🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ انسان با اخلاصی که بتواند از تمام تعلقات دنیایی دل بکند، لیاقت شهادت می یابد. شهادت یک اتفاق نیست، یک انتخاب است. یک انتخاب آگاهانه که برای آن باید تمام تعلقات را از خود دور کرد. مثالی بزنم تا بهتر متوجه شوید. همان شبی که با دوستانم در سوریه دور هم جمع بودیم و گفتم چه کسانی شهید می شوند، به یکی از رفقا هم تأکید کردم که فردا با دیگر رفقا شهید میشوی.
روز بعد، در حین عملیات، تانک نیروهای ما مورد هدف قرار گرفت. سیدیحیی و سجاد، در همان زمان به شهادت رسیدند. درست در کنار همین تانک، آن دوست ما قرار داشت که من شهادت او را دیده بودم. اما این دوست ما زنده ماند و در زیر بارش سنگین رگبار نیروهای داعش، توانست به عقب بیاید!
من خیلی تعجب کردم. یعنی اشتباه دیده بودم؟! دو سه سال از این و ماجرا گذشت. یک روز در محل کار بودم که این بنده خدا به دیدنم آمد. پس از کمی حال و احوال، شروع به صحبت کرد و گفت: خیلی پشیمانم. خیلی.... با تعجب گفتم: از چی پشیمانی؟
گفت: «یادته تو سوریه به من وعده شهادت دادی؟ آن روز، وقتی که تانک مورد هدف قرار گرفت، به داخل یک چاله کوچک پرت شدم. ما وسط دشت و درست در تیررس دشمن بودیم.
یقین داشتم که الان شهید می شوم. باور کن من دیدم که رفقایم به آسمان رفتند! اما همان لحظه، فرزندان خردسالم در مقابل چشمانم آمدند. دیدم نمی توانم از آنها دل بکنم! در درونم به حضرت زینب (س) عرض کردم: خانم جان، من لیاقت دفاع از حرم شما را ندارم. من می خواهم پیش فرزندانم بر گردم. خواهش می کنم... هنوز این حرف های من تمام نشده بود که حس کردم
یک نیروی غیبی به یاری من آمد! دستی زیر سرم قرار گرفت و مرا از چاله بیرون آورد. آنجا رگبار تیربار دشمن قطع نمی شد.
من به سمت عقب می رفتم و صدای گلوله ها که از کنار گوشم رد میشد را می شنیدم، بدون اینکه حتی یک گلوله یا ترکش به من اصابت کند! گویی آن نیروی غیبی مرا حفاظت کرد تا به عقب آمدم.
اما حالا خیلی پشیمانم. نمیدانم چرا در آن لحظه این حرف ها را زدم! توفیق شهادت همیشه به سراغ انسان نمی آید.»
او می گفت و همینطور اشک می ریخت...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@khaimahShuhada
خوشا آنان که بر بال ملائک
نشستند و صفا کردند و رفتند ...
فکه سال ۱۳٦۱
اطراف جنگل امقر
محور تیپ قمر بنی هاشم
عکاس : مرتضی اکبری
#مجروحین
#قهرمانان_وطن
#عملیات_والفجر_مقدماتی
@khaimahShuhada
🌷شهید ابراهیم هادی:
از خدا خواستهام همیشه جیبم پُر پول باشد
تا گره از مشکلاتِ مردم بگشائیم.
⚡️هر كسی به خدا توكل كند، خداوند هزينه او را كفايت میكند و از جايى كه گمان نمیبَرَد به او روزى میدهد.-
📚 كنزالعمال
@khaimahShuhada
شهید آوینی:
«خیال نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم.
خیر، من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکده های هنری تحصیل کردهام.
به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیفایده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام.
سال ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب انسان موجود تک ساحتی هربرت مارکوزه را (بی آنکه آن زمان خوانده باشمش) طوری دست گرفتهام که سایرین جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتاب هایی می خواند، مشخص است که خیلی میفهمد... ولی بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقا بپذیرم که تظاهر به دانایی هرگز جایگزین دانایی نمیشود و حتی از این فراتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس به راستی طالبش باشد، آن را در نزد خویش نیز خواهد یافت... و اکنون از یک راه طی شده با شما حرف میزنم.»
@khaimahShuhada
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با سردار سلیمانی نسبتی داری؟!
🔹خاطره رزمندهای که حاج قاسم را نمیشناخت!
@khaimahShuhada
#خاطرات_شهدا
🔮 هیات امام حسین (ع)
آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود.
وقتی ایام محرم می شد يكي از چرخ های مخصوص حمل باندها رو براي خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می گرفت.
با عشق و علاقه خاصی هم اين كار رو انجام مي داد.😍😍
وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد...😔❤️
بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن.
می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی"💚
و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت"
که بالاخره این طور هم شد.😭😭
🌹 به نقل از دوست شهيد مدافع حرم حامد جوانی
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 نجات نوزاد ترکیهای، ۳۶ ساعت بعد از زلزله
واقعا هر کسی عمرش به دنیا باشه خدا در هر شرایطی که باشه نجاتش میده...
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مــهــــــــم
🔻رهبرانقلاب: ۲۲ بهمن امسال، باید مظهر حضور و عزت مردم و مظهر اتحاد ملی باشد
🔻فرمانده کل قوا صبح امروز در جمع فرماندهان نیروی هوایی ارتش: توصیه من به آحاد مردم این است سعی کنند این راهپیمایی را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار دهند و این پیام را بطور
#صریح به دشمن برسانند که تلاش دشمن برای از بین بردن اتحاد ملی، #تلاش_خنثی_شدهای_است.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹۱۹ بهمن روز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر حافظان آسمان ایران زمين مبارک باد
📹 فیلمی از شاهکار خلبان ایرانی در آسمان عراق که به تازگی منتشر شده است.
در این کلیپ جنگنده فانتوم نیروی هوایی ارتش ایران که برای بمباران داعش در عراق حضور دارد برای لحظاتی با جنگنده آمریکایی رو در رو میشود و با هوشیاری در موقعیت شلیک به جنگنده اف-۱۸ ارتش آمریکا قرار میگیرد، خلبان آمریکایی هم سعی میکند تا با کاهش سریع سرعت و بریک به سمت چپ، خود را از این موقعیت خارج کند ولی خلبان فانتوم ایرانی با زیرکی و انجام یک مانور برل رول و همزمان کاهش سرعت ، همان موقعیت شلیک را در پشت سوپر هورنت حفظ می کند.
خدایا لشکریان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را حفظ فرما
@khaimahShuhada
#شهید_آوينى براى او نوشته بود:
آن آستين خالى كه با باد اين سوى و آن سوى میشود نشان مردانگیست...
گاهى باد فقط بايد به افتخار حسين خرازى بوزد تا نامردهاى روزگار رسوا شوند...
@khaimahShuhada
📍رهبر انقلاب:بافتن موی دخترم را خیلی خوب بلدم😊
🔹 یک بار هم من خودم [دخترم را برای زیارت امام] بردم. چهار پنج ساله بود. خانواده ما رفته بودند مشهد و او ماند پیش من برای اینکه بیاید امام را روز عید ببیند. صبح پا شدیم و سرش را شانه کردیم و مرتبش کردیم و موهایش را به زحمت بافتیم.
❗️ یک دستی هم که نمیشود؛ من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم اما با یک دست نمیشود؛ دودستی باید ببافند چون باید موها را سه قسمت کنند. رفقای پاسدار آمدند به کمک ما و موی سرش را بافتیم و چادر سرش کردیم و خدمت امام آوردیم!
@khaimahShuhada