eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
103 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🗓امروز ۱۷ دی ‌۱۴۰۰ مصادف با سالروز:ولادت‌شهید افشین ذورقی🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎂🎂🎂🎉🎉 شهید مدافع حرم «افشین ذورقی بحری» در سال 1361 در روستای سیاهتلو گرگان در خانواده‎ای مذهبی و پر جمعیت متولد شد. سه خواهر و سه برادر بودند که ایشان سه سال بیشتر نداشت که پدر خانواده به رحمت خدا می‎رود. سرنوشت طوری رقم می‎خورد که خانواده از وجود پدر محروم شود تا از این پس بانویی زحمت‎کش برای شش فرزندش هم پدر باشد و هم مادر. مادری به تمام معنا زحمت‎کش و فداکار که پس از فوت همسرش با کارگری و مشقت و با حمایت فرزند بزرگتر، فرزندانش را بزرگ کرد. 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات ‍ 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💔 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ *يک زنِ با اين معنا نيست که؛او لباس زيبا پوشيدن و آرايش کردن را بلد نيست*‼️ ☜ *بلکه او↭ مى داند؛* *چه بپوشد* *کجا بپوشد* *وبراى که بپوشد....* •|♥|• خواهَـ🧕ـرَم باوَرکُن 🖤 بِدونِ ،هیچ اَرزِشے نَدارَد. توئے کِهـ مے خواهے اَزمُسـ🏃‍♂ـابِقه‌ے ❌<<خودنَمایي>>❌ جانَمانے‌ودیدِه‌بِشَوے!👀 لطفا🙏 یادِگار"حَضرَتِ‌زَهرا<س>"رو لکه😬 دار نکن🍃 فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه🍃 با نامحرم نبودند...:)🙂☝️🏻 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 حاج : اگر کسی اخلاص داشت؛ اتصال پیدا می‌کند... 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
✍فرازی از سخنان 🔶شهید مدافع‌حرم ∘ پدࢪے مقتدࢪ داشتن ∘ از نعمٺ‌هاے بزࢪگ الهے است ∘ ڪه خداوند نسيب ما ڪࢪده است! ∘ فقــــط لازم است ∘ گوش به فࢪمانش باشیم، ∘ دشمن جࢪئت نگاه به ما ࢪا نداࢪد! 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اعتراف محمد مهدی کرمی در به شهادت رساندن شهید عجمیان 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:التکویر🦋 :15الی19 :الاستاد:حامدشاکرنژاد سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
احمد نـام خـانوادگـی : اعطایی نـام پـدر : حبیب اله تـاریخ تـولـد : ۱۳۶۴/۶/۷ مـحل تـولـد :تهران سـن :۳۰ سـال ✍پاسدار شهید مدافع حرم«احمد اعطایی» متولد 7 شهریور 1364 و ساکن محله فلاح تهران بود و مهندسی برق می‌خواند. ✍✍او داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار می‌شود که در 21 آبان ماه 94 و آخرین روز ماه محرم الحرام، ✍همراه با سه تن دیگر از دوستانش«سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به شهادت می‌رسد. ✍احمد آقا علاوه بر این که پاسدار بود ، در مسجد محل فعالیت داشت. کتاب‌های فراوانی مثل کتاب‌های اخلاقی ، ✍به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود ✍ «هر که دارد بر ولایت بدگمان، حق ندارد پا گذارد در این مکان» و می‌گفت: «کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد ✍. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت(ع) و همه این‌ها به هم وصل هستند. امروز ۷ شهریور ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز: ولادت شهید احمد اعطایی شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد 🦋🦋🦋
🌸 امام حسن (علیه السلام) : 🔹 هر که خدا را بندگی کند ، خداوند همه چیز را بنده او می کند. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 علی صبوری که رفته بود توی بیمارستان و با رفتار غیر قابل تحمل و بر خلاف قانون خود باعث متشنج شدن جو بیمارستان شده بود امروز به دیدار پلیس رفته و بابت اشتباه خودش عذر خواهی کرده است 🔹️ امیدوارم که علی صبوری دیگر کاری نکنند که مجبور به عذر خواهی شوند اگر همه تابع قانون باشیم هیچگاه اشتباه نمیکنیم تا بخواهیم عذر خواهی صورت بگیرد پلیس هم با هیچکس پدر کشتگی ندارد والا این پلیس بنده خدا مامور اجرای قانون و برای حفظ امنیت جامعه تلاش میکنند. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
همه پاییز را بافتم! به خیال آنکه زمستان می آیی، آخر عجیب بوی تو را می‌دهد این فصل؛ گل نرگس من! 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| اعترافات متهم سیدمحمد حسینی از جنایاتی که برسر روح الله عجمیان آوردند متهم حسینی: 🔸رسیدم بالاسر شهید چاقو را در بدن شهید فرو کردم و به اندازه دو بند انگشت گذاشتم و فشار دادم در بدن شهید روح الله عجمیان 🔹محمد حسینی، به اتهام افساد فی‌الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به مامورین حافظ امنیت و جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد که موجب اخلال شدید در نظم عمومی و ناامنی در کشور و منتهی به شهادت سید روح الله عجمیان شد به اعدام محکوم شدند. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍‍‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 💍 🟣شهید مدافع‌حرم مهدی موحدنیا 📀راوے: همسر شهید 💙من و آقا مهدی چهارسال با هم در یک دانشگاه درس می‌خواندیم. من متولد سال۱۳۶۸ بودم و در رشته‌ی کامپیوتر تحصیل می‌کردم و او متولد سال۱۳۶۶ و دانشجوی رشته برق بود. من یک دختر مذهبی و معتقد بودم. از آنهایی که سعی می‌کردم در روابطم با نامحرم چارچوب‌ها را رعایت کنم و تا لازم نباشد با آنها صحبت نکنم. 💜اما چند باری ناخواسته چشمم به مهدی اُفتاده بود و راستش را بخواهید از او خوشم آمد. خودم را هم سرزنش می‌کردم که چرا باید از یک مرد نامحرم خوشم آمده باشد و سعی می‌کردم به این موضوع خیلی بها ندهم و فراموشش کنم. اما مدتی که می‌گذشت باز به صورت اتفاقی او را می‌دیدم. از سال۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ من جاهای مختلفی او را می‌دیدم و گاهی از خدا گله می‌کردم که چرا منی که می‌خواهم او را فراموش کنم، باز سر راهم قرار می‌گیرد. 💙در عین حال، در این مدت هر خواستگاری که مطرح می‌شد، رَدش می‌کردم و علتش را هم به کسی نمی‌گفتم. از آن دخترها هم نبودم که بروم جلو و مثلاً به او بگویم که به شما علاقه دارم. در دلم با خودم درگیر بودم تا اینکه یک اتفاق عجیب افتاد؛ شوهر خواهرم که دوست آقا مهدی بود، یکبار منزل آنها مهمان می‌شود. مادر مهدی به او می‌گوید مهدی هنوز زن نگرفته و شما که دوستش هستید، یکی را معرفی کنید به او! 💜شوهر خواهرم هم بلافاصله من به ذهنشان می‌آید و همانجا معرفی می‌کند. خانواده مهدی هم تصمیم می‌گیرند به خواستگاری بیایند. وقتی در خانه‌ی ما این موضوع مطرح شد، داشتم از تعجب شاخ در می‌آوردم که خدایا چطور این ماجرا چرخید و اینگونه شد. من چهار سال بر احساس خودم غلبه کرده بودم و وقتی دیدم خدا چگونه برایم رقم زده، خوشحال شدم. در این مورد با هیچ کسی هم صحبت نکرده بودم. 💙حتی بعد از ازدواج هم کامل به مهدی نگفتم. اتفاقاً یکبار که سر بسته به او گفتم، گفت:«خُب می‌آمدی می‌گفتی، منم قبول می‌کردم و الان چند سال سر زندگی‌مان بودیم.» منم خندیدم و گفتم: «من از آن دخترها نیستم.» در خواستگاری آقا مهدی تنها یک درخواست از من داشت و اینکه گفت:«دوست دارم مثل مادرم چادر سر کنید!» 💜من دختر محجّبه‌ای بودم اما مادر ایشان خیلی کامل‌تر رویش را می‌گرفت. قبول کردم چرا که متوجه شدم این خواسته از علاقه‌اش بود نه تحکّم. اینکه دلش نمی‌خواست چشم ناپاک ناموسش را ببیند. در کل هیچ‌گاه مهدی در زندگی موضوعی را تحکّمی به من نگفت. در مورد مهریه هم به من گفت:«هر چه دلت می‌خواهد، بگو!».گفتم:«۱۴سکه و سالی یکبار سفر کربلا». قبول کرد اما هیچ‌گاه به خاطر شغلش که نظامی بود، قسمت‌مان نشد به کربلا برویم. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃