eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
619 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
8.3هزار ویدیو
72 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
نمایش صوتی کتاب " " بر اساس خاطرات سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق ✍ عرض سلام و ادب✋ ✿دوستان عزیز و همراه. ان شاءالله از فردا📚 کتاب صوتی 🎧 💥"خاطرات سید ناصر حسینی پور زندان های مخفی عراق"💥 در قرار میدهیم. ✿ان شاءالله که مورد رضایت شما عزیزان واقع شود. رو به دوستان خودتون معرفی کنید سپاس از اینکه همچنان همراهمون هستید❤🦋 دعا🙏 🌹🍃🌹 👇👇👇 ‎‎‌‌ با ما همراه باشید ‎‎‌‌‎‎‎┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》 ┄┅┅❅❁❅┅ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━ نشر دهید و دوستانتون رو دعوت کنید 👆
نوش‌جانــش‌بشود‌هرکه‌حرم‌رفت‌حسین‌ خودمانیم‌،ولی‌گاه‌حســادت‌کردم(:!🖤
「🪴✨」 -میگفت.. رفقامراقبِ‌اون‌امام‌زمانِ‌گوشه قلبتون‌باشید،نزاریدیادش‌خاک‌بخوره! هرشب‌ویه‌خلوتی‌باآقاداشته‌باشیم؛ یه‌عرضِ‌ارادتی،یه‌دردودلی..(: هیچ‌چیزی‌ارزشِ‌اینونداره‌که‌جای‌آقارو توقلبامون‌بگیره، که‌هرچی‌شیعه‌می‌کشه‌ازفراموشی‌ِ وجودامام‌زمانشه!❤️‍🩹
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گر بنا نیست ببخشید ، نبخشید امّا دست ما را به مُحرّم برسانید فقط...:)💔
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت شصت و هفتم داستان ...🌷🕊 فاطمه راوی: حمید مراد زاده از پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم. اما هر جا می رفتم بی فایده بود. می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعداً خبر می دهیم. دیگر خسته شده بودم. هر چه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم. البته خودم مذهبی و بسیجی و ... نبودم. فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی را دوست داشته و دارم. من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی بود با او آشنا شدم. نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم. بعد از آشناییی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم می دادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم. هر هفته حتماً به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند. من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت ز هرا سلام الله علیها پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. از بیکاری خسته شده بودم. از او خواستم برایم دعا کند. نیمه شب بود. از خواب بیدار شدم. وضو گرفتم. شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد. من هم نماز شب خواندم. بعد هم نماز صبح و خوابیدم. در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود. بلافاصله شهید تورجی از پشت سرآمد و به من گفت: برو انتهای صف! شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد. اما به احترام تورجی چیزی نگفت. از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش! وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی!؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی! وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید! این همان آقایی بود که ساعتی قبل در خواب دیده بودم. کنار صف ایستاده بود. فُرم را از من گرفت. نگاهی کرد و پرسید: مجردی!؟ کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتماً متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعاً اگر مشکل کار تو برطرف شد زن می گیری!؟ من هم که خیالم از استخدام راحت بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضاء کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد. گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضاء کردند! مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم! خیلی تعجب کرد. ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی. عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها بود. رفتم سرمزار محمد. گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده. شما مرا با حضرت ز هرا سلام الله علیها  آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم. علی رغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم:  سرمایه محبت ز هراست سلام الله علیها دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک یک ذره از محبت ز هرا سلام الله علیها نمی دهم آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم. فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتابهای اسم و ... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت: دیانا خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود. به هیچ وجه کوتاه نمی آمد. گفتم:آخه اسم قحطی بود.تو که خودت مذهبی هستی!؟ لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم! وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم: محمد جان این طور نگاه نکن! این مشکل را هم باید خودت حل کنی! صبح روز بعد محل کارم بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام! رنگم پریده بود. گفتم: چی شده! خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده!؟ همسرم گفت: چی می گی! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا! فرمودند: شما ما را دوست دارید؟! گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده. بعد گفتند: این دختر شماست؟ برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند. آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست:من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن. از این قبیل ماجراها در مورد شهید تورجی بسیار رخ داده. که ما به ذکر همین چند نمونه اکتفا کردیم. خوابهای عجیبی از او نقل شد که از نقل آنها صرف نظر کردیم. ...... 📚 کتاب یازهرا 🇮🇷 @shahidmedadian
🥀 پیام تسلیت خانواده سردار شهید اسماعیل دقایقی در پی درگذشت خانم دکتر فاطمه برهان فرزند شهید حاج قدرت الله برهان متن پیام تسلیت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهید، از خود شهادت، کمتر نیست. هر ملتی که هنر شهادت را یاد گرفت، برای همیشه سربلند است.’ مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در نهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم که مرحومه دکتر فاطمه برهان، فرزند شهید والامقام و خواهرزاده شهید مفقودالاثر به سوی سرای باقی و پدر شهیدش هجرت کرد. اندوه و حسرت بخاطر آنچه رخ داده بسیار است و بزرگی این مصیبت چنان است که هرچه بنگاریم، کلمات در بیان آن قاصرند. شهدا، همان‌هایی‌اند که به امر ولی امرشان، امام روح الله خمینی(ره) تمام هستی و جان خود را فدا کردند و امروز، فرزندان شهدا یادگارانی ارزشمند هستند که وجودشان علاوه بر برکت و عزت، یادآور ایثار، فداکاری و از خودگذشتگی همان رادمردان جبهه‌های حق علیه باطل هستند. از طرف خانواده سردار ضمن ابراز همدردی صمیمانه، این ضایعه‌ی اندوه‌آفرین و دردناک را محضر خانواده‌ی ارجمند و بزرگوار و جمیع منسوبین و آشنایان محترم آن عزیز تازه درگذشته، تسلیت عرض می‌ نماییم. از خداوند سبحان برای آن عزیز به معبود پیوسته، رحمت و مغفرت الهی و همنشینی با سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) و همجواری با پدر شهیدش، و برای بازماندگان خصوصا مادر داغدیده و همسر شهید صبری جمیل و اجری جزیل مسألت می‌نماییم. از طرف خانواده: سردار شهید اسماعیل دقایقی ╭┅────────────┅╮ ‎‎‌‌‎‎🌷🍃🌷🍃🌷 ‎‎‌‌‎ ‎‎‌‌‎‎‎🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇 ┄┅┅❅❁❅┅ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d ╰┅────────────┅
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 فصل جدید برنامه « » از شب اول محرم 🔸با اجرای: نجم‌الدین شریعتی ‌ و با حضور: 🔸حاج سید مجید بنی فاطمه 🔸حاج عبدالرضا هلالی 🔸حاج میثم مطیعی 🔸حاج مهدی رسولی ‌ 🔸از سه‌شنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۲ همزمان با شب اول ماه الحرام ۱۴۴۵ هـ.ق تا شام غریبان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 💠 پخش از شبکه سه سیما: ساعت ۲۲:۳۰ و ۱۵:۰ 💠 پخش از شبکه قرآن سیما: ساعت ۱ بامداد و ۱۳:۳۰ ‌‎‎ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ برای خدا فقط تلاش تو مهمه نه خوبی ها و بدی های تو... استاد پناهیان
🌷بسم الله الرحمن الرحیم 🌷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ♥⃢ 🍀کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ ❣ ❣ 📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ‏... ❣سلام بر تو ای مولایی که آینه مهربانی خدا هستی. ❣سلام بر تو و بر روزی که زمین و زمینیان را از محبت، سیراب خواهی کرد. 📚 صحیفه رضویه، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام. به رسم ادب↘️ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ❣ بر شما، اى خاندان نبوّت !❣
آنچه روشن کند هفته من را، خنده‌ی توست ✅️صبح شنبه و اول هفته خود را با نگاه و خنده شهدا آغاز می‌کنیم. سلام بر شهدایی که مردانه جنگیدند تا ما امروز در آرامش و امنیت کامل زندگی کنیم.