💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#نمی_ذاشت_حرف_آقا_شهید_بشه
دوستش میگفت:
حضرت آقا که فرمودند #تولید_ملی،
فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت...
محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی #پیراهنش رو در بیاره، شور میگرفت تو هیئت، میگفت برا امام حسین کم نذارین،. #حضرت_آقا که فرمودند #شعور_حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو #نکرد...
روز #عید که بچهها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت.
کی گفته ما #دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل #باشعوری هستیم عاقلانه #عاشق حسینیم...
به قول خودش نمیذاشت حرف آقا #شهید بشه. بلافاصله اطاعت میکرد.
توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود.
رو کار #تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، #هدف رو در نظر میگرفت و #طرح میریخت و #ولایت_پذیری اعضا براش اولویت داشت
✍ پ.ن: سردار سلیمانی: عمار (شهید محمد خانی) برای من مثل #همت بود
#ولایت_پذیر
#بصیرت_رهبری
#بصیرت_انقلابی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#همت_حاج_قاسم
#عمار_حلب
•
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
تولدش روز بعد عقدمان بود.
هدیه خریده بودم: پیراهن ،کمربند ،ادکلن .
نمی دانم چقدر شد!!
ولی به خاطر دارم چون می خواستم خیلی مایه بگذارم ،همه را مارک دار خریدم و جیبم خالی شد.
بعد از ناهار، یکدفعه با کیک و چند تا شمع رفتم داخل اتاق.. شوکه شد.
خندید: تولد منه؟ تولد توئه؟اصلا" کی به کیه؟
وقتی کادورو بهش دادم، گفت:چرا سه تا؟
خندیدم..
که دوست داشتم!
نگاهی به مارک پیراهنش انداخت و طوری که توی ذوقم نزده باشد ،به شوخی گفت: اگه ساده ترم می خریدی ،به جایی بر نمی خورد!
یک پیس از ادکلن را زد کف دستش.
معلوم بود خیلی از بویش خوشش آمده.. لازم نکرده فرانسوی باشه.. مهم اینه که خوش بو باشه!
برای کمربند دو رو هم حرفی نزد.
آخر سر خندید که ،بهتر نبود خشکه حساب می کردی میدادم هیئت؟!!
🌷شهید محمدحسین محمدخانی🌷
ولادت: ۱۳۶۴/۴/۹
شهادت: ۱۳۹۴/۸/۱۶
📎به روایت همسر محترمه شهید
#سالروز_ولادت....🌸🎉🎉🌸
#بهیادشهیدمدافعحرممحمدحسینمحمدخانی
#عمار_حلب
#سالروز_ولادت...🌿🌸🌺🌸🌿
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
🦋🦋🦋