eitaa logo
شهید حاج عادل رضایی
1.1هزار دنبال‌کننده
499 عکس
260 ویدیو
21 فایل
صفحه رسمی(تحت نظارت خانواده محترم شهید) شهید حادثه تروریستی کرمان مرثیه خوان اهل بیت ویلچر ران حرم مطهر رضوی عاشق امام خامنه‌ای و خادم مخلص شهدا نشر زندگی‌نامه،تصاویروخاطرات‌شـــــــــــهیدمــــــــــــحبوب ادمین: @Shahid_mahboob @Ghahraman313
مشاهده در ایتا
دانلود
این آگهی توسط خانواده شهید محبوب تهیه و ارسال شده همه می‌توانند به نیابت از این شهید به هر میزان که توانایی دارند در این امر خیرخواهانه کمک نمایند و باقیات و الصالحات برای خود ذخیره نمایند
اینهمه با این و آن حرف زدی کمی هم با امام‌ زمانت حرف بزن، راحت حرف بزن امام‌ زمان منتظر حرفای ما هم هست... آیت‌الله فاطمی نیا 🍃 @shahidmahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت مجازی غروب شنبه اول هفته... مرغ باغ ملکوتم چند روزی قفسی ساختم از بدنم.
42.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد رفیق شهیدم... به یاد اون روز هایی که کنارت خوندیم، نفس زدیم و با هم سینه زدیم... دلم برایت تنگ شده محبوب من نه این گونه بگویم زیباتر است چقد این عنوان به تو می‌آید. عادل جان ما را محضر ارباب بی کفن یاد کن، دست ما رو هم بگیر و به قافله برسان. ✍ دلنوشته ای کوتاه برای شهید عادل رضایی 📍هیئت رایةالمهدی(عج) زمستان ۱۴۰۰ . . ویدئو ___ [ @karbalaie_aliasadi ]
به قول سید حکیم شهادت یه لباس تک سایزه.... خوش به حال اونایی که خودشون رو اندازه اش کردن...
و شهدا معلمان درس عشق و شهادتند . . .💔 روزت مبارک. °. @shahidmahboob
چه‌زیبا زندگی‌ات را نذر امام رضا(ع) کردی... این روزها خیلی ها در این حرم به یادت هستند!
خوش به سعادتت که هرکی میره حرم آقا یادت میکنه. چه سعادتی از این بالاتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برادرهای تو جمع اند در چاهی ته دنیا تو ای یوسف ترین از ماه آنها را تماشا کن.
الهی به امید تو... تن خسته و روح آشفته ام پشت ورودی باب الرضا ایستاده. مردم از کنارم رد می‌شوند و به حضرت سلام می دهند، بعد مثل کبوترهای حرم انگار بال درمی‌آورند به سمت ضریح. اما من... من قدم هایم قفل شده. اولین بار است که بی تو می‌آیم مشهد. اولین بار است که اذن دخول را تو نمی‌خوانی برایم. اولین بار است که با بغض به گنبد خیره می شوم و به امام رضا می‌گویم: (بدون عادلم آمدم...). محمدهادی و محمدحسن ؛ رو برمی‌گردانند که مبادا چشم های پر از اشکشان را ببینم. نبودنت آزارشان می‌دهد. حسابی دلتنگت هستند ولی می‌خواهند مرد شدن را تمرین کنند. هنوز خیره ام به گنبد. کلی حرف نگفته دارم. انگار در عصر ۱۳دی جامانده ام. همان عصری که گوشه ی موکب نشسته بودم به انتظار عادل، که بیاید و پذیرایی از زائران حاج قاسم را شروع کنیم. همان عصری که من فقط صدای انفجار را شنیدم اما عادل ترکش های آن انفجار را به جان خرید. عصری که تلفن من مدام زنگ می‌خورد و همه جویای حال او بودند. همه می‌دانستند شهید شده الا من...😭 آقاجان؛ دلم تنگ شده برای خنده هایش. دلم تنگ شده برای مهربانی هایش. صدای زهرا در سرم می‌پیچد: (مامان مثه بابا دستامو بگیر که تو حرم سرسره بازی کنم). چه بگویم به دخترت؟ چی جواب این شیرین زبانی هایش را بدهم؟ دوباره به گنبد نگاه می‌کنم. یادم می‌آید پیکر مطهر تو را قبل از دفن، به دعوت آستان قدس آوردند مشهد. من نبودم ولی شنیدم که صدای روضه ی خودت را توی رواق پخش کردند. اصلا انگار تو میهمان خاص حضرت بودی. خدایا...حالا من چطوری بروم رواق امام؟! با چه حالی نگاه کنم به آن سکویی که روزی میزبان تن زخم خورده ی شریک زندگی ام بوده؟! اصلا همین که به آنجا فکر میکنم انگار قلبم می پاشد ازهم...😭 عادلم عزیز دلم عادل عزیزم شب زیارتی ارباب است و من بدون تو رو به روی گنبد علی بن موسی الرضا ایستاده ام. یادت هست این شعر را خیلی وقت ها زمزمه می‌کردی؟ (هرکی کربلا میره... از حرم رضا می‌ره). می‌شود دعاکنی ارباب مارا هم مثل خودت همینقدر خوشگل بخرد؟ نکند قول و قرارمان را فراموش کنی! تو قراراست ما را هم ببری پیش خودت ها. نگاهم هنوز به گنبد است. مردم می روند و می آیند...
حقیقتا باید از شما سر زدن به خانواده های‌شهدا و اکرام فرزندان آن‌ها را یاد گرفت. عمو عادل خیلی از فرزندان شهدا چشم انتظارت هستند. . . تعجیل در فرج حضرت مهدی(عج) و شادی روح سه صلوات بفرستیم. @shahidmahboob
4_5794248093071315559.mp3
14.3M
می‌خوام شهید بشم آخه میگن شهید میبینه آقاشو... @shahidmahboob
اي آفتاب جود و سخا أيها الرئوف آئينه‌ ی اميد و رجا أيها الرئوف تو ملجأ توسل هر دلشکسته اي امشب بگير دست مرا أيها الرئوف ديدم به محضر تو رسیده ست شاعری حتي گرفت از تو عبا أيها الرئوف خود را به حلقه هاي ضريح تو بسته است درمانده اي براي شفا أيها الرئوف در این حرم ملائکه هم از نگاه تو دارند التماس دعا أيها الرئوف مي گفت عارفي که خدا را قسم دهيم امشب همه به حق تو يا أيها الرئوف حالا کنار پنجره فولاد آمديم با اشک و آه و شور و نوا أيها الرئوف اذن عروج تا ملکوتم به دست توست جا مانده ايم از شهدا أيها الرئوف ما را به روز حشر و جزا رو سپيد کن اين کشتگان عشق خودت را شهيد کن یوسف رحیمی @shahidmahboob
enc_16236601565924659448809.mp3
2.61M
داره یه اباعبدالله حرم و شور اربعین داره یه اباعبدالله یه مزار خاکی همین شهادت جانسوز امام صادق علیه السلام تسلیت باد.🕯 @shahidmahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
24.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عادل جان تو بیش از همیشه در کنار ما هستی... قشنگ معلوم است دست هایت برای یاری دوستانت باز شده است! خوشا به سعادتت... درمحضر حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) سفارش همه ما را کن. ۸:۰۰ @shahidmahboob
4_6017340604369863098.mp3
7.54M
عزاداری شهادت حضرت امام صادق علیه‌السلام با نوای مسجد امام حسين (ع) والفجر @shahidmahboob
14.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از مراسم عزاداری شهادت امام جعفر صادق (ع) گلباف اردیبهشت ۱۴۰۲ با مداحی @shahidmahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی دلی... (قسمت ششم) قرار بود سریع همه ی برنامه ها پیش برود و قبل از رسیدنه مُحرم، جشن عروسی برگزار شود. انگار خدا می‌خواست به من ثابت کند که حرف، حرف خودش است 😀. روزهای خوبی بود. کم کم داشتم با شخصیت عادل آشنا می‌شدم. مهربان بود و خودمانی. خوش مشرب و باصفا. شوخ و خنده رو. خوش قول و منظم. صدای خوبی داشت و گاهی مداحی می‌کرد برایم. و من هرلحظه به خاطر داشتنش هزاربار خدا را شکر می‌کردم. او هم می‌خندید و می‌گفت: (از همون لحظه ی اول که دیدمت مهرت به دلم افتاد). پاتوق اصلی ما گلزار شهدا بود. جایی که ساعت ها می‌نشستیم و برای تک تک لحظات از راه نرسیده‌یمان برنامه ریزی می‌کردیم. آینده ی مشترک خودمان را با مدل های مختلف و یک عالمه رویاپردازی می‌ساختیم. شانه به شانه ی هم بین ردیف های منظم مزار شهدا راه می‌رفتیم و از سبک زندگی آنها حرف می‌زدیم. کنار او خودم را خوش بخت ترین زن جهان می دانستم. در تدارک عروسی بودیم. خریدها را انجام می‌دادیم. جهیزیه می‌خریدم. مهمان دعوت می‌کردیم. برنامه می‌ریختیم که عروسی بدون گناه برگزار شود. بدو بدو داشتیم. که روز قبل از عروسی خبر دادند خاله ام فوت شده. غم از دست دادن خاله و بهم ریختگی برنامه ی عروسی بی‌حوصله ام کرده بود. 📝 زهرا السادات اسدی کانال روایت مقاومت: https://eitaa.com/kerman1313
سلام روح عادل‌جان شاد ان‌شاءالله بعد از اون واقعه تلخ این اولین بار هست که میام برا کشیک حرم خیلی دلم تنگه براش😭😭😭 @shahidmahboob
✍و چه عاقبت بخیر و سعادت شدید زیر بیرق مادر سادات... 🔸برایتان در قلبم بسیاری از عشق است که نمی دانم چگونه بیانش کنم واژه را دوباره مشتعل می کنم و چند سطری از عشق می سرایم... 🔹شما و دیگر هیچ همین که هستید و در سرای دلم راه می روید همین که گاه گاهی پناه واژه هایم می شوید کافیست برای آرامش... 🔸و قلبی که یاد شما در آن جاری است باغ پرشکوفه ای است که بر شاخساران آن هزار هزار جوانه امید روییده است که عاقبت مرا هم به نگاهی خواهید خرید... 💢عکس ماندگار شهید حاج عادل رضایی و شهید حاج قاسم سلیمانی در بیت الزهرا سلام الله... @shahidan_kerman