يَا رَادَّ يُوسُفَ عَلَىٰ يَعْقُوبَ
ای بازگرداننده ی یوسف نزد یعقوب!
#دعای_مشلول
نمیخواهی، دل گمشده ام را برگردانی؟!
معمولا با اتوبوس می رفتیم سمت قرارگاه از شهر لاذقیه که میگذشتیم وضع حجاب زنان در این شهر کامل نبود..
محسن پرده اتوبوس را میکشید تا چشمش به گناه نیفتد ...
#شهید_محسن_حججی🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
️ سوال یک مادر بعد از ۶ سال : پیکر پسرم چه جوریه ...
پاسخش با شما ...
وصیت شهید خطاب به پدر و مادرش:
من شمارا خیلی دوست دارم، اما بودن در کنار امام حسین برای من ارزوست، ارزوی دیدار شمارا دارم، اما دیدار امام حسین علیه السلام تمام هستی من است.
دستهای کوچکی دارد اما، با همان دستها باز کردن گره های بزرگ را خوب میداند
#حضرت_رقیه سلام الله
#خاطرات_شهید
✍توی عملیات مجروح شد ، تیر به ناحیه سر اصابت ڪرد. شرایط درگیری بہ نحوے بود ڪه راهے برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکہ پیکر پاکش رو روی زمین بکشیم و آرومآروم بیایم عقب...
رضا زنده بود و پیڪرش روسنگ و خاک کشیده مےشد چارهاے نبود. اگر این ڪار و نمےڪردیم زبونم لال مےافتاد دست تڪفیریها...
رضا توی عشــق به حضرت رقیه (س) سوخت، پیڪرش تو مسیر شام روی سنگ و خار ڪشیده شد مثل ڪاروان اسراے اهل بیت (ع) ، رضا زنـده مـوند و زخم این سنگ و خار رو تحمل کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونے شد.
فرمانـده مےگفت : این مسیری ڪه پیڪر رضا روی زمین ڪشیده شد همون مسیر ورود اهل بیت علیهم السلام به شام هست ....
✍ راوی : همرزم شهیــد
#شهید_رضا_دامرودی🌷
✍ امام حسین(ع) در عالم مکاشفه به یکی از علمای قم فرمودند:
«مهدی ما در عصر خودش مظلوم است، تا می توانید درباره ی مهدی(ع) سخن بگوییدو قلم فرسایی کنید، آن چه که درباره ی شخصیت این معصوم بگویید درباره ی همه ی معصومین(ع) گفته اید، چون حضرات معصومین همه در عصمت و ولایت و امامت یکی هستند و چون عصر، عصر حضرت مهدی(ع) است سزاوار است که درباره ی او مطالب گفته شود.
و در خاتمه فرمودند:
باز تأکید می کنم درباره ی #مهدی ما زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدی ما مظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و سخن گفت.
📚صحیفه مهدیه، ص ٨٣
@shahidmosavinejad
#نذرامام_زمان
✍نذر کردم که اگرخداچند #فرزند پسر سالم به من عنایت فرماید آنهارا تربیت کنم تا #سرباز امام زمان علیه السلام شوند. وحسین آقا وقتی درسش تمام شد به خدمت سربازی در #ارتش رفت وبعداز اتمام سربازی به سپاه رفت و گفت: مامان چون توخیلی دوس داری من سربازامام زمان #علیه السلام باشم میروم آنجاخدمت کنم .
اولین بار که #لباس سپاه پوشید و دیدمش انگار بهترین روز عمر من بود. خودش #چهره سفید و زیبایی داشت و انگار در این لباس سبز میدرخشید.»
#بزرگ_شده_هیئت
حسین آقا بزرگشده #هیئتای امام حسین علیه السلام بود وچای ریز آقا بود. و من تو #روضه_های علی اصغرسلام الله علیه به فرزندانم #شیرداده بودم. و حسین هم همانطور که خودش راهشو انتخاب کرد فدای راه ابا #عبدالله علیه السلام شد.
✍راوی: مادرشهید
#شهید_حسین_مشتاقی
@shahidmosavinejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت زهرا (س) گفت به خاطر ۲ تا استکانی که تو هیئت برای پسرم شست، برش گردونید..
یکی از پروتکل های عالم خلقت این است که...
وجعل الله الشفاء فی تربته الحسین
خداوند شفا در تربت حسین علیه السلام قرار داده...
وطن #امام_حسین(ع) در #مدینه بود
اما در #کربلا به #شهادت رسید
این یعنی برای
حفظ #انقلاب_اسلامی
باید از استراتژی نبرد با دشمن
در خارج از مرزهایت استفاده کنی
#مدافعان_حرم
@shahidmosavinejad
#شهیدانه
✍ در عملیاتی یکی ازدست ها یش را از دست داد یک دستش قطع شد و عصب دست دیگرش آسیب دیدو فقط دو انگشت آن قادر به حرکت بود بعد از گذشت چند ماه در تهران یک دست مصنوعی به جای دست قطع شدهاش گذاشتندهرچند توان گذشته را نداشت اما دلش آرام و قرار نمیگرفت به همین دلیل دوباره راهی میدان جنگ شد و بیسیمچی فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) شدهمرزم عملیات محرم بوددست دیگرش هم قطع شداحمد گفت« سلام من را به امام برسانید و بگویید رزمندگان در اجرای اوامر شما کوتاهی نکردند؛ مهمات،غذا، همه چیز داریم منظورم را که میفهمید؟» پس از چند لحظه صدای او قطع شدو به شهادت رسید پدرش← حاجحسین خرازی گفت: «پیکرش در خط آتش بود و نتوانستیم او را بیاوریم.»پیکر او در شمار پیکر شهدای مفقود الجسد جای گرفت استخوانهایش بعد از ۳۰ سال چشم انتظاری از طریق دست مصنوعیاش که سالم مانده بود و مدارک شناسایی، شناسایی شددر نهایت او با فرق شکافته و بدون دست همچون علمدار کربلا کشف شدو شهادت حضرت زهرا(س) به آغوش خانواده بازگشت
#شهید_احمد_صداقتی
@shahidmosavinejad
چقدر کج شده گردن شاه عالم بمیرم داره آب میشه از خجالت چه نم نم...
رو زد اما زمین زدنش... چه خنده ای کرد سپاهی بهش...
آبرو داد تا بگیرد آب، منت از قوم ناسپاس کشید
فقط ای کاش حرف منت بود کار آقا به التماس کشید...