eitaa logo
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
2.1هزار دنبال‌کننده
33هزار عکس
14.2هزار ویدیو
108 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
ایـن ها فقط نیستنـد ایـن ها هویــــت مـن و تــــــوست.. تـاریـخ پـر افتخـار ایـن آبـادیســـت مظلومیـت اســــت مظلومیــــت..✨
🕊🌷 ○نمیدانست وقتی دارد پشت سرت آب💦 میریزد است ○نمیدانست وقتی برگشتی و نگاهش کردی👀 آخرین بار بود.⚡️اگر میدانست  آنقدر به تماشایت  مینشست که او را هم با خود ○مادر نمیدانست به ما برای چیست⁉️ ○مادر نمیدانست نگاه نگرانت👀 از گوشه چشمانت برای چیست⁉️ ○مادر نمیدانست چرا برگشتی و نگاهش کردی⁉️ ○مادر نمیدانست خداحافظیِ👋 بی برگشت چیست😔 ○ نمیدانست😔... ⚡️اما حال خوب میداند ✓خوب میداند چیست ✓خوب میداند دلتنــ💔ـگی چیست ✓خوب میداند ندیده چیست ✓خوب میداند تشیع بی جنازه⚰ چیست ✓حال خوب از بر است را آن روزها فقط شنیده🎧 بود ⚡️اما حال با لمسش کرده 😔 ... @Shahidhojatrahimi
✍جایی حدس می زد شهیـد هست به ما می گفت: از بیل بیایید پایین. نڪند بزنیم #استخـوان ها متلاشی شود. ڪار هیچ ڪس را هم قبول نداشت. می گفت : بروید ڪنار خودم در می آورم آرام آرام با دست زمین را می ڪند. کارت و پلاڪ را ڪه پیدا می ڪرد. خیالش راحت می شد. اگر #پلاڪ پیدا نمی شد تمام خاڪ را الڪ می ڪرد، ساعت ها.سر انگشت هایش همه زخــم شده بود... #سردارشهید_علی_محمودوند @Shahidhojatrahimi
هویزه شاهد است .. تانک هایی را که مخلوط کرد .. #گوشت و #خون و #استخوان را با هم شناسنامه #شهید_علم_الهدی قرانش بود...! شناسنامه ما چیست ... ؟؟!! #شهدا_شرمنده‌ایم.... 😭😭 @shahidhojatrahimi
🔸 #بابا مهدی جان؛ وصیت📜 کرده بودی که روی سینه ات سربگذارم 🔹آن شب در #معراج خواستم سر روی سینه ات بگذارم ⚡️اما هرچه گشتم #آغوشی نبود😔 🔸عکس هایت📸 را کنار مامان دیده ام، قدو #قامتت، دستهایت. همان عکسها که #مرا در آغوش داشتی💞 پس چرا نیمی از آن قدو قامت هم در تابوت⚰ نبود؟ 🔹خواستم مثل #رقیه(س) سرت را بغل کنم نمی شد❌ دستانم #استخوان هایی را لمس کرد که گفتند بابا مهدی ست😭 باشد #سهم_من از آغوشت💖 همین بود.. #عاشقانه_های_سلما #شهید_مهدی_ثامنی_راد #شبتون_شهدایی 🌙 @shahidhojatrahimi
🔸 #بابا مهدی جان؛ وصیت📜 کرده بودی که روی سینه ات سربگذارم 🔹آن شب در #معراج خواستم سر روی سینه ات بگذارم ⚡️اما هرچه گشتم #آغوشی نبود😔 🔸عکس هایت📸 را کنار مامان دیده ام، قدو #قامتت، دستهایت. همان عکسها که #مرا در آغوش داشتی💞 پس چرا نیمی از آن قدو قامت هم در تابوت⚰ نبود؟ 🔹خواستم مثل #رقیه(س) سرت را بغل کنم نمی شد❌ دستانم #استخوان هایی را لمس کرد که گفتند بابا مهدی ست😭 باشد #سهم_من از آغوشت💖 همین بود.. #عاشقانه_های_سلما #شهید_مهدی_ثامنی_راد #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidhojatrahimi
🔸 #بابا مهدی جان؛ وصیت📜 کرده بودی که روی سینه ات سربگذارم 🔹آن شب در #معراج خواستم سر روی سینه ات بگذارم ⚡️اما هرچه گشتم #آغوشی نبود😔 🔸عکس هایت📸 را کنار مامان دیده ام، قدو #قامتت، دستهایت. همان عکسها که #مرا در آغوش داشتی💞 پس چرا نیمی از آن قدو قامت هم در تابوت⚰ نبود؟ 🔹خواستم مثل #رقیه(س) سرت را بغل کنم نمی شد❌ دستانم #استخوان هایی را لمس کرد که گفتند بابا مهدی ست😭 باشد #سهم_من از آغوشت💖 همین بود.. #عاشقانه_های_سلما #شهید_مهدی_ثامنی_راد @shahidhojatrahimi
🌿با قلب 💞خود ورقى می‌سازم و با خون خود جوهری و با خود قلمی می‌سازم و دست‌نوشته‌ای به📝 يادگار بر روی آن حك می‌كنم ... 🍃برشى وصيت نامه ؛ @Shahidhojatrahimi
🌷 🌷این ها فقط نیستند... 🌷این ها 🌷 من و توست... 🌷 پرافتخار 🌷این ... 🌷 🌷 است... @shahidhojatrahimi
❤️ حدیث عاشقی 🔹 1374 🌓 آن شب در سالن تهران، وقتی باقی مانده پیکر شهید را روی زمین کردند، همسرش گفت: - اگر اجازه بدهید، می خواهم مقداری از خاک بدن شوهرم را بردارم. که اجازه دادند. جلو که رفت، شروع کرد به گشتن میان ها. وقتی پرسیدیم: - چیکار می کنی؟ گفت: می خوام از این هایی که ازش باقی مونده، مقداری بردارم. گفتیم: خب بردار، ولی دنبال چی می گردی؟ گفت: می خوام از اون جایی که بوده، خاک بردارم @shahidhojatrahimi