💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
☀️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز ۱۳ تیر ۱۴۰۲مصادفبا سالروز:
🦋ولادت شهید سید سجاد حسینی
🎉🎉🎉🎉🎉🎉
📀راوے: همسر شهید
☔️سید سجاد همیشه در کارهای منزل به من کمک میکرد؛ مخصوصاً زمانی که مهمان داشتیم؛ مهمان را حبیب خدا میدانست و از مهمانیدادن لذت می برد. قبل از اینکه مهمان بیاید، همه چیز را حاضر میکردم چون سیدسجاد اجازه نمیداد من پذیرایی کنم.
⭐️حتی گاهی خودش چای میریخت و میآورد. هرچیزی در منزل داشتیم، برای مهمان میآورد. مثلاً برای صرف یک چایی در حضور دوستان اگر گز، شکلات، پولکی، قند یا هرچیزی بود با چایی میآورد.
☔️می گفت: باید برای مهمان سنگ تمام بگذاریم. بعد از اینکه مهمانها میرفتند، با هم ظرفها را میشستیم. اگر مهمان ها از دوستان خودش بودند، حتی اجازه نمیداد ظرفها را بشویم و میگفت: شما فقط خانه را مرتب کن. در کمک به من در کارهای منزل، بین همه همیشه حرف اول را می زد.
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🌿اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🌿
#مدیون_شهدا_هستیم
°•🌱
🌸 شهادت چه واژه ای زیبا و چه کلمه ای پر محتوایی است، شهادت یعنی گشودن همۀ بندهای من و منیت ها ، شهادت یعنی پشت پا زدن بر بزرگترین ارزش دنیوی یعنی جان
🟢شهید سرافراز محسن حیدرے
⚪️اولین شهید مدافع حرم خمینی شهر
🔴#ارسالی اعضاء محترم کانال
هدیہ نثارارواح مطهر همہ شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُم
#مدیون_شهدا_هستیم
سه روز می شد که چشم روی هم نگذاشته بود. گوشی بی سیم به دست، خوابش برد. صدای بی سیم را آوردم پایین ، آرام صحبت می کردم تا کمی هم که شده استراحت کند. اسماعیل صادقی این طور خواست. ده دقیقه ، یک ربع نشده بود، سراسیمه از خواب پرید. رفت بیرون و چند دقیقه ای قدم زد . بعد هم آمد وبا ناراحتی گفت (( چرا گذاشتید بخوابم؟ بچه های مردم توی خط زیر آتیش دشمنن ، اون وقت من این جا راحت گرفتم خوابیدم .)) طوری به خودش نهیب می زد، انگار نه انگار که سه روز است نخوابیده.
#شهید_مهدی_زین_الدین
#مدیون_شهدا_هستیم
#گردان_کمیل_هنوز_هم_زنده_ست
بنام آنکه عفت را در دامان نهاد و حرمت نگاه را بر ما آگاهی داد
🔹️ متنی از نامه های مرحومه فهیمه بابائیان پور به همسر شهیدش غلامرضا صادق زاده: به یاد آن یگانه محبوبی که در وجودش جز ،ایمان، ایثار، اخلاص و عشق، نمی یابم
◇ آن زمان که از جهادت می گوئی، گوئی از راهی سخن می گوئی که به خوبی به آن آشنا شده ای و آنگاه که از جبهه سخن می گوئی عشقی خدائی تو را به آن سوی میکشاند.
◇ کمیلِ امشب برای من طور دیگری بود، هر بار که روی مسئله جبهه فکر میکردم خود را جای همسران آنهایی می گذاشتم که به جبهه رفته اند تا احساس آنها را درک کنم ولی اینبار دیگر نیازی به جایگزینی نبود ، خودِ مسئله در وجودم تجلی داشت
◇ اگر دعائی برای سلامتی میکردم تنها از آن جهت بود که حزب الله تقویت شود و پایدار بماند و اصلاً دلم و زبانم را یاری آن نبود که بگویم اگـــر ... ، چرا که در نظرم شهادت سرآغاز زندگی است
◇ اما میدانی که دلم میخواست این سخنان را به تو گویم به امید آن روزی که رها از هر ظلمی در جهانی که مستضعفین حاکمند با هم زندگی کنیم.
🔻 آنکه همیشه تو را دوست داشته و دارد
◇ فـهـیـمه
◇ آبان ماه ۶۰
◇ ۱/۱۵ نیمه شب
📚 برگرفته از کتاب « نامـه هــای فهیــمه »
🔺️ شرح تصویر:
غلامرضا چند روز پس از ثبت این عکس، به شهادت میرسد و فهیمه نیز پیش از این؛ بواسطه رویایی صادقه از این امر مطلع بوده. اطمینان و یقینی که در چهره آرام فهیمه نشسته، مفهومی ندارد جز این مصداقِ حقیقتِ عبودیت که؛ «رسد آدمی بجایی که بجز خـــدا نبیند»
#همسرشهید
#شهید_غلامرضا_صادقزاده
#مدیون_شهدا_هستیم
#گردان_کمیل_هنوز_هم_زنده_ست
#نماز_شب
♨️نماز شب در سیره شهدا
💠شهید سجاد زبرجدی؛
فرازی از وصیت نامه شهید:
🔸شما چهل روز دائم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
🔸نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید،خواهید دید چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد.سوره واقعه را هرشب یک مرتبه بخوانید،خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند.انسان اگر می خواهد به جایی برسد،با #نماز_شب می رسد.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
حی علی الصلاة
هرگز پوتین هایم را در نمی آورم مگر برای تواضع در برابر الله
اذان صبح به افق تهران
التماس دعای فرج و شهادت
#گردان_کمیل