eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی شهید امید اکبری
💕 #لات_های_بهشتی #ژوان_کورسل۳ هر چه توجیهش کردند کوتاه نمےاومد و مےگفت زن مےخوام. ناگهان مسعود
💕 توی جبهه بودیم که یک روز صدای داد و بیداد بلند شد و بعد رضا را با آوردند اتاق آقای چمران و گفتند: "دکتر! این کیه آوردین جبهه"؟؟ رضا شروع کرد به دادن، چه فحش های رکیکی!!! چمران مشغول نوشتن بود و توجهی نمےکرد. رضا وقتی بےتوجهی چمران را دید گفت: "کـچل با توام"!!! یک دفعه چمران سرش را بالا آورد و دست از نوشتن کشید، لبخندی زد و گفت: "بله عزیزم؟ چی شده آقا رضا؟ قضیه چیه"؟؟ یکی گفت: "رضا داشت مےرفت بیرون سیگار بگیره و برگرده برای همین با دعوایش شد"... چمران گفت: "آقا رضا! سیگار چی مےکشی؟؟ برید براش بخرید و بیارین"... روز بعد رضا به دکتر چمران گفت: "دکتر! میشه یه دو تا بهم بدی؟؟ کشیده ای چیزی بزنی"؟؟!! وقتی سکوت و تعجب دکتر را دید گفت: "من یه عمر به هر کی بدی کردم، بهم بدی کرد... تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور جواب بده"!! دکتر چمران گفت: "اشتباه فکر مےکنی!! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی مےکنم، نه تنها بدی نمےکنه بلکه با خوبی بهم جواب میده!! هی بهم میده... تو هم یکی داشتی که هی بهش بدی مےکردی بهت مےکرده"!! رضا جا خورد... رفت یه جا تنها نشست. آدمی که زیر بار کسی نمےرفت و بسیار مغرور بود، نشسته بود زار زار مےکرد. اذان که شد رفت وضو گرفت و سر ، موقع قنوت، صدای گریه اش بلند بود... رضا کرد. توبه نصوح... مدتی بعد هم به رسید... ڪانال @shahidomidakbari