پنج شنبه های شهدایی
در پنجشنبه ای دیگر، از همه آلودگی های دنیا دل میبریم و با پای خیال و آرزوی هم مسیر شدن، راهی کوی شهدا میشویم
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
اتوبوس جهت گلزار شهدا بهشت زهرا
پنج شنبه ۱۰ آبان ماه
#ساعت_حرکت ۱۴
اسلامشهر شهرک انبیا
خیابان شهید مهدی بختیاری
مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله❤️
رو میڪنم بہ سمٺ حرم،میڪنم سلام
ای مهرباݧ عزیزدلم،میڪنم سلام
سلطاݧ قلبهای پُراز عشق یاحُسیݧ
مݧ با همیݧ بضاعٺ ڪم،میڪنم سلام
✨اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكَ مِنّی
سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِكُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن✨
📍اینجا مزار شهیدی است که
عزیزِ دلِ حضرت آقاست...
#آرمان_عزیز
🌺🌺 به وقت شهداء 🌺🌺
کشتیگیر بود، بارها و بارها قهرمان شده بود، مسابقات کشتی در حال برگزاری بود؛ برادرش تعریف میکند میگوید که من با عباس خیلی سالن میآمدم و مسابقات را پیگیر بودهام و مسابقاتشان را میدیدم و تشویقش میکردم.
از صبح چند تا مسابقه برگزار شده بود و فینالیستها مشخصشده بودند، عباس رسیده بود به مسابقه فینال، یکدفعه بلندگوی استادیوم و بلندگوی سالن صدا زد: عباس حاجیزاده
یکمرتبه دو مرتبه سه مرتبه، نگران شدم هرچه این طرف آن طرف نگاه کردم دیدم برادرم عباس نیست، کجا رفته؟
عباس که تمام حریفهایش را ضربهفنی کرده و پشت همه را به زمین خوابانده و حالا آمده برای مسابقهی فینال؛ در این لحظهی حساس کجا رفته؟
خیلی نگران شدم، در کمال ناباوری دیدم که بعد از اینکه بلندگوی سالن
#سه مرتبه اسم عباس رو خواند و عباس حاضر نشد، دست حریفش را بردن بالا و بهعنوان قهرمان اعلام کردهاند.
خیلی نگران شدم آمدم پایین یکدفعه دیدم عباس وارد سالن میشود، گفتم عباس کجا بودی داداش؟ گفت که وقت، #وقت_نماز بود.
#نماز_اول_وقت به هر چیز ارزش داشت، گفتم داداش چند مرتبه بلندگو اسمت را صدا زد گفت عباس حاجیزاده، تو کجا بودی؟
🌸 گفت نماز اول وقت برای من از مسابقه فینال هم مهمتر است
شهید شدن دل میخواهد...
دلی که آنقدر قوی باشد و
بتواند بریده شود ازهمهی تعلقات...
دلی که آرام، له شود زیرپایت
و شهدا دلدار بی دل بودند...
#شهید_سیدروحالله_عجمیان ❤️
شهدا از آب و گل دیگری
نبودند که ما بگوییم اگر شهیدی
به فلان درجه رسید ، این خواص
ذاتی ِاوست و ما نمیرسیم .
شهدا بلد بودند چطور پا روی
نفسشان بگذارند .
و انقدر در این پا گذاشتن
بر روی نفس ، مداومت به خرج
دادند که به درجات ِاعلی رسیدند ؛
آن درجات و آن ویژگیهایشان
اکتسابی بود ، نه انتسابی .