eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
659 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
72 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
...❤️ عجب‌خیالِ‌قشنگى‌که‌درکنارِمنے تویى‌ڪه‌باعث‌آرامـش‌وقرارمنے به‌انتــظارتوپاتابه‌سرهـمه‌شوقم توعاشـــقانه‌ترین‌شعرانتظارمنے اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨اطاعت از رفیق شهیدت یعنی: اطاعت از ولی فقیه ات 🌱اطاعت از ولی فقیه ات یعنی: اطاعات از امام زمانت ♥️اطاعت از امام زمانت یعنی: اطاعت از خدا✅ ✋🏻✨♥️ 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 🌷شهیــــــــــــــــــــدانہ🕊 ♥️🦋♥️ 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┊ ┊ ┊ 🌸 ┊ ┊ 🌸 ♥️🌱•• مباهلـــہ ، اما بدون شمشیر؛ سپاهےاست،اما سربازانش‌پنج نفر؛ پیروزےست براے" علیہ السلام" اما نـــ❌ـــہ از جنس خیبر ؛ این بار "فاطمہ سلام اللہ علیها و فرزندانش" نیز بہ‌میدان آمده‍ اند ،مبارك🌿🤍👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
❤ ⭐⭐ (شکستن نفس) 🌼جمعی از دوستان شهید🌼 باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد پی خواستند به سمت دیگر خیابان بروند. مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. باکول کردن پیر مردها،آن هارا به طرف دیگر خیابان برد. ابراهیم از این کار ها زیاد انجام می داد‌. هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت‌. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود! 🌷🌷🌷 🌱 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
❤ ⭐⭐ (شکستن نفس) 🌼جمعی از دوستان شهید🌼 همراه ابراهیم راه می رفتیم. عصر یک روز تابستان بود. رسیدیم جلوی یک کوچه.بچه هامشغول فوتبال بودند. به محض عبورما، پسربچه محکم توپ را شوت کرد. توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد. ابراهیم از درد به زمین نشست. صورت ابراهیم سرخ سرخ شده بود.خیلی عصبانی شدم. به سمت بچه ها نگاه کردم. همه درحال فرار بودند که از ما کتک نخورند. 🥀🥀🥀 ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش. پلاستیک گردو برداشت وداد زد:بچه ها کجا رفتید؟! بیایید گردوها رو بردارید! بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال وحرکت کردیم. توی راه با تعجب گفتم:داش ابرام این چه کاری بود!؟ گفت:بنده خدا ترسیده بودند. از قصد که نزدند.بعد به بحث قبلی برگشت وموضوع را عوض کرد! اما من می دانستم انسان های بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل می کنند. 🌷🌷🌷 🌱 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
❤ ⭐⭐ (شکستن نفس) 🌼جمعی ازدوستان شهید🌼 در باشگاه کشتی بودیم. آماده می شدیم برای تمرین.ابراهیم هم وارد شد.چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد. تازه وارد شد بی مقدمه گفت:ابرام جون، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده! تو راه که می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف می زدند! بعد ادامه داد:شلوار پیراهن شیک که پدشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی.کاملا مشخصه ورزشکاری! به ابراهیم نگاه کردم. رفته بود توی فکر. ناراحت شد! انگار توقع چنین حرفی را نداشت. 🥀🥀🥀 جلسه بعد رفتم برای ورزش، تا ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت! پیراهن بلند پوشیده بود و شلوارگشاد! به جای ساک ورزشی لباس هارا داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود! از آن روز به بعد اینگونه به باشگاه می آمد! بچه ها می گفتند :بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ماباشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم.بعدهم لباس تنگ بپوشیم.اما تو با این هیکل قشنگ رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟! 🌷🌷🌷 🌱 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
🥀 📖 السَّلاَمُ عَلَى مُفَرِّجِ اَلْكُرُبَاتِ... 🥀سلام بر تو ای مولایی که آخرین امید درماندگان، به دستان گره گشای توست. سلام بر تو و بر روزی که گره از کار عالم باز خواهی کرد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس ┄┅═✧❁✧═┅┄ 🥀✨خدا کند قلب صبورتان، آرام و بی‌غصه باشد ... ... خدا کند تمام شود این دلتنگی ... ... این فراق ... ... این چشم به‌راهی ... ... جان به لب شده ایم ...🥀🍃 ~•~•<~•~ 🌿هنوز خیمه، گسترده است و پیامبر، استوار و آرام، بر فراز غدیر، حدیث بلند ولایت را تکرار می‌کند و پژواک صدایش جهان را در می‌نوردد... غدیر تا بی نهایت جاریست و ما بر عهدمان بر ولایت سبز تو پایدار خواهیم ماند ... که امروز تو یگانه وارث غدیری... ♥️🦋♥️ 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
❤️🌹❤️ : ما که انتظار فرج داریم باید تلاش کنیم در راه ایجاد جامعه‌ی مهدوی؛ هم خود سازی کنیم،هم به قدر توانمان، به قدر امکانمان دگر سازی کنیم و بتوانیم محیط پیرامونی خود را به هر اندازه‌ای که در وسع و قدرت ما است،به جامعه‌ی مهدوی نزدیک کنیم. ♥️🦋♥️ 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 تنها و تنها به خدا فکر کنید و هر کاری که انجام می دهید برای خدا باشد و همیشه یار و یاور امام باشید و ایشان را تنها نگذارید و نگذارید یک عده از منافقان خارجی و داخلی به این انقلاب عظیم ضربه وارد کنند . 🌹 🕊 🌹 🌹 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
❤ ⭐⭐ (شکستن نفس،) 🌼جمعی ازدوستان شهید🌼 در باشگاه کشتی بودیم. آماده می شدیم برای تمرین.ابراهیم هم وارد شد.چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد. تازه وارد شد بی مقدمه گفت:ابرام جون، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده! تو راه که می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف می زدند! بعد ادامه داد:شلوار پیراهن شیک که پدشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی.کاملا مشخصه ورزشکاری! به ابراهیم نگاه کردم. رفته بود توی فکر. ناراحت شد! انگار توقع چنین حرفی را نداشت. 🥀🥀🥀 جلسه بعد رفتم برای ورزش، تا ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت! پیراهن بلند پوشیده بود و شلوارگشاد! به جای ساک ورزشی لباس هارا داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود! از آن روز به بعد اینگونه به باشگاه می آمد! بچه ها می گفتند :بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ماباشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم.بعدهم لباس تنگ بپوشیم.اما تو با این هیکل قشنگ رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟! 🌷🌷🌷 🌱 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
۰❤ ⭐۰⭐ (شکستن نفس) 🌼جمعی از دوستان شهید🌼 ابراهیم به حرف های آن ها اهمیت نمی داد. به دوستانش هم توصیه می کرد که:اگر ورزش برای خدا باشد، می شه عبادت. امااگه به هر نیت دیگه ای باشه ضرر می کنین. مدتی بعد توی زمین چمن مشغول فوتبال.یکدفعه دیدم ابراهیم در کنار سکو ایستاده. سریع رفتم به سراغش سلام کردم وگفتم:چه عجب، این طرف ها اومدی‌؟! مجله تی دستش بود.آورد بالا وگفت:عکست رو چاپ کردن! از خوشحالی داشتم بال در می آوردم، جلوتر رفتم وخواستم مجله را از دستش بگیرم. دستش را کشید عقب گفت :یه شرط داره! 🌷🌷🌷 🌱 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
❤ ⭐⭐ (شکستن نفس) 🌼جمعی از دوستان شهید🌼 گفتم :هرچی باشه قبول. دوباره گفت:هرچی بگم قبول می کنی؟ گفتم:آره بابا قبول‌. مجله را به من داد.داخل صفحه وسط، عکس قدی وبزرگی از من چاپ شده بود. در کنار آن نوشته بود."پدیده جدید فوتبال جوانان" و کلی از من تعریف کرده بود. کنار سکو نشستم. دوباره متن صفحه را خواندم. حسابی مجله را ورق زدم. 🥀🥀🥀 بعد سرم را بلند کردم وگفتم:دمت گرم ابرام جون، خیلی خوشحالم کردی، راستی شرطت چی بود!؟ آهسته گفت:هرچی باشه قبول دیگه؟ گفتم:آره بابا بگو، کمی مکث کرد وگفت:دیگه دنبال فوتبال نرو!! خوشکم زد. با چشمانی گرد شده وباتعجب گفتم:دیگه فوتبال بازی نکنم؟! یعنی چی، من تازه دارم مطرح می شم!! 🌷🌷🌷 🌱 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc