط مدتی که توی تهرانم. موقع خداحافظی یواشکی در گوش پدرش گفت دارم میرم سوریه، مراقب زهرا باشید. بنده خدا مات و مبهوت ماند. رنگ از صورتش پرید. زبانش قفل شد. مثل خواب زده‌ها تا دم در همراهی مان کرد. مادر شوهرم شروع کرد به گریه کردن که چطور دو ماه ازت بی‌خبر باشیم. وقتی سوار ماشین شدم، بغضم ترکید. آنقدر گریه کردم که به هق‌هق افتادم. فکر نبود محسن آبم می‌کرد. دستم را گذاشت روی دنده و محکم فشارش داد، گریه نکن، می‌خوام ببرمت پیش علیرضا و روح الله. یک بطری بزرگ گلاب خرید، رفتیم سر مزار روح الله کافی زاده، با چشم گریان سنگش را با گلاب شست، بعد هم سنگ قبر علیرضا نوری را. آخر سر هم رفت سراغ سنگ مزار جاوید الاثرها. می‌گفت می‌خوام ازشون رخصت بگیرم. دنبالش راه می‌رفتم و گریه می‌کردم. بازوهایم را گرفت، تو رو خدا گریه نکن دارم میرم. اصلاً نمیرم، خوبه؟ گفتم چیو نمیرم! هم دلم می‌خواست بره هم دلم راضی نمی‌شد ازم دور بشه. بهش گفتم اصلاً نمی‌فهمم باید بری یا نری، به حرفت گوش کنم یا نکنم! این عشق رو چه کنم؟ گفت باهام همراهی کن... @shahidesarboland_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌸🍃..... فرمان امام خمینی به روحانیون و حوزوی ها که در صورت انجام ندادن ، به تکلیف شان عمل نکرده اند. @shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃........ صورت‌هایی که شیطان به صورت آنها ظاهر شده است. همانطور که در فصل‌های قبل ذکر کردیم، شیطان به عزت و جلال خداوند قسم خورده بود که انسان‌ها را منحرف سازد، به همین خاطر برای فریب انسان‌ها به شکل‌ها و صورت‌های مختلفی ظاهر شده است که بیان همه آنها نیاز به کتاب جامع و مفصلی دارد که در این کتاب به اختصار به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم. الف) شیطان و نقشه قتل پیامبر در تفسیر قومی ذیل آیه ۳۰ از سوره انفال آمده است که این آیه قبل از هجرت پیامبر در مکه نازل شده است و شأن نزول آن به این شرح است: وقتی که پیامبر دعوت خود را در مکه آشکار نمود، چند تن از دو قبیله اوس و خزرج نزد آن حضرت آمدند. حضرت فرمود چند تن از شما بیایید و همسایه من شوید تا آیات قرآن را برایتان بخوانم و شما را به سوی بهشت هدایت کنم. قرار ما در شب دوم از شب‌های تشریق در عقبه است. آن چند تن در موعد مقرر حاضر شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از اسلام و معارف عالی آن، مقداری برایشان صحبت کرد. شیطان از اینکه دو قبیله اوس و خزرج سالیان درازی بر سر مسائل بیهوده و تعصبات قبیله‌ای جنگ‌های خونینی با هم داشتند ولی اکنون در سایه بیعت با رسول خدا جنگ را کنار گذاشته و روابط مسالمت آمیزی پیدا کرده‌اند و نور هدایت در قلب‌هایشان تابیده است، عصبانی شد و فریاد زد: ای بزرگان قریش و عرب کجایید؟ چند نفر از اهل یثرب با محمد صلی الله علیه و آله و سلم دیدار کرده و در فلان جا جمع شده‌اند. قریش که صدای او را شنیدند شمشیر به دست به سوی آنان حرکت کردند، در پی آن رسول خدا فوراً با آنان خداحافظی کرد و حضرت حمزه و حضرت علی علیه السلام در حالی که شمشیر در دست داشتند در برابر مشرکان قرار گرفتند و مانع حرکت آنان به سوی عقبه شدند. مشرکان پرسیدند چرا در اینجا جمع شده‌اید؟ یاران رسول الله گفتند به کسی ربطی ندارد و هر کس بخواهد داخل شود جوابش شمشیر خواهد بود. لذا مشرکان به مکه بازگشتند و از اینکه یکی از بزرگان قریش یعنی حمزه به دین اسلام گرویده است، بسیار نگران شدند. بنابراین در دارالندوه که محل اجتماع بزرگان بود و هر کس که کمتر از ۴۰ سال داشت، حق ورود به آنجا را نداشت، گرد هم آمدند تا در این موضوع چاره‌ای بیاندیشند. شیطان هم در ظاهر پیرمردی به نام اعورثقیف در آنجا حاضر بود. ۱۲ @shahidesarboland_313
حکمت 35«نتیجه موضعگیری کردن در آنچه مردم ....mp3
14.55M
💥🌸🍃 شرح حکمت سی و پنجم نهج البلاغه با بیان شیوای حجت الاسلام ترکی ۱۲ @shahidesarboland_313
1548748200_P5aV2 (1).mp3
317K
🌹🍃🌸🍃.......... 1⃣ بهارِ خجسته باد، خرامان رسد ز راه..... 💥😊🌺 @shahidesarboland_313
Sorod - Baharan Khojaste Baad (320).mp3
2.54M
🌹🍃🌸🍃.......... 2⃣ بهارِ خجسته باد، خرامان رسد ز راه..... 💥😊🌺 @shahidesarboland_313
.............. 😊💥روز شمار 🌹 دوازدهم بهمن 1357  بازگشت پيروزمندانه‌ی امام خمينی(س) به ميهن پس از سال‌ها تبعيد 🌼 سيزدهم بهمن 1357  ديدار گروه‌های مختلف مردم با امام خمينی رحمت الله علیه ادامه‌ درگيري‌های شديد در شهر‌های كشور 🌷 چهاردهم بهمن 1357  استعفاي شهردار تهران و انتصاب دوباره او از سوی امام به همان سمت ♨️  پانزدهم بهمن 1357  اعتصاب كاركنان نخست‌وزيری بازداشت بسياری از وزرا و كارمندان عالی ‌رتبه دولت به جرم فساد مالی و سوءاستفاده از بيت‌المال توسط دولت بختيار 🌻 شانزدهم بهمن 1357  انتخاب مهندس مهدی بازرگان به نخست‌وزيری دولت موقت از سوی امام‌خمينی‌ رحمت الله علیه @shahidesarboland_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.......... ♨️ قسمت اول امام خمینی رحمت الله علیه: من دولت تعیین می‌کنم، من تو دهن این دولت می‌زنم، من دولت تعیین می‌کنم، من به پشتوانه این ملت دولت تعیین می‌کنم. محمد رضا پهلوی: من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم. رازهای پشت پرده جمعه سیاه و آمرین آن @shahidesarboland_313
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.......... ♨️ قسمت دوم امام خمینی رحمت الله علیه: من دولت تعیین می‌کنم، من تو دهن این دولت می‌زنم، من دولت تعیین می‌کنم، من به پشتوانه این ملت دولت تعیین می‌کنم. محمد رضا پهلوی: من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم. رازهای پشت پرده جمعه سیاه و آمرین آن @shahidesarboland_313