در #نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا #اباعبدالله_الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه.
.
روز سوم وقتی خواست از خانه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت.
.
می گفت : مثل #ارباب همه جا را مثل #دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم.
.
از آن روز بیشتر از قبل مفهوم #کربلا و #تشنگی و #امام_حسین علیه السلام را فهمید.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#شهید_مدافع_حرم
#خاطره
#عکس
#سالروزشهادت
🍃🌸
@shahidomidakbari
#jihad
#martyr
👆👆👆نور حلال!
📕برگرفته از خاطرات #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری.
کتاب پسرک فلافل فروش.
🏴کانال شهید امید اکبری 🏴
@shahidomidakbari
#شهیدانه 🍃
شخصی در تهران ساکن بود که هیکل بزرگی داشت و با چفیه و شلوار پلنگی می گشت و اخلاقیات درستی هم نداشت ، مذهبی نبود و خلاف هایی هم انجام می داد و به شدت با افراد ضعیف بد برخورد می کرد.😒
به مردم هم گیر می داد و این لباس او باعث می شد که خیلی ها فکر کنند که وی #بسیجی است و به همین دلیل کارش را با قدرت دو چندان جلو می برد.😕
یک بار شهید به وی تذکر داد که لباست را عوض کن به آن شخص گفته بود شما با پوشیدن این لباس و این برخورد بدی که دارید و این کارهایی که انجام می دهید دارید دید مردم را نسبت به آقای خامنه ای بد می کنید و مردم رفتار شما را که می بینند نسبت به آقای خامنه ای بد بین می شوند.
شلوارت را عوض کن ❗️چفیه را از دوش او برداشت و به وی متذکر شد که دیگر با این لباس و این شلوار پلنگی نگردد و دیگر هم ندیدیم که این شخص با این لباس و پوشش ظاهر شود.
مدافع حرم سامرا #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
*نقل از کانال نشر شهید هادی
💢در روز وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) و روز تکریم از مادران شهدا، برای مادر این شهید که به تازگی از دنیا رفتند، فاتحه و صلواتی قرائت کنیم
@shahidomidakbari
💔
#دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم
با هادی دورادور رفیق بودیم و سلام علیک داشتیم، یادش بخیر... حرم امیرالمومنین، نجف جلوی ایوان طلا نشسته بودیم که دیدمش. با یه لباس عربی بلند اومد تو حرم، صاف هم اومد پیش ما!🙃
با حاج حسن بودیم. حاجی ازش پرسید: هادی اینجا چه می کنی؟
گفت: اومدم درس بخونم کنار مولا.
پرسید: زبون بلدی؟
گفت: مولا هست!
پرسید: جات کجاست؟ چه کار می کنی؟
گفت: کنار مولام!
پرسید: غذا از کجا میاری، می خوری؟
گفت: مولا هست.
هر چی ازش پرسیدیم نگاه می کرد به سمت ضریح و با دست اشاره می کرد به ضریح و می گفت: #مولا هست...
تو دلم پیش خودم گفتم عجب آدمیه این هادی. همین طور پا شده اومده اینجا برا خودش!🤔
یه یه ساعتی با هم بودیم و بعد...
سال بعد با حاج حسن نشسته بودیم تو حیاط حرم مولا که دیدیم یه تابوت آوردن تو حرم و گفتن #ایرانیه.
عراقیا براش سنگ تموم گذاشتن. تموم حرم های عراق برده و طوافش داده بودن. آخر سر هم آورده بودند نجف! رفتیم جلو و دیدیم ای دل غافل! این که داش هادی خودمونه!😳
آره... شهید نظر می کنه به #وجه_الله. هر چی گفتیم، گفت #مولا. حالا هم کنار مولا، توی وادی السلام مولا خاکش کردند و یه پرچم ایران روی قبرش گذاشتند و یه پرچم عراق هم بالا سرش نصب کردند و نوشتند: شهید مدافع حرم، هادی ذوالفقاری
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
✍به روایتِ #شهید_حسن_عبدالله_زاده
📆 #روز_دوم
📿چله زیارت عاشورا
🎁هدیه به
❤️ #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🤲التماس دعا
╭─┅─•❀♡❀♡•─┅─╮
@shahidomidakbari
╰─┅─•❀♡❀♡•─┅─╯