💌 #ڪــلامشهـــید
🌹سردار شهید حسن باقری:
تا زمانی که ظلم هست مبارزه هم هست، بیتعارف بگویم؛ نیرویی که نمازش را اول وقت نخواند، خوب هم نمیتواند بجنگد.
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
🔺سردار قاآنی: با کوچکترین حرکت دندانتان را خرد میکنیم
فرمانده نیروی قدس خطاب به آمریکا:
🔹به آمریکاییان میگوییم هنوز از جغرافیای اطراف ما وقت دارید که با ذلت بیرون بروید و گرنه از تمام این جغرافیا بدتر از افغانستان اخراج میشوید.
🔹سالهای سال آمریکا حرف از تحریم روی میز و زیر میز میزند اما توان و ظرفیت نرمافزاری و سختافزاری و اقتدار و عزت این ملت به حدی رسیده که میدانند اگر کوچکترین حرکتی کنید دندانهای شما در دهانتان خورد میشود.
🔹دورانی که هر کاری میخواستید انجام میدادید گذشت.
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
لا اضحک
ساعتهاي 1 و 2 نيمه شب بود🕑 که در ميان همهمه و شليک توپ و تانک و مسلسل و آرپيچي💥💣 و غرش هواپيماهاي دشمن✈️ در عمليات بزرگ کربلاي 5 ، فرمانده تخريب بعد ازچندين بار صدا زدن اسم من ، بالاخره پيدايم کرد و گفت : حميد هرچه سريعتر اين اسرا را به عقب ببر و تحويل کمپ اسرا بده . سريع آماده شدم.
سي و دو نفر اسير عراقي که بيشترشان مجروح بودند ، سوار بر پشت دو دستگاه خودروي تويوتا شدند 🚍و من با يک قبضه کلاش تاشو با نشستن بر پنجره خودرو دستور حرکت خودروها را به سمت کمپ اسرا صادر کردم ! مسافتي طي نکرده بودم
که متوجه شدم چند اسير عراقي به من نگريسته و اسمم را صدا زده و با هم ميخندند. اول تعجب کردم که اينها اسم مرا از کجا ميدانند .🤔 زود به خاطر آوردم صدا زدن هاي فرمانده مان را که به دنبال من ميگشت و عراقيها نيز ياد گرفته بودند . من با 18 سال سني که داشتم از لحاظ سن و هيکل از همه آنها کوچکتر بودم.👦🏻 بگي نگي کمي ترس برم داشت . گفتم نکند در اين نيمه شب ، اسرا با هم يکي شوند ومن و راننده بي سلاح را بکشند و فرار کنند.
بدنبال واژه اي گشتم که به زبان عربي به معناي نخنديد يا ساکت باشيد ، بدهد .
کلمه « ضحک » به خاطرم آمد که به معناي خنده بود. با خودم گفتم : خوب ! اگربه عربي بگويم نخنديد ، آنها مي ترسند و ساکت مي شوند . لذا با تحکم و بلند داد زدم😠 لا اضحک. با گفتن اين حرف علاوه بر چند نفري که مي خنديدند ،
بقيه هم که ساکت بودند شروع به خنده کردند . 😂چند بار ديگر لا اضحک را تکرارکردم ولي توفيري نکرد.
سکوت کردم و خودم نيز همصدا با آنها شروع به خنده کردم. چند کيلومتري که طي کرديم به کمپ اسراي عراقي رسيديم و بعد از تحويل دادن 32 اسير به مسئولين کمپ ، دوباره با همان خودروها به خط مقدم برگشتيم . در خط مقدم به داخل سنگرمان که بچه هاي تخريب حضور داشتند رفتم و بعد از چاق سلامتي قضيه را
برايشان تعريف کردم. بعد از تعريف ماجرا ، دو سه نفر از برادران همسنگر که دانشجويان دانشگاه امام صادق (ع) بودند و به زبان عربي نيز تسلط داشتند ،
شروع به خنده کردند😂 و گفتند فلاني مي داني به آنها چه مي گفتي که آنها بيشتر مي خنديدند! تو به عربي به آنها مي گفتي « لا اضحک » که معني آن مي شود « من نميخندم»😐 و براي اينکه به آنها بگويي نخند يا نخنديد ، بايد مي گفتي « لا تضحک » ................. آنجا بود که به راز خنده عراقيها پي بردم.😂
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#یاصاحبالزمـــــان ❤️
💫 الســلام ای آفتاب پشت ابر
💫 الســلام ای اوج قله، کوه صبر
🌼 السلام ای فخر آدم در زمین
🌼 یادگار حضرت روح الامین
با ندبه ما نیامدے؛
حرفے نیست!
یڪ جمعه تو ندبه ڪن؛
ڪه ما برگردیم...💔😞
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی 🌤
#التماس_دعای_فرج 🤲🏻
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
✋ #سلام_بر_شهدا
💚نثار ارواح طیبه شهدا برای سلامتی و تعجیل در ظهور مولا #صلوات 💚
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#طنز_شهیدانه😅🌹
.
.
.
الله اڪبر، سر نماز هم بعضی دست بردار نبودند...
به محض اینڪه قامت می بستی،دستت از دنیا!
ڪوتاه می شد و نه راه پس داشتی و نه راه پیش پج پج ڪردن ها شروع می شد.
.
مثلا می خواستند طوری حرف بزنندڪه معصیت هم نڪرده باشند واگر بعد از نماز اعتراض ڪردی بگویند ما ڪه با تو نبودیم!!
.
اما مگر می شد با آن تڪه ها ڪه می آمدند آدم حواسش جمع نماز باشد؟
.
مثلا یڪی می گفت :_ واقعاڪه می گویند نماز معراج مومن است این نماز ها را می گویند نه نماز من و تو را .
.
دیگری پی حرفش را می گرفت ڪه :من حاضرم هر چی عملیات رفتم بدهم دو رڪعت نماز او را بگیــرم ...
.
و سومی می گفت : مگر می دهد پسر؟
و از قماش این حرف ها ... اگر تبسمی گوشه لبمان می نشست بنا می ڪردند به تفسیر ڪردن:ببین !ببین ملائڪه دارند غلغلڪش می دهند.
.
و این جا بود ڪه دیگر نمی توانستیم جلوی خودمان را بگیریم و لبخند به خنده تبدیل می شد...
.
خصوصا آن جا ڪه می گفتند :مگر ملائکه نامحرم نیستند؟😂
و خودشان جواب می دادند:خوب با دستڪش غلغلڪ می دهند...
😂😂😂
📚برگرفته از :فرهنگ جبهه
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#یاصاحبالزمـــــان ❤️
💫 الســلام ای آفتاب پشت ابر
💫 الســلام ای اوج قله، کوه صبر
🌼 السلام ای فخر آدم در زمین
🌼 یادگار حضرت روح الامین
با ندبه ما نیامدے؛
حرفے نیست!
یڪ جمعه تو ندبه ڪن؛
ڪه ما برگردیم...💔😞
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی 🌤
#التماس_دعای_فرج 🤲🏻
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
خیلی دوست داشت #حلما دخترش💞 را ببیند ولی عشقش❤️ به اهل بیت بیشتر بود...
در تماس اخر گفت :
سپردم تان به خانم #زینب (س).
💔😔
🌸 #همسرشهیدمدافع_حرم
#میثم_نجفی🌷
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبح_ادینه_تون__بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
46.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ انتظاریار...............یه بغض قدیمی رو حس میکنم
که از آرزوی حضورت پُره
میخواد پَر بگیره دل عاشقم
ولی بیتو دائم زمین میخوره
یه دیوار شده بین ما فاصله
که من با غرورم اونو ساختم
میدونم که از مرز این فاصله
اگه رد نشم عمرمو باختم
دل کوچهها خیلی تنگه برات
امید زمین! سخته این انتظار…
بگو چندتا مرد میدون کمه؟
از اون سیصد و سیزدهتا سوار
بیا! نور چشمهای دنیا بیا!
بیا! ای مسیحای دلها بیا!
هوای دلها بیتو بارونیه
بیا ای دلآرام زهرا بیا
تو که نیستی حال ما خوب نیست
بیا تا کنار تو آروم بشیم
عجیبه که بیتو هنوز زندهایم
عجیبه که بیتو نفس میکشیم...!
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#قسمت_اول
#تشیع_امام_خمین_رحمه_الله_علیه
حضرت امام خمینی رحمت الله علیه که به رحمت خدا رفتن، من خیلی دلم می خواست که برای تشییع پیکر مطهرشون به بهشتزهرا برم اما شوهرم خیلی سخت گیر بود و اجازه نمی داد اون موقع حتی برای رفتن به خانه مادرم که با ما چند قدمی بیشتر فاصله نداشت هم باید اجازه می گرفتم و حتی گاهی اجازه نمیداد، دیگه وقتی که دید حال من اینقدر خراب شده دلش سوخت گفت باشه برو ولی حتماً با مامانت برو، دو تا بچه های کوچیک رو هم نبر.
من اون موقع چهار تا بچه داشتم دو تا از بچه هام رو بردم پیش خواهر شوهرم و گفتم که اینها رو نگه دار، من غروب میام میبرمشون
خواهر شوهرم همیشه میخواست جایی بره بچه هاش رو میگذاشت پیش من، و من اولین باری بود که ازش خواهش میکردم که بچه های من رو نگه داره
از من پرسید کجا میخوای بری؟ گفتم می خوام برم تشییع پیکر حضرت امام خمینی
خواهر شوهرم با انقلاب خوب نبود
، اون موقعها امام رو هم دوست نداشت البته الان اینطوری نیست خیلی خانم خوب و مومنی هست، و نظرش هم نسبت به حضرت امام و همینطور مقام معظم رهبری خیلی فرق کرده ولی اون روزها با حضرت امام خوب نبود
به من گفت کجا میخوای بری یه پیرمردی که عمرش تمام شده و به رحمت خدا رفته اینکه دیگه انقدر ناراحتی نداره و که حالا تو بخوای صبح بری و غروب برگردی
من خیلی بهم برخورد و ناراحت شدم و نمی تونستم که این حرفش رو بی جواب بگذارم...
#ادامه_دارد...