﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
💞 وقتی به خانه برمیگشت پا به پای من در آشپزخانه کار می کرد ،غذا می پخت، ظرف می شست .
حتی لباس هایش را نمی گذاشت من بشویم .
می گفت لباس های کثیف من خیلی سنگین است ؛ تو نمی توانی چنگ بزنی .
بعضی وقت ها فرصت شستن نداشت . زود برمیگشت .
با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباس ها نزنم .
در کمترین فرصتی که به دست می آورد ما را به گردش می برد .
🌿به روایت همسر شهید
#رضادستواره
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🌹 زنـــگ خــنده با شهــدا ☺️
🔸ای عراقی قاتل🔸
در خاطره ای از سردار عراقی، فرمانده لشکر پیاده ۱۷ علی بن ابی طالب(ع) آمده است:
شب عملیات بدر، بعد از عبور از آبراههای هور فکر می کردم سنگر کمین دشمن پاکسازی شده است، غافل از اینکه دشمن از آن سنگر، حرکات ما را نظاره می کرد. 😶😬
و ناگهان از پشت سر، قایق ما زیر آتش #رگبار تیربار سنگر قرار گرفت.🎇💣
دو تن از همراهــــانم #شهید و یکــی هم مجــروح شد. 😔❤
دو گلوله به سمت راست سینه ام اصابت کرد و ریه هایم را سوراخ و از پشت کمرم بیرون آمد… 😬
همان وقت، به چهار نفر از همراهان که سالم بودند، دستور دادم که برگردند،… و من با پیکر دو شهید، یکه و تنها ماندم… عراقیها آمدند، جیبهای ما را خالی کردند و قایق را هم به کنار سنگرشان بردند…🚥
بعد از آن دوباره عراقیها به طرف قایــق آمــدند و یــکی از آنها متـــوجّه شـد که من زنده ام و به صــــورتم آب ریخت.🌀
چشمهایم باز شد. 😵
مرا به سنگر خود بردند. دستهای مرا بستند و شکنجه ام کردند و اطلاعات می خواستند و حتی دوبار مرا با ریه تیر خورده به داخل آب انداختند. وقتی مرا از آب بیرون کشیدند، دیگر تنفس برایم سخت بود و با دست و پا زدن، خون و آب از ریه هایم خارج می شد. 🤕
آن ها هم ایستاده بودند تا ظهر شد. به آنها گفتم دستم را باز کنید تا #نماز بخوانم اما اعتنا نکردند. بااشاره نماز خواندم🕋
تا اینکه متوجه شدم عراقیها دارند وسایلشان را جمع می کنند تا عقب نشینی کنند.✌
آنها رفتند و مرا که دیگر رمقی نداشتم، تنها گذاشتند. تلاش کردم و دستهایم را باز کردم و به زحمت جلیقه ای پوشیدم و تصمیم گرفتم به داخل آب بروم و در نیزارها مخفی شوم. وقتی وارد آب شدم،آب به داخل ریه هایم رفت و دیگر قادر به نفس کشیدن نبودم.😬😵
با زحمت زیاد خودم را از آب بیرون کشیدم و بی حال روی زمین افتادم.😶
ناگهان متوجه صدای قایقهای خودی شدم. بچه های یکی از گردانهای لشکر قم آمدند. مرا شناختند و به عقب منتقل کردند.
بی هوش شدم.
در بیمارستان شهید دستغیب شیراز چشمهایم را باز کردم. بالای تخت من کاغذی زده بودند که نوشته بود: عراقی ....
خانم پرستاری وارد اتاق شد و تا به تخت من رسید، محکم بر سر من کوبید 😶😬
و گفت: ای قاتل عراقی!
اما من که بی رمق روی تخت افتاده بودم، به او گفتم: من عراقی نیستم، فامیلی من عراقی است😑😂
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
📝 #شهیدانه
❓میدونی با شهادت
#شهید_صیاد_خدایی یاد چی افتادم؟
👈🏻جمله ی معروف "حاجاحمدکاظمی"
👈🏻که تو وصیتنامهش نوشته:
🔹"خداوندا ! روزی شهادت میخواهم
🔹که از همه چیز خبری هست
🔹الّا شهادت . . . !! "💔
🔸میدونی !
🔸فرقی نداره کجا باشی...
🔸لایق باشی هر جایی شهید میشی
👈🏻فرقی نداره مَرد باشی یا زن...
👈🏻فرقی نداره جنگ بری یا نری...
👈🏻تو لیاقت پیدا کن
👈🏻شهادت خودش میاد دنبالت
⚠️فقط کافیه لایق شی
⚠️عاشق شی
اونوقت همه چی دست به دست
هم میدن تا تو شهید شی ان شاءالله ...
رفیق! این رو شهدا بهمون ثابت کردن،شک نکن.
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🍃من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان “شهیــــد زنــــده” ذخیره کرده بودم؛یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!
به ایشان گفتم:آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای.
قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد
و گفت:شمارهاش را بگیرم ؛وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان شریک جهادم و مسافر بهشت ذخیره کرده بود.
گفت: از اول زندگی شریک هم بودهایم
و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزشترین داراییام را به خدا میسپارم و میروم.
آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود
که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم
شام غریبان امام حسین علیهالسلام بود
که در خیمه محلهمان شمع روشن کردیم، ایشان به من گفت دعا کنم تا بیبی زینب قبولش کند
من هم وقتی شمع روشن میکردم،دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود،من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیتالشهدا قرار دهم✨
راوے: همسر #شهیدجوادجهانی
#عاشقانه_شهدایی😍
#سبک_زندگی
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
💌#خاطرات_شهدا
🌕شهید مدافعحرم حمیدرضا زمانی
❣تانک در محاصره
🌻به روایت برادر شهید:«روزی به علت هوای گرم و وجود پشهها، حمیدرضا به همراه همرزمش که رانندهی تانک بود، وارد تانک میشوند. در آنجا از روی کنجکاوی نحوه حرکت تانک را میپُرسد.
🌻چندروز بعد، داعش پیشروی میکند. آنها از دور شاهد بودند که تانک در میان نیروهای سپاه و داعش قرار گرفته است. ناگهان حمیدرضا به سمت تانک میدَوَد و سوار بر آن میشود و پس از چند حرکت اشتباه توانست بر تانک مسلط شود و آن را به عقب آورد. طبق گفته دوستانش، حمیدرضا ۲۵ ماشین و آمبولانس داعش را هم به غنیمت گرفت.»
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💞اللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💞
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🥀دِلتَنگے
دَردِ سَختیست!
دَردے ڪه
نِمیتوانے آن را
براےِ هیچڪَس
تعریف ڪُنے...!
#اللهمالرزقناحـرم💞...
#دلتنگ_کربلا 💔🍃
﷽
#سݪام_حُسیݩ_اربابم_ع✋
جدایےاز تو برایم خیاݪ خام حُسیݩ
بہ احترام تو داریم احترام حُسیݩ
طݪوع ڪردےو چشماݩ صبح روشݩ شد
سݪام جلوه ے نور خدا سݪام #حُسیݩ
#دلتنگ_کربلا
🦋🦋🦋
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد.
نه اون حرفی زد نه من.
حرف رفتن رو پیش کشید و گفت:
منم میخوام برم سوریه...
خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره.
سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم:
- تو نباید بری علی!
-چرا؟!
-چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی...
ما برا بچهمون اسم انتخاب کردیم.
داریم خونمون رو درست می کنیم.
این همه برنامه برا زندگیمون داریم.
-اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم)
-خب این دفه نرو، دفعه بعد میری.
امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم.
نه گذاشت نه برداشت گفت:
«خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟»
دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت.
ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.
باز گفت:
تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو...
شهید علی آقایی🌷
شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۷، حلب سوریه
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
🦋🦋🦋
#زیبای_بدسرشت
وقتی برادرم خدمت سربازیش رو تموم کرد من و مادرم چند تا دختر خوب و نمونه بهش معرفی کردیم اما به ظاهر هر کدوم ایراد میگرفت و میگفت همسر من باید زیبا و جذاب باشه ...مادرم نصیحتش میکرد و میگفت زیبایی فقط چند ماه اول زندگی مهمه.بعد از مدتی این اخلاق و ایمان و رفتارشه که در زندگی باعث ارامش و خوشبختیت میشه نه زیبایی...
اما اون گوشش به این حرفا بدهکار نبود.
خاله که جریان رو میدونست یه روز به خونمون اومد و با ذوق و شوق از همسایه ی جدیدشون تعریف میکرد.
گفت دختر دم بخت دارن چه دختری ..تابحال دختر به زیبایی و جذابیت اونندیدم اصلا انگار خلق شده برای یکی مثل صابر شما که دلش فقط یه زن خوشکل میخواد.
ادامه دارد....
کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
آیت الله مجتهدی:
✨از فواید نماز اول وقت
این است که به برکت امام زمان(عج) نمازهای ما قبول میشود
چون امام زمان(عج)
اول وقت نماز میخواند
و نماز ما با نمازحضرت بالا میرود
#نماز_اول_وقت
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
همهجا
مصطلح است که میگویند👇🏻
"حلالزاده به داییاش میرود"
اما این بار،
دایی بود که راه خواهرزاده را
در پیش گرفت و به شهادت رسید🌿🥀
❤️شهید مدافعحرم سید هادی علوی
💛دایی شهید مدافعحرم سید حمید سجادی
📿شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات📿
❁اللَّهمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❁
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
9.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
بنگر کہ سرگذشتِ شهیدانِ عشق را
بر برگ گل بہ خون شقایق نوشتہاند
#شهید_محمودرضا_بیضائی🖇🕊
#رفیق_آسمونی_من❤️
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃