eitaa logo
شهید جمهور
172 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شهید اصغر پاشاپود در دوران فرماندهی شهید حسین همدانی به فرمانده وقت منطقه حلب وصل شد. 🔸او بود که ظرفیت وجودی اصغر را کشف کرد. وقتی دید اصغر توانمند است و برای هرچه که به او می سپارد از دل و جان مایه می گذارد، او را کنار خودش نگه داشت. مسئولیت لجستیک فرمانده وقت حلب به اصغر سپرده شد فرمانده اش می گفت: «اصغر! تو کنار من باش و هرجا کاری داشتم تو برام انجام بده.» ♦️اصغر نیرویی بود که هر فرمانده ای آرزویش را دارد. اگر کاری به او محول می شد، شب و روز برایش یکی می شد. دیگر زمان و مکان برایش معنا نداشت، فقط تلاش می کرد کارش را به نحو احسن انجام بدهد. همین هم حس اعتماد و آرامش فرمانده اش را تامین می کرد. 🔹سالروز شهادت شهید اصغر پاشاپور @sardaraneashgh
میگفت برای ما که ادعای پاسداری از اسلام و مسلمین را داریم, ننگ بزرگی است حرف مولا و رهبرمان زمین بماند. ۱۳بهمن۹۴ @sardaraneashgh
مشاهده‌ی کارت پستال دیجیتال 👇 https://digipostal.ir/trozmad روز مادر و میلاد با سعادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مبارک 🌸 🌺 @sardaraneashgh
اصغرهشت‌سال‌سوریه‌بود. خانواده‌اش‌راهم‌برده‌بود.👤 پرسیدم:چراخانواده‌رابه‌آنجا میبری؟گفت:وقتی‌کسی‌بخواهد درراه‌اسلام‌حرکت‌کندبایداین حرکت‌کلی‌باشدوخانواده‌اش‌را همراه‌کند.😍 آخرین‌باردم‌رفتن‌دست‌وپای من‌ومادرش‌رابوسیدو😘 گفت‌برای‌مادعاکنید.🤲 @sardaraneashgh
میگفت‌شهادت‌خیلی‌زیباتر ازدامادشدن‌است.❤️ درتولد۱۹سالگیش‌گفت"مادر سال‌دیگه‌تولد۲۰سالگی‌منه... یک‌تولدخاص!شمابایدبرای‌من یک‌تولدخاص‌بگیریدسال‌دیگه تولدمن‌یه‌تولدخیلی‌قشنگی😍 میشه‌میخوام‌همه‌رودعوت‌کنم" امامن‌آن‌روزنفهمیدم!😔 فکرکردم‌که‌میخواهدرفقای ‌خودرادعوت‌کندگفتم«باشه ‌مادرجان!سال‌دیگه‌برات‌جشن تولدمیگیرم‌وهمه‌رفیقاتو‌ دعوت‌کن»🌈 امسال‌فهمیدم‌که‌جشن‌تولد۲۰ سالگی‌محمدمهدی‌خیلی‌خاص بود!».🌙 @sardaraneashgh
🌺 شهيدی که دور مادرش می‌چرخید و می‌گفت: حلالم کن... توی آشپزخونه غرقِ حال و هوایِ خودم، مشغول کار بودم که محمد رضا با صدای بلند گفت: مادر! ... نگاه‌کردم و دیدم دم درِ ورودی ایستاده، اومد توی آشپزخونه و شروع‌کرد به چرخیدن دورِمن و‌گفت: مادر حلالم کن ... مادر حلالم کن...گفتم: آخه چکار کردی که حلالت کنم؟گفت: وقتی اومدم، صداتون کردم اما متوجه نشدین. بعد با صدای بلند صداتون کردم، حلالم‌کنید اگه صدایم رو براتون بلندکردم. 🌹خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمدرضا عقیقی 📚منبع: کتاب همسفر تا بهشت۱ ، صفحه ۹۴ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕 کوثری از سوره ی طاها به دنیا آمدی تـا رسـد اِنّا به اَعـطیـــنا به دنیا آمدی تا یـتیـمی پدر را اندکی جبـران کـنـی دخــتـری و مـادر بـابـا به دنیــا آمـدی 💐 🌸💕🌸 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بزرگترین رهبر جهان سلام الله علیها @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️کسی که مادر دارد؛ آن هم مادری با شأن فاطمه "س" ... محال است حسود وزودرنج و مغرور و کینه ای و ... باشد! @sardaraneashgh
☘او کشاورز زاده‌ای بود که با رزق حلال و در اوج معنویت رشد یافته بود، به مسائل و مراسم مذهبی، دینی بسیار مقید بود و همواره با ارتباط صمیمی، مهربانی، گشاده‌رویی، ویژگی‌های نیک و پسندیده اخلاقی خود را نشان می‌داد، همچنین در کمک به دیگران از هیچ چیزی دریغ نمی‌کرد و با اعتقاد، زمینه حرکت به سوی شهادت در راه اسلام و انقلاب را فراهم می‌کرد. ✨با اعتقادی که نسبت به دفاع از انقلاب و حرم حضرت زینب(س) داشت، آرزوی شهادت را برای خود تکرار می‌کرد و همیشه می‌گفت، مهم‌تر از حیات داشتن، زندگی، شرکت در جبهه حق علیه باطل است، او برای شرکت در صحنه نبرد با اختیار کامل و برنامه‌ای مشخص تصمیم گرفت، رسیدن به آرزوی بزرگش یعنی شهادت وی را به خدمت در سپاه پاسداران کشاند، پس از مدت کمی به آرزوی خود رسید. 🔹هنگامی که می‌خواست اعزام شود، گریه می‌کردم و از روی احساسات خود می‌گفتم، به این سفر نرو، اما اعتقادم مرا به صبر در این موضوع وا می‌داشت، شهید رضایی قبل رفتن می‌گفت، «رضایت تو برایم در این سفر شرط است، ولی این را بدان امروز دوباره صحنه عاشورا مجسم شده و ما باید از دین و حرم اهل‌بیت(ع) دفاع کنیم»، این سخن او مرا آرام می‌کرد و من از خدا می‌خواهم تا بتوانم با آموخته‌های خود از این شهید بزرگوار و عمل به وظایف خود از جمله حجاب که مورد تأکید ایشان بود، سعادت شهادت را به دست آورم. : همسر شهید @sardaraneashgh
📸انگشتر شهید سلیمانی در دست سرلشکر باقری جای گرفت ✍در همایش تبیین گفتمان مکتب شهید سلیمانی به میزبانی کرمان انگشتر سردار سلیمانی به سرلشکر باقری رییس ستادکل نیرو های مسلح اهدا شد. این همایش با حضور سرلشکرباقری ، رییس ستادکل نیرو های مسلح و جمعی از مسئولان استانی و نیرو های مسلح همایش تبیین گفتمان مکتب شهید سلیمانی در نیرو های مسلح در حسینیه ثارالله کرمان برگزار شد. در این همایش از چند خانواده شهید ارتش ،سپاه انتظامی وبسیج به همت سرلشکر باقری تجلیل شد. سردار معروفی فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان دراین مراسم یک تابلو منقش به تصاویر حاج قاسم وسرلشکرباقری، کتاب بچه های حاج قاسم و انگشتر حاج قاسم سلیمانی را به سرلشکرباقری هدیه کرد. @sardaraneashgh
✨پسرم همیشه به فکر ایتام بود به‌ویژه در ایام عید به هر یتیمی می‌شناخت کمک می‌کرد می‌گفت این بچه‌ها پدر ندارند و ممکن است سرپرست آن‌ها نتواند چیزی برای آن‌ها بخرد؛ ✨اگر می‌فهمید کسی نیازمند است هر چیزی که نیاز بود می‌خرید و به من می‌داد تا برای آن‌ها ببرم و تأکید می‌کرد کسی از این کمک‌ها اطلاع پیدا نکند. ✨برای عید امسال نیز هدایایی گرفته بود و به من داد تا به دست چند یتیم برسانم، روز پنج‌شنبه آخر سال بود که من تمام هدیه‌هایی را که سفارش کرده بود به دست ایتام رساندم و به منزل که بر‌گشتم ‌گفت مادر الآن خیالم راحت شد. ✍راوی:مادر شهید @sardaraneashgh
⭕️دکمه آورکت حاج قاسم در جلسه محرمانه سران ارتش سوریه 🔻سردار حاج قاسم روزی جلسه‌ای گذاشت و تعدادی از سرلشکران و امرای ارتش سوریه را جمع کرد و گفت چرا به حمص، حلب حماه نمی‌روید؟ 🔻گفتند چون دشمن در آنجا زیاد هستند و خطرناک است. حاج قاسم با لباس مبدل به منطقه رفت و برگشت و دوباره افراد را جمع کرد و گفت تعداد آنها زیاد نیست و می‌توان با آنها مقابله کرد و شیوه‌های کار را اعلام کرد. 🔻یکی از سرلشکران گفت دکمه اورکت شما به درجه سرلشکری من شرف دارد؛ شما از آن سوی دنیا آمدید و برای ما جان فشانی می‌کنید ولی ما در سرزمین خود نمی‌توانیم. 🔻مسئله ای که حاج قاسم آن را دنبال می‌کرد موضوع تبدیل نبرد نابرابر و نامتقارن بود؛ که یکی از مسائل مهم است که جزو اصول دکترین امنیتی حضرت آقاست. حضرت آقا در جایی فرمودند شاید دشمن امکاناتی داشته باشد که در اختیار شما نیست. شما باید بر روی چیزهایی انگشت بگذارید که دیگران ندارند تا بتوانید در شرایط لازم از آنها استفاده کنید. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ @sardaraneashgh
‌ 🌸 رهبر انقلاب: "روز ولادت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) را روز زن و روز مادر نام‌گذاری کرده‌اند؛ میشد گفت روز رهبر یا روز والاترین انسان، اشکالی نداشت؛ امّا امروز نیاز جامعه‌ی ما به این است که بداند مادری یعنی چه؟ زنِ خانه بودن و کدبانو بودن یعنی چه؟ فاطمه‌ی زهرا با آن مقام و عظمت، یک خانم خانه‌دار است؛ یکی از شئون همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانه‌داری کردن." ‌ ➡️ ۹۵/۱۲/۲۹‌ سلام‌الله‌علیها ‌ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹بر کوکب آسمان عصمت صلوات 🔹 بر فاطمه گوهر نبوت صلوات 🔹 بر مادر یازده امام برحق 🔹 از صبح ازل تا به قیامت صلوات 🌸🍃 ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و روز زن و روز مادر مبارک باد. 🍃 @sardaraneashgh
✨در عملیات بیت‌المقدس بچه‌های کرمان تمام تانک‌های عراقی را دور خود جمع کردند تا سایر رزمندگان در غفلت بعثی‌ها بتوانند به آزادسازی خرمشهر بپردازند. ✨این موضوع شاید میان بچه‌ها کرمان ناراحتی ایجاد می‌کرد، اما حاج قاسم میان رزمندگان رفت و گفت که ما در کار‌ها باید اصل کار را ببینیم، اینکه ما در آزادسازی خرمشهر حضور داشته باشیم خیلی مهم نیست؛ اینکه خدمتی کرده باشیم مهم است. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍روز آخر که میخواستم بروم، م گفت: ننه بمان. گفتم کار مهمی دارم، میروم و دو روزه برمیگردم. 🔹مادرم گفت ننه هی میگی آمریکا آمریکا... گفت: ممکنه من را نبینی... تصمیم گرفتم نروم... دم آخر در ذهنم بود کف پای مادرم را ببوسم. رفتم تا دم در و برگشتم و کف پای مادرم را بوسیدم؛ نصیبم شد. مبارک @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوع اراداتش ؛ به مادر فرق دارد ، هر کس که از خطِ ولایت خط گرفته لحظاتی از دلبری حاج قاسم در برابر عظمت مادرش @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 خاطره ای از همسر شهید چمران: 🔷 یک هفته بود که مادرم را در بیمارستان بستری کردیم. مصطفی به من سفارش کرد که “شما بالای سر مادرتان بمانید و حتی شبها رهایش نکنید.” من هم این کار را کردم. وقتی حال مادر بهتر شد و از بیمارستان ترخیص شد، به خانه آمدیم و من، دو روز دیگر هم پیش او ماندم. 🌹 یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از این که ماشین را روشن کند، دست مرا گرفت و بوسید. می‌بوسید و همان‌طور با گریه از من تشکر می‌کرد! من با تعجب گفتم: “برای چی مصطفی؟!”😳 🌺 گفت: “این دستی که این همه روز، به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.” گفتم: “از من تشکر می‌کنید؟! خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود که این کارها را می‏‌کنی!!” ❤️ گفت “دستی که به مادرش خدمت می‌کند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید.” هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم.. @sardaraneashgh