eitaa logo
«مُشْتٰاقُ‌اْلْحُسِینِ‌عَلَیهِ‌اْلْسَلامِ»
391 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
221 ویدیو
6 فایل
#شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی شهید ولایت در خان طومان, شهیدی که روز مبعث پیامبر اکرم(ص) فدای حریم ولایت شد. ارتباط باادمین @mohsenmsh67
مشاهده در ایتا
دانلود
🎋 🌹شھید شدن اتفاقی نیست🌹 🔻اینطور نیست که بگویی: گلوله ایی خورد و مُرد... 🔻شھید... رضایت نامه دارد... و رضایت نامه اش را اول (ع) و علمدارش امضا میکنند... 🔻بعد مھُر حضرت (س)میخورد.. 🔻شھید قبل از همه چیز دنیایش را به قربانگاه برده... 🔻او زیرنگاه مستقیم زندگی کرده... 🔹شھادت اتفاقی نیست... سعادتی ست که نصیب هر کسی نمیشود.. 🔸باید شهیدانه کنی تا بمیری @shahidmoshtaghi
#حاج_آقا_پناهیان: هر کی آرزو داشته باشه خیلی خدمت کنه ، #شهید میشه ... یه گوشه دلت پا بده ؛ #شهدا بغلت کردند..! ما به چشم دیدیم اینارُو از این #شهدا مدد بگیرید مدد گرفتن از #شهدا رَسمِه دست بذار رُو خاک قبرِ #شهید بگو: #حسین ! به حق این شهید یه نگاه به ما بڪن...! @shahidmoshtaghi
🍃🌸🍃🌸🍃 +حاج اقا پناهیان میگفت: میخاستیم و دلمون میخاست بریم کربلا نمیشد شب جمعه بود دلم میخاست برم جور نشد برم از ته دلم گفتم آه ... @shahidmoshtaghi
✨گَر دخترکی پیش پدر ناز کند گره کرببلای همه باز کند بسم الله. ✔️ان شاءالله قرار هست تا اربعین مرتبه زیارت عاشورا را به نیابت از شهید مشتاقی برای خشنودی حضرت زهرا(سلام الله علیها) و سلامتی حضرت حجت(عج) بخوانیم. 🙏شما بزرگواران سهم خود را انتخاب کنید و به آیدی زیر ارسال کنید. 💢مثلا شما نیت میکنید تا اربعین 40 بار زیارت عاشورا را قرائت کنید، عدد 40 را به آیدی زیر بفرستید. 🆔eitaa.com/khak315 💪 این انگیزه کار جهادیست تا خودمان همت کنیم و دیگران را هم تشویق کنیم تا بارها و بارها این 315 مرتبه خوانده بشود. 💯دیگران رو هم دعوت کنید.فقط تا اربعین. این پیام را در گروه ها و کانال هایی که عضو هستیم ارسال کنیم. 🔺هرشب تعداد سهم دریافتی را خدمتتان اعلام می‌کنم. (سلام الله علیها)
«مُشْتٰاقُ‌اْلْحُسِینِ‌عَلَیهِ‌اْلْسَلامِ»
#شهید_امنیت #شهیدیاسر_سپیدرو مراسم تشییع شهید شنبه ۹۸/۹/۱۶ ساعت ۹:۳۰ صبح از ساختمان شماره۲ سپاه(
بسم رب الشهدا والصدیقین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون خواهر عزیزم همسر بزرگوار عروج سرافرازانه همنفس زندگیت را به محضر بقیه الله الاعظم، رهبر معظم انقلاب، خانواده محترم بویژه جنابعالی، تبریک و تسلیت عرض میکنم. چه سبک بالند عاشقانی که معامله با خدا را بر هر ارزشی ترجیح می دهند و برای آسایش و امنیت مردم و دفاع از مرزهای کشوری که برای احیای اسلام به پا خاسته، جان عزیز خود را فدا می کنند. واژه در شان همسر بزرگوارتان بود. تسلیت برای شهدا واژه ای بی معنیست؛ تسلیت را باید برای دل خودمان بگوییم. شهادت همسر گرامیتان را برای دفاع از امنیت وطن به شما عرض میکنم؛ و خداوند متعال خود صبوری را به شما میبخشد؛ تا تاب بیاورید. و برایتان آرزوی صبری زینبی و گامی استوار ،در این راهِ سخت و زیبا دارم. هر روز قصه کربلا در حال تکرار است. عده ای در لشکر (ع) هستند و عده ای در لشکر کفر! باید به خود ببالید که همسر شما مانند دیگر به خوبی زمانشان را شناختند... آری شهدا سرداران سپاه حسین (ع) هستند و مایه فخر و مباهات است پای معشوق سر دادن و فدا شدن... حالا که شهدا در مسیر امام حسین (ع) قدم برداشته اند؛ پرچم قیام کربلا همچون زینب (ع ) در دوش ما همسران شهداست. خون شهدا پای پرچم سرخ اسلام تا ظهور حضرت حجت(عج) و تا قیامت می جوشد و ما به خوبی می دانیم که همسرانمان میهمان شهید کربلا هستند و بهشت، خانه ابدی آنهاست. ان شاءالله ما همسران شهدا با قدرت و صلابت، پشت ولایت فقیهمان امام خامنه ای تا آخر خواهیم ایستاد. (عج)
شهدا، در مکتب بود که یاد گرفتند چگونه دست بکشند از جگر گوشه‌هایشان تا فدایی شوند در راه اربابشان (ع)... سلام بر مادران شهید سرزمینم مادر عزیزم روز مادر ررا از طرف خودم و فرزند شهیدت(حسین آقای عزیزم) تبریک می گویم.💐💐💐 انشالله همیشه در صحت و سلامتی به سر ببرید. @shahidmoshtaghi
فقط یک اسم نیست بلکه یک رسم است. بود و ... چای ریز سفره ی امام حسین(ع) ... اصلا زندگی اش را گره زده بود به صاحب اسمش ... همانطور که مادر شهید میگوید: عاشق و خادم مسجد بود. تمام وقت های آزادش را در آنجا می گذراند. به ایام محرم که نزدیک می شدیم، برای رفتن به مسجد بال درمی آورد. مسجد را آماده ایام عزا می کردند. در و دیوار آنجا را سیاه پوش، آبدارخانه را تمیز و وسایل پذیرایی را مهیا می کرد. هیچ وقت نمی گذاشت بزرگترها به آبدارخانه بیایند و ظرف بشورند. یکی از آقایان می گفت: «وقتی چای و خوردم، دیگه همه ظرف ها جمع شده بود. استکانم گرفتم و رفتم آبدارخانه بشورمش ولی حسین آقا اومد، منو بغل کرد و کنار کشید. گفت تا ما هستیم، شما نباید این کارو بکنید!» به بزرگترها احترام می گذاشت، به کوچکترها محبت می کرد. مسجدی ها می گفتند که هرچندبار که درخواست چای می دادیم، حسین آقا با روی خوش برای ما می آورد. خانم ها به من می گویند، ما انگار هنوز حسین آقا را می بینیم، که در یک دستش، سینی استکان هاست و در دست دیگرش کتری و از آبدارخانه بیرون می آید تا از ما پذیرایی کند. @shahidmoshtaghi
فقط یک اسم نیست بلکه یک رسم است. بود و ... چای ریز سفره ی امام حسین(ع) ... اصلا زندگی اش را گره زده بود به صاحب اسمش ... همانطور که مادر شهید میگوید: عاشق و خادم مسجد بود. تمام وقت های آزادش را در آنجا می گذراند. به ایام محرم که نزدیک می شدیم، برای رفتن به مسجد بال درمی آورد. مسجد را آماده ایام عزا می کردند. در و دیوار آنجا را سیاه پوش، آبدارخانه را تمیز و وسایل پذیرایی را مهیا می کرد. هیچ وقت نمی گذاشت بزرگترها به آبدارخانه بیایند و ظرف بشورند. یکی از آقایان می گفت: «وقتی چای و خوردم، دیگه همه ظرف ها جمع شده بود. استکانم گرفتم و رفتم آبدارخانه بشورمش ولی حسین آقا اومد، منو بغل کرد و کنار کشید. گفت تا ما هستیم، شما نباید این کارو بکنید!» به بزرگترها احترام می گذاشت، به کوچکترها محبت می کرد. مسجدی ها می گفتند که هرچندبار که درخواست چای می دادیم، حسین آقا با روی خوش برای ما می آورد. خانم ها به من می گویند، ما انگار هنوز حسین آقا را می بینیم، که دریک دستش، سینی استکان هاست و در دست دیگرش کتری و از آبدارخانه بیرون می آید تا ازما پذیرایی کند. @shahidmoshtaghi
فقط یک اسم نیست بلکه یک رسم است. بود و ... چای ریز سفره ی امام حسین(ع) ... اصلا زندگی اش را گره زده بود به صاحب اسمش ... همانطور که مادر شهید میگوید: عاشق و خادم مسجد بود. تمام وقت های آزادش را در آنجا می گذراند. به ایام محرم که نزدیک می شدیم، برای رفتن به مسجد بال درمی آورد. مسجد را آماده ایام عزا می کردند. در و دیوار آنجا را سیاه پوش، آبدارخانه را تمیز و وسایل پذیرایی را مهیا می کرد. هیچ وقت نمی گذاشت بزرگترها به آبدارخانه بیایند و ظرف بشورند. یکی از آقایان می گفت: «وقتی چای و خوردم، دیگه همه ظرف ها جمع شده بود. استکانم گرفتم و رفتم آبدارخانه بشورمش ولی حسین آقا اومد، منو بغل کرد و کنار کشید. گفت تا ما هستیم، شما نباید این کارو بکنید!» به بزرگترها احترام می گذاشت، به کوچکترها محبت می کرد. مسجدی ها می گفتند که هرچندبار که درخواست چای می دادیم، حسین آقا با روی خوش برای ما می آورد. خانم ها به من می گویند، ما انگار هنوز حسین آقا را می بینیم، که دریک دستش، سینی استکان هاست و در دست دیگرش کتری و از آبدارخانه بیرون می آید تا ازما پذیرایی کند. @shahidmoshtaghi