بسم الله الرحمن الرحیم
🔅 #هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه ۱۵
شرکت در ختم قرآن برای فرج
کانال #شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
امام على عليه السلام:
با دانشمندان، همنشینی کن تا دانش ات افزون گردد، و ادبت نیکو شود، و تزکیه نفس یابی
جالِسِ العُلَماءَ يَزدَد عِلمُكَ، ويَحسُن أدَبُكَ، وتَزكُ نَفسُكَ
غررالحكم حدیث4786
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
🌸🍃
آنـان ڪ عاشقنـد
بہ دنبال دلبـرند
هر جـا ڪ مےروند، تعلـق نـمےبرند
عشـاق روزگار
سبـڪبـال مےپـرند...
#سلام_رفیق_شهیدم🥀
#صبحتون_شهدایی🌤
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ وقتی به اینکه چند میلیون ایرانی این دروغ ها رو شنیدن و گول خوردن و باعث وضع اقتصادی فاجعهبار امروز شدن فکر میکنم؛
از انتخابات سال بعد و دروغهای جدید اصلاحطلبان میترسم!
خدایا به ما و مردم ما بصیرت سیاسی عنایت بفرما...
#علیرضا_گرائی
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▶️ #مثبت_افق
✅ حجت الاسلام پناهیان در برنامه #جهان_آرا #شبکه_افق: مسئولی که با ادبیات منقلی صحبت میکند میخواهد دیگران را آتش بزند تا رأی بیاورد.
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
💔
#هر_روز_با_صحیفه
#دعای_دوم
قسمت دوم
دعای آن حضرت
در درود بر رسول خدا
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••
«زمان میبره اما حتما درستش میکنم»
🖋امضا ؛ خدای خوب لحظه هـام♥️
#دم_اذانی
#اندکیتفکر🤕
--> دیروز
[تیپ ولشکر مےزدیم]
-->امروز
[مانده ایم چہ تیپیبزنیم! ]
--> دیروز
[روزفداشدن بود]
--> امروز
[روزفدایت شوم!]
"چقدرچفیہ هاخونے شد تا
چادرے خاکے نشود"🙃💔
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💔 #نیمه_پنهان_ماه زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین 🔸 #قسمت_سی_و_دوم بهمن ماه ، ليلا سه ماهه
💔
#نیمه_پنهان_ماه
زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین
🔸 #قسمت_سی_و_سوم
مي خواستم جوراب هايش را در بياورم كه بيدار شد . وقتي مرا در آن حالت ديد عصباني شد .
گفت :" من از اين كار خيلي بدم مي آيد . چه معني دارد كه تو بخواهي جوراب من را دربياوري ؟ "
بلند شد و دست و صورتش را شست و سه لقمه غذا خورد و رفت خوابيد . سر اين چيزها خيلي حساس بود . دوست نداشت زن بَرده باشد .
مي گفت :" از زماني كه خودم را شناختم به كسي اجازه ندادم كه جوراب و زيرپوشم را بشويد . "
خودش لباسهاي خودش را مي شست . يك جوري هم مي شست كه معلوم بود اين كاره نيست بهش مي گفتم ،
مي گفت :" نه اين مدل جبهه اي است . "
آن شب بعد از چند ساعت بيدار شد . نشستيم و حرف زديم .
از عمليات خيبر مي گفت .
مي گفت :" جنازه ي خيلي از بچه ها آن جا مانده و نتوانستيم برشان گردانيم ."
حميد باكري را گفت كه شهيد شده . حالا من وسط اين آشفته بازار پرسيدم :
" اصلاً شما ها ياد ما هستيد ؟ اصلاً يادت هست كه منيري ، ليلايي وجود دارد ؟"
چند ثانيه حرف نزد .
بعد گفت :" خوب قاعدتاً وقتي كه مشغول كاري هستم ، نمي توانم بگويم كه به فكر شما هستم . اما بقيه ي وقت ها شما از ذهنم بيرون نمي رويد . "
ادامه دارد.....
کانال #شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💔 #نیمه_پنهان_ماه زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین 🔸 #قسمت_سی_و_سوم مي خواستم جوراب هايش
💔
#نیمه_پنهان_ماه
زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین
🔸 #قسمت_سی_و_چهارم
می گفت: "دوستانم را مي بينم كه مي آيند به خانه هايشان تلفن مي زنند و مثلاً مي گويند بچه را فلان كار كن . ولي من نمي توانم از اين كارها بكنم . "
آن شب خيلي با هم حرف زديم . فهميدم كه اين آدم ها خيلي هم به خانواده شان علاقه مندند ، ولي در شرايط فعلي نمي توانند آن طور كه بايد اين را بگويند .
همان شب بود كه گفت: " من حالا تازه مي خواهم شهيد بشوم ."
گفتم: " مگر به حرف شماست ؟ شايد خدا اصلاً نخواهد كه تو شهيد بشوي . شايد خدا بخواهد تو بعد از هفتاد سال شهيد شوي . "
گفت :" نه . اين را زوركي از خدا مي خواهم . شما هم بايد راضي شويد . توي قنوت برايم اللهم ارزقني توفيق اشهاده في سبيلك بخوانيد . "
اين دوره دوم با هم بودنمان در اهواز تقريباً يك سال طول كشيد .
من داشتم بزرگ تر مي شدم . مادر شده بودم و ديگر آن جوان نازك دل سابق نبودم . ليلا جاي پدرش را خوب برايم پر كرده بود . خاطرات اين دومين سال بيش تر در ذهنم مانده . كربلا رفتنش را يادم هست . يك بار ديدم زير لباسهاي من ، روي بند رخت يك لباس عربي پهن شده
پرسيدم: " مهدي اين لباس مال شماست ؟ "
گفت :" آره ."
گفتم :" كجا بودي مگر؟"
گفت: " همين طوري ، هوس كرده بودم لباس عربي بپوشم ."
گفتم :" رفته بودي دبي ؟ مكه ؟"
گفت :" نه بابا ، ما هم دل داريم ."
" با موتور زده بود رفته بود كربلا . خودش آن موقع نگفت . بعدها كه خاطرات سفرش را تعريف مي كرد ، يك چيز خنده دار هم گفت . وقتي رفته بود ، همين جوري عادي با لباس عربي زيارت كرده بود و داشته بر مي گشته كه به يكي تنه مي زند ، به فارسي گفته بود " ببخشيد " يك باره مي فهمد كه چه اشتباهي كرده.
ادامه دارد.....
کانال #شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
دوره ی خودسازی یار امام شدن ،طبق دستورالعمل اولیا الهی👇👇
✅ 15 قدم خودسازی یاران امام زمان(عج) : ..
..
قدم اول : نماز اول وقت ..
🔷قدم دوم : احترام به پدرومادر ..
🔶قدم سوم : قرائت دعای عهد ..
🔷قدم چهارم : صبر در تمام امور ..
🔶قدم پنجم : وفای به عهد با امام زمان(عج) ..
🔷قدم ششم : قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی ..
🔶قدم هفتم : جلوگیری از پرخوری و پرخوابی ..
🔷قدم هشتم : پرداخت روزانه صدقه ..
🔶قدم نهم : غیبت نکردن ..
🔷قدم دهم : فرو بردن خشم ..
🔶قدم یازدهم : ترک حسادت ..
🔷قدم دوازدهم : ترک دروغ ..
🔶قدم سیزدهم : کنترل چشم ..
🔷قدم چهاردهم : دائم الوضو بودن ..
🔶قدم پانزدهم : محاسبه نفس ...
🍃🌸
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
پوستر معنادار سایت رهبر انقلاب پس از خروج ترامپ از کاخ سفید
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
من میگم
چه مبارک است این غم که تو بر دلم نهادی...
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
~🕊 #کلام_شهید💌 ♢مواظب باش دل به دنیا نبندے که دنیا محل گذر است. ♢حال هر چقدر که خود را
~🕊
🌿#کلام_شهید💌
توۍ ذهنت باشـد ڪھ
یڪے داࢪد مࢪا مےبیند
دسـت از پا خطا نڪنم
مھــدۍفاطمھ(عج) خجاݪت بڪشد
فࢪداۍ قیامت جلوۍ حضࢪت زهـــࢪا(س)
چھ جوابـے مےخواهیم بدهیم..
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
「 به قول #شهیدمحسنحججی،
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه
وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداری میکنه! ❤️
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
بسم الله الرحمن الرحیم
🔅 #هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه ۱۶
شرکت در ختم قرآن برای فرج
کانال #شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
💔
نمی گیرد کسی مثل نفس در سینه جایت را
چه باشی چه نباشی دم به دم دارم هوایت را
#سلام_رفیق_شهیدم🥀
#صبحتون_شهدایی🌤
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
🔴گروه عراقی مسئولیت حمله به ریاض را برعهده گرفت
🔹یک گروه ناشناس عراقی موسوم به «الویه الوعد الحق» مسئولیت حمله پهپادی به ریاض را برعهده گرفت.
🔹این گروه عنوان کرد که این حمله را در انتقام خون شهدای عراق و جنایت رژیمهای عربی در حق ملتهای منطقه و حمایت این رژیمها از باندهای جنایتکار داعش و گروههای تکفیری انجام داده است.
🔹در این بیانیه تهدید شده است که در صورت تکرار جنایت بنسلمان و بنزاید، دبی را نیز هدف قرار میدهد.
🔹گروه مقاومت اسلامی «ألویة الوعد الحق» طی بیانیهای در کانال تلگرامی: «پس از زیاده خواهی و اصرار اعراب خلیج [فارس] بر جنایت در حق ملتهای منطقه و ادامه حمایتهای آنها از باندهای تبهکار داعش و گروهکهای تکفیری که دستانشان به خون بیگناهان آغشته شده، ما فرزندان شبهجزیره عرب به وعده خود عمل کرده و پهپادهای رعب و وحشت را به پادشاهی آلسعود فرستادیم و دژهای آنها در قصر الیمامه و اهداف دیگر را در ریاض هدف قرار دادیم.
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
ایکاش↓
یکی میآمد و غم هـا را از #قلب اهـالی زمین بر میداشت 🥀
#امامجهـان
#دم_اذانی
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
کمند زلف بر گردن
گذشتی روزی از صحرا
هنوز از دور
گردن می کشد آهوی صحرایی
زیارت به نیابت #شهید_امید_اکبری
ارسالی
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💔 #نیمه_پنهان_ماه زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین 🔸 #قسمت_سی_و_چهارم می گفت: "دوستانم را
💔
#نیمه_پنهان_ماه
زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین
🔸 #قسمت_سی_و_پنجم
ساختمانمان موش زياد داشت . شب ها از ترس موش ها نمي توانستم به آشپز خانه بروم . يك موكت زدم به آن جايي كه فكر مي كردم محل آمد و رفت موش هاست .
يك شب كه مهدي آمد گفت: " خيلي تشنمه . آب خنكِ خنك مي خواهم ."
گفتم " پارچ بغله دستته . "
گفت :" نه ، بايد بري واسم درست كني . "
رفتم با ترس و لرز آب يخ درست كردم . وقتي برگشتم ديدم دارد مي خندد .
گفت: " از همان اول كه موكت را آن جا ديدم ، فهميدم قضيه از چه قرار است . مي خواستم سربه سرت بگذارم . "
گفتم :" آره تو رو خدا مهدي يك كاري بكن از شرّ اين راحت بشوم ."
گفت :" يك شرط داره ."
من ساده هم منتظر بودم ببينم چه شرط مي گويد .
گفت: " شرطش اينه كه اگر موش ها رو گرفتم كبابشان كني . "
آن شب من ديگر اصلاً نتوانستم شام بخورم !
ما هم آدم هاي معمولي بوديم جوان بوديم . مي دانستيم خوش گذراندن يعني چه . مي دانستيم كه زندگيمان عادي و امن نيست . ولي وقتي مي ديدم آقا مهدي درست در ايام جواني كه آدم ها وقت خوش گذشتنشان است ، دارد تير و گلوله مي خورد به خودم مي گفتم كه از خيلي چيزها مي شود گذشت .
جاي زخم هايش را من يك بار ديدم . تمام گوشت يك پايش سوخته بود . هر بار كه ليلا را بغل مي كرد ليلا تمام جيب هايش را مي كشيد بيرون و هرچي توي جيب هايش بود بر مي داشت توي دهنش مي كرد .
مي گفتم :" اين ها كثيفه ."
مي گفت: " اشكالي ندارد ."
زن با خودش منتظر آمدن مرد نشسته بود تا اين روزِ به نظر او مهم را در كنار هم باشند
ادامه دارد.....
کانال #شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💔 #نیمه_پنهان_ماه زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین 🔸 #قسمت_سی_و_پنجم ساختمانمان موش زياد
💔
#نیمه_پنهان_ماه
زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین
🔸 #قسمت_سی_و_ششم
سالگرد ازدواجشان بود . چيزي كه مرد روحش هم از آن خبر نداشت . خسته چشم هايش را باز كرد و همسر خوش حالش را ديد كه توي خانه مخصوصاً سر وصدا راه انداخته كه او بيدار شود . مرد دوباره چشم هايش را هم گذاشت . با زندگي معمولي آشتي كرده بود .
حداقل تنش در خانه راحت بود . گلوله و جنگي در كار نبود . ولي پشت پلك هايش را هر بار روشني انفجاري پر مي كرد . خوابيدن آرزويي قديمي شده بود . جنگ امان همه را مي بريد .
" زن توي حمام داشت بچه را مي شست . گرماي تن بچه اش را حس می كرد . زندگي همه ي لطفش را با دادن آن بچه به او نشان داده بود . او نقش خود را در دنياي زنده ها بازي كرده بود . بچه گريه اش بلند شد . حواسش نبود ، شامپو زياد زده بود . تا دو ساعت بعد ليلا همين جور يك ريز گريه مي كرد .
مجيد كه آمد به شوخي گفت :
" مجيد ما اصلاً اين بچه را نمي خواهيم . باشه مال تو ."
مجيد بغلش كرد و بردش بيرون . برگشتني ساكت شده بود . حالا كه حرفي از مجيد زدم بايد از اين برادر بيش تر بگويم.
ادامه دارد.....
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
خندیدن به دنیا..!
الهی
خندههای
از ته دل
چند !؟
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
💔
#هر_روز_با_صحیفه
#دعای_دوم
قسمت سوم
دعای آن حضرت
در درود بر رسول خدا
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
❤️🕊 شهید جهاد مُغنیه:
ما فرزندان مدرسه ای هستیم که در آنجا یادگرفتیم آزاد زندگی کنیم،
ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمی کنیم؛
ما حق خود را با خون هایمان که برای سربلندی نذر شده و برآزادگی ایستاده است، باز پس می گیریم.💪
🕊 هدیه هر شب نثار روح پاک و مطهر شهدای عزیز و شهید جهاد مُغنیه #صلوات
#شهیدانه
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
🌙••
در سرت دارے اگر سوداے عشـق و عاشقے/عشق شیرین است اگر معشوقِ تو باشد اُمید
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari