eitaa logo
شهید احمد مَشلَب
543 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
5 فایل
کانال کاملی از شهیدBMWسوار🚘 ‌‌‌‌‌ شھادت‌آن‌است‌که‌متفـاوت‌بھ‌آخر ‌برسے... وگرنھ‌مرگ‌ڪھ‌پایان‌همھ‌قصھ‌هاست:) ناشناس‌کانال: https://eitaa.com/joinchat/1896087742Ca3b8ef428a کپی؟!حلالت رفیق🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹ شایـد حسیـن علیھ‌ السلام مۍ‌آزماید عشاق را بھ فراق ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همچون‌زینب‌باش‌ودرسنگرحجابت‌به‌اسلام‌خدمت کن🌸 #زهرایے_پسند😉
شهید احمد مَشلَب
سلام‌خدمت‌تمامے‌شما‌عزیزان♥️... رفقاےِ‌جانِ‌دل‌به‌مناسبت‌ ولادت‌برادرمون‌تصمیم‌داریم‌عهدنامه‌ داشته
سلام من اولین سالی که فهمیدم رفیق شهید چیه اسم شهید احمد مشلب رو شنیدم بعد رفتم تمام وصیت نامه و زندگی نامه داداش احمد رو دیدم و پیدا کردم و اون رو خوندم و وقتی عکسش رو دیدم حس کردم این رفیق یا همون برادر شهید خودم رو میتونم بکنم اون موقع یک احساس خاصی داشتم بعد از اون تصمیم گرفتم که شهید احمد مشلب رو بکنم برادر یا همون رفیق شهیدم و به هر چیزی که گفته عمل کنم و مثل اون باشم و اون رو به عنوان برادر و یا همون رفیق شهیدم انتخاب کردم - - - - سلام خدا را شکر ،بهترین انتخاب را داشتین تبریک میگم انشالله در راهی که انتخاب کردین ثابت قدم باشید..برای من بنده حقیر هم دعا کن😊
•°|🌷 حـاشـاڪہ‌مـࢪاجـزتـودࢪدیـده‌ڪسۍ باشـد☺️💗 #شهید_احمد_مشلب🌿 تنہا‌یڪ‌روزتاتولدشھید😻 1995.8.31✨ 1374.6.9✨ @moshleb1394
🌿)' حاڵِ‌مڼ،‌حاڵِ‌جۈانیسٺ‌ڪِ‌ېک‌ساڵِ‌ٺمام ډڒ پۍ‌ڪسب"جۈاڙحرمٺ"پیڒ شده... -اللهم‌الرزقناحـــ..حرم‌ـــحرم‌..ــــرم
#باآسمانی_ها همیشه با وضو بود موقع شهادتش هم با وضو بود دقایقی قبل از شهادتش وضو گرفت و رو به من گفت: ان شاءالله آخریش باشه!!! آخریش هم شد.... ❤️شهید محمودرضا بیضایی @moshleb1394
🔰 مقایسه سپاه #امام_حسین علیه السلام و سپاه عمرسعد از لحاظ عقاید ✔️ 🔺پ‌ن: امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، در خواب باشد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد. @moshleb1394
شهید احمد مَشلَب
#رمان_حجت_خدا #از _زبان_مادر_شهید #پارت_2 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 مرددّ بودیم اسم بچه را چه بگذاریم . هرکسی ا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 محسن هم می نشست روی یکی از صندلی و شروع میکرد به خواندن زیارت عاشورا و پایش هنوز به زمین نمیرسید. نماز و روزه هایش هم مثل دعا خواندنش بود.ان هارا هم از بچگی شروع کرد. صبح ها وقتی خواهرهایش را صدا میزدم برای نماز، محسن زودتر از ان ها بلند میشد . بهش میگفتم : -مامان تو هنوز به سن تکلیف نرسیده ای . برو بخواب قربونت برم -میگفت:نه دوست دارم از همین حالا بخونم شما کاری به من نداشته باشین ماه رمضان که می شد بهم می گفت : -مامان برا سحری بیدارم کن میخوام روزه بگیرم بیدارش نمیکردم ، دلم نمی امد تو اون سن و سال کم روزه بگیرد، خیلی ریزه و میزه بود .اما میدم نه . کار خودش را میکند . ده یازده سالش بود . یک شب دست و پای من و پدرش را بوسید ‌. شبش خواب دید لباس خادمی حضرت زهرا سلام الله علیها را بهش داده اند. از ان روز به بعد ده برابر احترام من و پدرش را داشت . گفت ادامه دارد........... @moshleb1394