10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهترین مکان برای جشن های نیمه شعبان، کجاست ؟!
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸خدا هر چه پسر بر او بیارد
حسین اسم علی را می گذارد
الهی کور باشد چشم دشمن
حسین اسم علی را دوست دارد
#میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
#روز_جوان😎
╔∞═❀✨💛✨❀═∞╗
@cactusgirls_esf
╚∞═❀✨💛✨❀═∞╝
•♥️🪴•
و کسی چه میداند..؛
شاید حسین«ع»
خواست به تماشا بنشیند..
احمد«ص» و علی«ع»
را در قالب یک انسان...!
پس نامت را علی نهاد✨
#میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)✨❣️
#روز_جوان_مبارکباد✨❣️
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
حاج ابوذر روحیسلام فرمانده 2.mp3
زمان:
حجم:
18.07M
#سلامفرمانده2
🎙حاجابوذرروحی
منسربازتم، دیدیدنیاروبراتبهمزدم
مثلشیخاحمدکافی فقطازتودمزدم... http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سلام فرمانده ۲ رسید😍✨
سرودی با
۱۰ هزار دهههشتادی و دهه نودی💛
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
آنقدر حضرت علی اکبر
شفاعت میکند که نوبت
به امام حسین ع نمیرسد...
_ آیت الله کوهستانی |🌹
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
#روزجوان، بر جوانانی که میتوانستند بمانند ولی همچون مولایشان علی اکبر امام حسین علیه السلام جان شیرینشان را فدای دفاع از ولایت کردند، مبارک باد🌹☘🌹
#جشنشادیشاندربهشت💞
#شهدادرقهقههمستانهشانعندربهمیرزقونند🌹
شادی روح امام و شهدا بر محمد و آل محمد صلوات🌠
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
🍃زمان به سرعت می گذرد. به ندای دلت گوش کن، می خواهی دل ببندی و بمانی یا #عاشق حق شوی و به #آسمانش پرواز کنی🕊
🍃شهدا #السابقون_السابقون را با زیباترین پرکشیدن، یعنی همان #شهادت تفسیر کردند.🌠
🍃 دهه هفتادی هایی که در این روزها
خبر شهادتشان فکر را مهمان خانه #دل می کند که چطور می توانند از دنیا و تعلقاتش بگذرند؟
🍃جوانانی که با ذکر #یازینب، علی اکبرهای زمان شدند، پدرانشان آن ها را راهی میدان دفاع از حریم آل الله کردند و مادرانشان با ذکر #بابی_انت_و_امی_و_جانی، جان هایشان را در راه زینب(س) فدا کردند.
🍃جوان ذاکری هم نام ارباب و غلام با عزت او (حسین معز غلامی) که پاسداری را فقط برای #رضای_خدا برگزید.
🍃عصرهای پنج شنبه خودش و دلش در #گلزار_شهدا دنبال گمشده اش بود.
در خانه هم عکس شهید #محمود_رضا_بیضایی مونس لحظه هایش بود. شاید هم مونسش پا درمیانی کرد و دفاع از حرم رزقش شد ...🕊
🍃اهل ماندن نبود. حتی دوستانش به پدرش گفتند: به حسینت دل نبند؛ او رفتنی است....
یک عکس و یک خط نوشته در دنیای مجازی، خبر #شهادتش شد برای #مادر چشم انتظارش در دنیای واقعی😔
🍃علی اکبرانه رفت و پدرش را به صبرِ حسین(ع) پس از #علی_اکبر وصیت کرد. او همچون جوان #کربلا دلیرانه و با شجاعت جنگید و شهید شد.🌹
🍃گویا #روضه ی پیکرِ بر زمین مانده ی #ارباب را بسیار خوانده بود که پیکرش سه روز بعد از شهادت پیدا شد. آن هم با نشان #لبیک_یا_مهدی(عج) که #سندسربازیاش، برای امام زمانش بود❣
🍃#مدافعمنتظر !
این روزها حال دلمان خوب نیست؛ برایش #حول_حالنا بخوان؛ از همان هایی که مانند خودت به #احسن_الحال ختم شد.🌷
#شهید_حسین_معز_غلامی
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
📅تاریخ تولد : ۶ فروردین ۱۳۷۳،خوزستان.امیدیه.
📅تاریخ شهادت : ۴ فروردین ۱۳۹۶،سوریه حماء
📅تاریخ انتشار : ۳ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۰
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
#تلنگرانه✍
حتما بخونید خیلی قشنگه ✨
سلام!
من جوانی بودم که سالها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آورده بودم و خیری برای خانوادهام نداشتم😔
همش با رفقای ناباب و اینترنت و ...
شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب بودم !!
زمانی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اومد، منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بینصیب نماندم💣
و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد، حتی جهنم راهم نمیدهند.😞
تا یه روز تو یکی از گروههای چت یه آقایی پستهای مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودن🤗
رفتم توی #پی_وی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐
#عکس_شهیدی دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچههای او باشند😟
و زیر آن عکس یه جملهای نوشته شده بود:
"میروم تا #حیاوغیرت جوانان ما نرود"✋🏼💔
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد؛😭😭دلم شکست؛ باورم نمیشد دارم گریه میکنم؛ اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بیحیا و بیغیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔
از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم #متنفر شدم😠
دلم به هیچ کاری نمیرفت
حتی موبایلم و دست نمیگرفتم🙂
تصمیم گرفتم برای اولین بار برم #مسجد
اولین نماز عمرمو خوندم؛ با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم؛ آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکههای اجتماعی✋🏼💔
از امام جماعت خواستم کمکم کنه؛
ایشان هم مثل یه پدر مهربان
همه چیز به من یاد میداد😇
نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و...
کتاب میخرید و به من هدیه میداد؛ منو در فعالیتهای بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️
توی محله معروف شدم
و احترام ویژهای کسب کردم؛
توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای #خادمی معرفی شدم.
نزدیکای #اربعین امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود، به من گفت: دلم میخواد برم کربلا،ولی نمیتونم، میشه شما به نیابت از من بری؟
پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم؛ زبونم قفل شده بود !
من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔
اشکم سرازیر شد😭
قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊
هنوز باورم نشده که اومدم #کربلا🕌💔
پس از برگشت، تصمیم گرفتم برم #حوزه_علمیه
که با مخالفتهای فامیل و دوستان مواجه شدم؛ اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز نمی خوند و روزه نمیگرفت، قبول کرد✋🏼
حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس گرفتم👌
در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدا رو میکردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام رو با خدا آشتی بدم😍✋🏼
یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریهام گرفت، تابه حال ندیده بودم بابام گریه کنه!
گفتم بابا چی شده؟
گفت پسرم ازت ممنونم
گفتم برای چی؟
گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔
تو رو میدیدیم با مرکبی از نور میبردن بهشت و ما رو میبردن #جهنم و هر چه به تو اصرار میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼
👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین #بهشت🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔
پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه #سعید_قبل نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم
میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی
به ما هم یاد بدی
منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍
چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍
یه روز توی خونشون #عکس_شهیدی دیدم که خیلی برام #آشنا بود گریهام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریههام بلند و بلندتر شد😭😭
👈این همون عکسی بود که تو #پروفایل بود👉
خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟
مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊
و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼
خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭
مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟
گفتم: نه
گفت: این #پدرمه😊
منم مات و مبهوت، دیوانهوار فقط گریه میکردم؛
مگه میشه ؟!!😳😭😭
آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر #دخترشو به عقد💍من درآورد💔😔
چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای #مدافعان_حرم اسم نوشتیم؛ تابستون که شد و حوزهها تعطیل شدند، ما هم رفتیم...
خانمم باردار بود و با گریه گفت:
وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟
همان جمله شهید یادم اومد و گفتم:
میرم تا #حیاوغیرت جوانان ایران بماند...✌️🏼🙂
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَــــرج🍃🌷
#روز_جوان
@zahrast
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani