"إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ"
ارتحال عالم ربانی و فقیه گرانقدر حضرت آیت الله سید محمد صادق روحانی رضوان الله تعالی علیه را به پیشگاه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مقام معظم رهبری دام ظله، مراجع عظام تقلید دامت برکاتهم، همه شاگردان و علاقه مندان و اساتید و فضلا و طلاب گرامی و به ویژه بیت معزز آن عالم مجاهد، تسلیت عرض نموده و علو درجات در جوار اجداد طاهرینش علیهم السلام را برای آن فقیه پارسا و صبر و اجر برای خاندان مکرم را از خداوند منان مسئلت داریم.
#کلام_استاد
✅خواهش مسیح
🔸عیسی (علیه السلام) به حواریین گفت: «من خواهش و حاجتی دارم، اگر قول میدهید آن را برآورید بگویم.» حواریین گفتند: «هرچه امر کنی اطاعت میکنیم».
🔸عیسی از جا حرکت کرد و پاهای یکایک آنها را شست. حواریین در خود احساس ناراحتی میکردند، ولی چون قول داده بودند خواهش عیسی را بپذیرند تسلیم شدند و عیسی پای همه را شست. همینکه کار به انجام رسید، حواریین گفتند: «تو معلم ما هستی، شایسته این بود که ما پای تو را میشستیم نه تو پای ما را».
🔸عیسی فرمود: «این کار را کردم برای اینکه به شما بفهمانم که از همه مردم سزاوارتر به اینکه خدمت مردم را به عهده بگیرد «عالم» است. این کار را کردم تا تواضع کرده باشم و شما درس تواضع را فرا گیرید و بعد از من که عهده دار تعلیم و ارشاد مردم میشوید راه و روش خود را تواضع و خدمت خلق قرار دهید. اساساً حکمت در زمینه تواضع رشد میکند نه در زمینه تکبر، همان گونه که گیاه در زمین نرم دشت میروید نه در زمین سخت کوهستان.» (وسائل، جلد2،صفحه 457)
📚داستان راستان، جلد1، صفحه233
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
☑️"فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی، مَنْ آذاها فَقَدْ آذانی"
🔹پیغمبر اکرم(ص) به اتفاق شیعه و سنی این جمله را درباره حضرت زهرا(س) مکرر فرموده است: فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی، مَنْ آذاها فَقَدْ آذانی.
🔹نه تنها مسلمانان، بلکه غیر مسلمانها هم پیغمبر اکرم را لااقل به حکیم بودن قبول دارند. آنها هم که او را پیغمبر نمیدانند ولی در مقام عقل و حکمت مردی میدانند مافوق اینکه حرفی را بر اساس احساساتِ فقط گفته باشد. ما که به پیغمبری او معتقد هستیم، چه شیعه و چه سنی، میدانیم پیغمبر هیچ حرفی را نمیزند مگر روی معیارها و مقیاسهای اسلامی و برای هدفهای اسلامی. آنها هم که او را پیغمبر نمیدانند، به این امر اعتقاد دارند که او مرد حکیمی بود، فقط به دینی که آورده بود میاندیشید و آدمی نبود که روی احساسات خودش حرفی بزند. این همه اظهاراتی که پیغمبر اکرم درباره زهرای مرضیه کرده است از یک نوع عنایت حکیمانه حکایت میکند، یعنی صرف احساس پدری و فرزندی نیست که احساسات پدری و فرزندی چنین سخنانی را اقتضا کرده است و چون خودش حضرت زهرا را دوست میداشته، فقط به ملاک اینکه پدری فرزند خودش را دوست داشته، این جملهها را میگفته است. چنین چیزی امکان ندارد. بلکه اینها به منزله درسی بوده که به امت میداده است، از باب این که صلاح امت اسلام را در همین میدیده است. آن احترامات خارقالعادهای که پیغمبر از دخترش زهرا میکرد، عجیب و حیرتآور است. آیا کسی باور میکند که در دنیای عرب که تا چند سال پیش مردم از وجود دختر ننگ داشتند و دخترها را زنده به گور میکردند حالا یکمرتبه پیغمبر رسیده به حدی که دست دخترش را میبوسد، زهرا را میبوید و میگوید: من بوی بهشت از این دختر میشنوم، اِنْسِیةٌ حَوْراءُ بشری است ملکوتی.
🔹اینها نشان میدهد که همان گونه که علی(ع) الگوی مرد اسلام و مرد نمونه اسلام بود زهرا سلامالله علیها زن نمونه اسلام بود. البته پیغمبر این دختر را بسیار دوست داشت، ولی اولا آن دوست داشتن، صرف یک احساس بیمنطق پدر نسبت به فرزند نیست. برای پیغمبران چنین احساساتی هرگز نیست، احساساتشان هم مبتنی بر توحید، خداپرستی، خداشناسی و خدا دوستیشان است، و ثانیا این سخنان درسی برای امت بوده است.
📚آشنایی با قرآن، جلد11،صفحه279
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✳️قداست شهید
🔸در عرف عام یعنی عرف عموم مردم جهان اعم از مسلمان و غیرمسلمان و در عرف خاص مسلمانان، برخی کلمات و واژه ها از نوعی عظمت و احترام و احیانا قداست برخوردارند. کلمات عالم، فیلسوف، مخترع، قهرمان، مصلح، مجتهد، استاد، دانشجو، عابد، زاهد، مؤمن، مجاهد، مهاجر، صدیق، آمر به معروف، ولی، امام، نبی از این قبیل کلماتاند که بعضی در عرف عام و برخی در عرف خاص مسلمین و در زبان اسلام توأم با نوعی عظمت و احترام و احیانا قداست میباشند. بدیهی است که کلمه از آن جهت که لفظ است قداستی ندارد، قداست را از معنی خود کسب میکند. قداست برخی معانی و مفاهیم که کم و بیش با تفاوت هایی در همه جوامع بشری وجود دارد، مربوط میشود به جنبههای خاصی از روانشناسی جامعهها در زمینه ارزشیابیها در امور غیرمادی، که خود بحث فلسفی و انسانی عمیقی است.
🔸در اسلام واژهای است که قداست خاصی دارد. اگر کسی با مفاهیم اسلامی آشنا باشد و در عرف خاص اسلامی این کلمه را تلقی کند احساس میکند که هالهای از نور این کلمه را فرا گرفته است و آن، کلمه «شهید» است. این کلمه در همه عرفها توأم با قداست و عظمت است، چیزی که هست معیارها و ملاکها متفاوت است. از نظر اسلام هرکس به مقام و درجه «شهادت» نائل آید که اسلام با معیارهای خاص خودش او را «شهید» بشناسد، یعنی واقعاً در راه هدف های عالی اسلامی به انگیزه برقراری ارزشهای واقعی بشری کشته بشود، به یکی از عالیترین و راقیترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود نائل شود نائل میگردد.
از نوع تعبیر و برداشت قرآن درباره شهدا و از تعبیراتی که در احادیث و روایات اسلامی در این زمینه وارد شده است میتوان منطق اسلام را شناخت و علت قداست یافتن این کلمه را در عرف مسلمانان دریافت.
🔸قرآن کریم در مورد شهید میفرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ امْواتاً بَلْ احْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقونَ»، گمان مبر آنان را که در راه حق شهید شدهاند مردهاند؛ خیر، آنها زندگانی هستند نزد پروردگارشان و متنعم به انعامات او.
🔸در اسلام وقتی که میخواهند مقام کسی یا کاری را بالا ببرند میگویند مقام فلان شخص برابر است با مقام شهید و یا فلان کار اجرش برابر است با اجر شهید.
🔸تمام کسانی که به بشریت به نحوی خدمت کردهاند، حقی به بشریت دارند، از هر راه: از راه علم، از راه فلسفه و اندیشه، از راه صنعت، از راه اختراع و اکتشافات، از راه اخلاق و حکمت عملی، ولی هیچ کس حقی به اندازه حق شهدا بر بشریت ندارد و به همین جهت هم عکس العمل احساسآمیز انسانها و ابراز عواطف خالصانه آنها درباره شهدا بیش از سایر گروه هاست.
🔸چرا و به چه دلیل حق شهدا از حق سایر خدمتگزاران بیشتر و عظیمتر است؟ البته دلیل دارد: همه گروه های خدمتگزار دیگر مدیون شهدا هستند، ولی شهدا مدیون آنها نیستند یا کمتر مدیون آنها هستند؛ عالِم در علم خود و فیلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعلیمات اخلاقی خود نیازمند محیطی مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند ولی شهید آن کسی است که با فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن خود محیط را برای دیگران مساعد میکند.
🔸مثَل شهید مثَل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریتاند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک میماند هیچ دستگاهی نمیتوانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد.
📚قیام و انقلاب مهدی(عج الله تعالی فرجه)، صفحه63
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
❇️اِنّا اَعْطَیناک الْکوْثَرَ
🔸پیغمبر اکرم از خدیجه سه دختر پیدا کردند: زینب، امّ کلثوم و کوچکترین آنها فاطمه سلام الله علیها، و دو پسر (و به قولی سه یا چهار پسر): قاسم و عبدالله یا عبیدالله. پسرهای خدیجه مُردند و دخترها ماندند. هنوز دوران مکه است. دشمن ها خوشحال شدند، گفتند که او بکلی منقطع الآخِر شد؛ آدمی که پسر ندارد بچه ندارد و آدمی هم که بچه ندارد دیگر کسی بعد از او نیست که نام او را حفظ کند و دینش را نگهداری کند. چون قبیلهای فکر میکردند میگفتند «این اگر اولادی داشته باشد بعد آنها میآیند فکر و نام و کتاب و دینش را نگهداری میکنند. اولاد که از این نماند، پس این ابتر است.» ابتر یعنی ناقص.
🔸این است که قرآن فرمود: اِنّا اَعْطَیناک الْکوْثَرَ ما به تو کوثر دادیم. مسلّم در «کوثر» خیر کثیر نهفته است. ولی آیا مقصود از «کوثر» خیر کثیر است یا چیزی که منشأ خیر کثیر است؟ ظاهرا دومی است. البته منشأ خیر کثیر هم خیر کثیر است. یعنی ما به تو چیزی دادیم که از او خیر کثیر برمیخیزد، یک منبع خیری به تو دادهایم که هرگز منقطع نخواهد شد. حال مقصود چیست، بعد عرض میکنم. چیزی ما به تو دادهایم که هرگز منقطع نخواهد شد، منبعی که برای همیشه جوشان است. قرآن هیچ تفسیر نمیکند که آن چشمه فزاینده چیست.
🔸مقصود از آن منبع جوشان چیست؟ بعضی گفتهاند مقصود این است که ما به تو نبوت و وحی و قرآن دادیم و در واقع ما چیزی به تو دادیم که صدها هزار برابرِ فرزند ذکور، آن اثری که باید داشته باشد دارد. در واقع ما کاری برای تو کردیم که تو را پدر بشر قرار دادیم. بعض دیگر گفتهاند مقصود همان نهر کوثری است که در قیامت است. و بعضی گفتهاند مقصود ذریه کثیر است و در واقع مقصود شخص حضرت زهراست؛ یعنی دختری ما به تو دادیم که از این دختر، تو آنقدر فرزند پیدا کنی ـ آنهم چه فرزندانی! و ائمه از ذریه او پیدا بشوند ـ که هیچ صاحبْ پسری این طور نیست. قرینه اینکه مقصود از کوثر چنین چیزی است این است که بعد میفرماید: اِنَّ شانِئَک هُوَ الاَْبْتَرُ دشمن تو خودش یک آدم بیدنباله است؛ یعنی: پس تو دنبالهدار هستی، دنباله تو از ناحیه فرزندان قطع نمیشود. چون قرآن تصریح نکرده، شامل همه اینها میشود. خدا یک منبع خیری به پیغمبر داد که از آن منبع خیر همه اینها پیدا شد. حضرت زهرا هم اگر پیدا شد، از آن پیدا شد؛ آن نهری هم که در قیامت هست از این پیدا شد، و آن منبع خیر ـ همان طور که بسیاری از مفسرین گفتهاند ـ همان چشمه فیاض وحی و نبوت است.
📚آشنایی با قرآن، جلد14،صفحه225
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────