حاجمهدیرسولی •1_9622368253.mp3
زمان:
حجم:
9.58M
🔊#مناجات
ماهرَجَبهمتَمُومشُدولیباز
حالِمَنخُوبنَشُد..؛
#یهکاریکنبرامآقا😭
#خیلی_التماس_دعا
#خواهران_انقلابی_همدان
━•✾•✾•✾•🇮🇷•✾•✾•✾•━
https://eitaa.com/joinchat/2736980198Cd9c242a658
━•✾•✾•✾•🇮🇷•✾•✾•✾•━
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ز هر کسی که گرفتم سراغ خانه تو - خلج.mp3
زمان:
حجم:
823.1K
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃ز هر کسی که گرفتم سراغ خانه تو
🍃ز من گرفت نشانه از نشانهی تو
🎙حاج #حسن_خلج
👌بسیار دلنشین
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚫️#کانال_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها👇
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a
هدایت شده از مشتاقان حضور
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_آه_ای_خدا_دار_و_ندار_ما_نیامد_حاج_منصور_ارضی.mp3
زمان:
حجم:
4.12M
آه ای خدا
دار و ندار ما نیامد
آخر چرا این هفته
یار ما نیامد
#مناجات🔊
#امام_زمان(عج)🌾
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
#منصور_ارضی🎙
هدایت شده از مشتاقان حضور
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_آه_ای_خدا_دار_و_ندار_ما_نیامد_حاج_منصور_ارضی.mp3
زمان:
حجم:
4.12M
آه ای خدا
دار و ندار ما نیامد
آخر چرا این هفته
یار ما نیامد
#مناجات🔊
#امام_زمان(عج)🌾
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
#منصور_ارضی🎙
#مناجات
✍معبودا! دلی که در دنیا به یاد تو و روز ملاقات (مرگ) تو سرمست و خوش نباشد دل نیست، تکه گوشتی است که برای خوردن و خوابیدن و شهوترانی چون بهایم و چهارپایان درون سینه میتپد. خدایا! تپش قلب عاشقانت به دست توست، قلب بیتاب عاشقان راستین خویش را به عزت و جلالات قسم میدهم تا روز مرگشان در دستان خود آرامششان فرما، چرا که دلی را که تو را شناخت و از همه چیز در راه تو و برای رضای تو گذشت، اگر از دستان نور خویش به خاطر معصیت صاحب دل رهایش کنی چون مرغ سربریدهای است که در تلاطم است. خدایا! بر دل بیقرار عاشقانت از کرمات ترحم فرما و مدارا کن!!!
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
💥بسیار جالب خواندن این خاطره رو از دست ندید💥
⭕️شـهـیـدی که وســوسـه ی شـیــطـان را عـمــلـی نڪـرد و #صـدای تـسـبـیـحـات ڪــوه و گـیــاهــان را شـنـیـد...⭕️
#شـهـیـد_احـمـدعـلـی_نـیـری
✍نفس عمیقی ڪشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم #دماوند.یڪی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این ڪتری رو آب ڪن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا #رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.
راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیڪ شدم تا #چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به #لـرزیـدن ڪرد نمیدانستم چه کار ڪنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک #گنـاه_بـزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین #دختـر_جـوان ڪه بـرهنـه مشغول شنا ڪردن بودند. من همان جا #خـدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن #شیطان من را وسوسه میڪند ڪه من نگاه کنم هیچ ڪس هم متوجه نمیشود اما #به_خاطر_تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد ڪتری خالی را از آن جا برداشتم و از #جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست ڪردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. #اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:🔸«هرڪس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور ڪه اشک میریختم گفتم از این به بعد #برای_خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن #امتحان_سختی ڪه در ڪنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا #مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تڪرار کردم #صدایی_شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. #از_سنگ_ریزهها_و_تمام_کوهها_و_درختها_صدا_میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم #ناباورانه به اطراف خودم نگاه ڪردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی ڪه از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات #عالم این صدا را میشنیدم!
احمد بعد از آن ڪمی سڪوت ڪرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم #درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی 🔸انسانی که گناه را ترک ڪند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نڪن.»
#خاطره
#فـرار_از_گنـاه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ شکستگی ....
بچه اگه به چیز قیمتی بشکنه اگه با شکستگی و شرمندگی بیاد و سرش پایین باشه باباهه یه بوسش می کنه می گه فدا سرت ... در خونه خدا با شکستگی باید اومد...
تنبیه می کنن تا طرف متوجه بشه، بشکنه، این که خودش شکسته ...
🟡 ببینید امام سجاد چقدر قشنگ مناجات می کنه با خدا...
🔸به پیشگاهت با توبه و انابه فروتنی کردم و با ذلّت و خواری، به درگاهت تسلیم شدم، اگر مرا از درگاهت برانی به که روی آورم؟ و اگر از آستانت بازم گردانی به که پناه برم؟ در این حال افسوس از شرمندگی و رسواییام و وای از نگرانیام از زشتی کردار و مرتکب شدن گناهانم
🔹وَقَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنابَةِ إِلَيْكَ، وَعَنَوْتُ بِالاسْتِكانَةِ لَدَيْكَ، فَإِنْ طَرَدْتَنِى مِنْ بابِكَ فَبِمَنْ أَلُوذُ ؟ وَإِنْ رَدَدْتَنِى عَنْ جَنابِكَ فَبِمَنْ أَعُوذُ ؟ فَوا أَسَفاهُ مِنْ خَجْلَتِى وَافْتِضاحِى، وَوا لَهْفاهُ مِنْ سُوءِ عَمَلِى وَاجْتِراحِى
مناجات التائبین
#توبه
#مناجات
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
📣 از انتشار این متن کوتاهی نکنید
https://eitaa.com/joinchat/2007040586Ccd1f8cf697
سلام و نور ✨
ببخشید 2روز دل و دماغی نداشتم که بیام ...
خوبید عزیزای دل؟!
چندتا یاداوری میکنم 😊
1⃣از هرجایی اخبار نگیرید ...
2⃣دعاها و کلمات قرآنی رو ترجیحا از خود کتابها بخونید نه از گوشی ...
منظورم اینه اگه کسی دعایی فرستاد مثلا برای در امان ماندن یا پیروزی جبهه حق یا هرچی سعی کنید برید و از قران یا منبع اصلیش بخونید ...☝️
مانند تصویر فوق☝️
چون ممکنه کلمات رو جابه جا کرده باشن و کلا دعا فرق کنه ...
خیلی ایه الکرسی بخونید ...
خیلی چهار قل بخونید ...
صدقه هر روز بدید...
انشاالله این مصیبتها هم تموم میشه ...
دعا کنیم هممون درحق هم انشاالله روزهای خوش هم میاد ...
اینجور فتنه های آخرالزمانی رو هشدارش رو اقا امیرالمومنین بهمون گفته بودن...
دعاکنیم ایمانمون لابه لای این توپ و تفنگها از بین نره✨
ممکنه این چندروز آموزش نذارم ....🙏
#دعا #مناجات #بلا #قرآن #وعده_صادق
@honarmand_bash
✏️بفرست برای عزیزانت تا از نظر روحی، حالشو خوب کنی 💚