هوای آسمان دلم ابریست
همچون دل مادر چشم به راهی که چشمانش راضی به خواب نمیشود
بی قرار است و روز شماری میکند برای میلاد دردانه اش...
از میلاد که حرف میزنم؛تاریخ شهادت را در ذهنت مرور کن...
چرا که شهادت جز میلاد نیست آن هم از جنس مصطفی!
از جنس دردانه مصطفی ایی که پیمبر است و نامش هم ردیف نام یگانه الله
حالا تو فرض کن کسی باشد که دردانه ی مصطفی باشد!
میدانی از چه و از که میگویم؟
دردانه ی مصطفی که باشی
لقبت جز ثارالله چیز دیگری نمیتواند باشد!
وثارالله که باشی درست است قداستت را میشود از لا یمسه الا مطهرون فهمید
میشود فهمید که بی وضو نامت راحتی نباید مس کرد اما میان همه ی اینها نانجیبی پیدا میشود که با تمام وقاحت محاسنت را درون مشت هایش میگیرد😭😭😭
که راس بالا میبرد از این آرامش مطلق حیات!
من از این دردانه ترین مولا هرچه بگویم فقط واژه پوچ میشود از ناتوانی وصفش...
حالا مینشینیم و تماشا میکنیم که نامتان با پسوند بی سر چگونه کنار نام ارباب جهان قد علم میکند چون بلند مردی به جوان قامتی سید میلاد مصطفوی!
پ.ن: مادر شهید حاج محمد رحیمی در کنار مزار مطهر شهید سیدمیلاد مصطفوی در سالروز تولدش
#تولدت_مبارک
#شهید_آسمانیم
#سید_میلاد_مصطفوی
#نازنین_زهرا_شایگان
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
🌹#شهدا
🔸 جلسه شب سوم ماه مبارک #رمضان۹۸ هیأت میثاق با شهدا بیاد شهید #سید_میلاد_مصطفوی برگزار میگردد.
#وصیت_نامه_شهدا
🔻🔻🔻
✅ @misaq_ba_shohada
🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃
🌹🌴🌺🌿
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین🍃
#مهمان_شام
#سید_میلاد_مصطفوی
سید عاشق شهدای گمنام بود ؛ تو مناطق #عملیاتی که میرفت ، سرش رو میگذاشت روی خاک و زار میزد .
آنقدر گریه میکرد که بیتاب میشد .
بعدها از دوستانش شنیدم که سید گفته : تو خواب امام حسین (ع) رو دیدم
به آقا عرض کردم : آقا جان به فدایت شوم ، آیا زمان #بریدن سرتان درد داشتید؟ امام حسین (ع)فرموده بودند : اصلاً و ابداً ، سید در همان عالم خواب گفته بود: آقا جان پس من هم دوست دارم بی سر شهید بشم .
با تنی مجروح و #قلبی شکسته وارد شهر شدم ، همه ی دوستان از ما سراغ سید میلاد رو میگرفتند .و ما فقط شرمنده بودیم .
خیلی توسل کردم تا اینکه یک شب در عالم رویا دیدم که دقیقا تو همون منطقه درگیری هستیم .
از صدای تیر و ترکش هم خبری نبود .
فضای آرامی بود ، سید خیلی راحت نشسته بود کنار یه باغ کوچک درست در همان جایی که بچه ها پیکرش رو مخفی کرده بودند .
گفتم : سید چه خبر ؟ چرا اینجا نشستی؟
گفت: نادر جان دوست داشتم همینجا کنار عمه جانم حضرت زینب (س)بمانم ، اما بابام خیلی اذیت میشه فقط و فقط به خاطر بابام ان شاالله خیلی زود برمیگردم .
به بچه ها بگو : پیکرم به فاصله نزدیکی از این خونه باغی افتاده ....
هراسان از خواب بیدار شدم ، نمیدونستم چیکار کنم ، منتظر بودم صبح بشه و به مسئولین خبر بدم .
سراغ یکی از فرماندهان رفتم و خوابم رو تعریف کردم .
او هم به دوستانی که در منطقه بودند خبر رو رسوند ، چند روز بعد خبر رسید که پیکر سید میلاد پیدا شده .
دقیقا تو همون نقطه ای که در خواب دیده بودم .
و #پیکر شهید به زادگاهش برگشت در همه جای شهر مردم در ماتم سید میلاد میسوختند تمام شهر از تصویر سید میلاد معطر شده بود .
نماز شهید رو آیت الله محمدی ، امام جمعه همدان قرائت کردند .
و پیکر پاره پاره شهید در کنار مادرش دفن شد .
برادر علی غیبی میگفت : یک ماه قبل از شهادت سید ، بزرگان فرهنگی شهر جلسه ای را در خصوص انجام کارهای فرهنگی و جذب جوانان برگزار کردند .
همه ی دوستان #دغدغه این رو داشتند که در فضای خاص شهر ها آسیبهای بسیار زیادی دامن جوانها رو گرفته و خیلی راحت این جوانها رو از دامن اهل بیت (ع)جدا میکنند و در دامن دشمن می اندازند و ما باید دنبال چاره باشیم .
هر کدوم از دوستان نظری میداد ، منتظر بودم ببینم سید چه نظری داره .
سید با حالت خاصی صحبتش رو شروع کرد :
بسم الله الرحمن الرحیم .
ضمن عرض سلام محضر همه ی رفقا ، با عرض معذرت ، بنده با تمام احترامی که به نظرات رفقا دارم اما هیچ کدام رو در شرایط فعلی کارگشا نمیبینم .
به نظر من اگر بخواهیم فضای معنوی و سالمی رو در جامعه ایجاد کنیم باید خون بدهیم ،
اگر در زمان جنگ فضای شهر های ما پاک بود به برکت خونهای مطهر شهدا بود .
به اعتقاد من الان هم ما احتیاج به این خونها داریم ودر شهر ما هم باید مجدد عطر شهادت بوزد تا شهر #معطر بشه بنده نظر خاص دیگه ای ندارم
والسلام .
باورم نمیشه که سید این قدر زود حرف خودش رو عملی کنه و یک ماه بعد خبر #شهادت سید در شهر پیچید .
ادامه دارد.........
اَللّهُمَ الرزُقنا شَهادَة فی سَبیلِک
🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃🌹
شادی روح امام و شهدا و خصوصا شهدای مدافع حرم صلواتی هدیه کنید .
#تسهیم_درآمد
#شهادت
#شهیدسیدمیلادمصطفوی
#شهید_بی_سر
#فدایی_زینب_س
#شهادت
#درست_انتخاب_کنیم
به شهید سیدمیلاد مصطفوی بپیوندید👇👇👇👇
🇮🇷
@shahidseyyedmilademostafavi
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین🍃
#مهمان_شام
#سید_میلاد_مصطفوی
چند وقت بعد از #شهادت سیدمیلاد ، ما رو به سوریه جهت زیارت خانم حضرت زینب سلام الله بردند.
اون زمان دقیقا مصادف شد با ایام محرم و اولین سالگرد #شهادت سید میلاد .
دلتنگی عجیبی در حرم خانم حضرت زینب (س) بود .
بعد از زیارت به ما گفتند راس ساعت سه همان روز پرچم حرم رو به مناسبت محرم عوض میکنند .
خواستند ما هم حضور داشته باشیم .
نماز ظهر رو #خوندیم و اومدیم در جایی که مستقر بودیم نهار خوردیم بعد خواستم کمی #استراحت کنم که خوابم برد .
در #خواب سید میلاد را دیدم که اومد و گفت: بابا جون مگه نمیخوای بری برا #تعویض_پرچم حرم مطهر؟؟؟
از خواب #پریدم و دیدم چند دقیقه به ساعت سه مانده .
سریع حاضر شدم و با سرویسی که برای #حرم گذاشته بودند رفتیم حرم مطهر .
راس ساعت رسیدیم ، پرچم رو پایین آوردند و بوسیدیم ، حتی یکثانیه سید میلاد از جلوی #چشام کنار نمیرفت .
حضورش رو حس میکردم ، سید نگذاشت که من از این مراسم جا بمونم .
سید عاشق #ولایت و حضرت آقا بود .
دیماه ۹۴ بود که از بیت حضرت آقا با ما تماس گرفتند و خبر #ملاقات #حضرت _آقا با #خانواده_شهدا رو دادند .
باورم نمیشد یکی از بهترین و مهمترین اتفاقات برای خانواده ما بود .
همراه خواهر و برادر شهید راهی تهران شدیم ؛ صبح وارد #بیت آقا شدیم منتظر شدیم تا آقا #تشریف آوردند و نماز رو به امامت حضرت آقا خواندیم ، بعد آقا شروع کردند با #خانواده_شهدا صحبت کردند .
هفت تا از خانواده های شهدا حضور داشتند .
آقا در مورد #فرزندان شهیدمون میپرسیدند و ما جواب میدادیم
با من #خوش_و_بشی کردند و پرسیدند پسر شما #مهندس بود ؟ گفتم : بله
آقا پرسیدند: ۲۹ سالشون بود ، گفتم: بله
آقا پرسیدند : #ازدواج هم #نکرده بود گفتم : خیر مجرد بود .
آقا فرمودند : شنیدم که فرزندتون #بی_مادر بودند ؟ گفتم : بله آقا یک سال قبل همسرم از دنیا رفتند .
آقا فرمودند الان چند فرزند دارید ؟ گفتم : آقا جان الان یک دختر و یک پسر دارم .
آقا فرمودند: آقا سید الان ناراحت نیستید فرزندتون شهید شده؟ با افتخار و غرور گفتم: آقا جان ، خیر سیدمیلاد #فدای عمه جانش حضرت زینب (س)شده مهمان عمه اش شده #اصلا_ناراحت نیستم .
میلادم عاشق شهادت بود و به عشقش رسید .
بعد ازاینکه آقا با تک تک خانواده شهدا صحبت کردند صحبتهایی در خصوص ثمره ی کار بزرگ شهدای مدافع حرم عنوان کردند و فرمودند : این #شهدا حقیقتا #حق_بزرگی بر گردن همه ملت ایران دارند ؛ اگر اینها نمیرفتند و دفاع نمیکردند امروز دشمنان اهل بیت (ع)حرم حضرت زینب (س)رو با خاک یکسان کرده بودند .سامرا را با خاک یکسان کرده بودند و اگر دستشان به کربلا و نجف و کاظمین میرسید آنجا را هم با خاک یکسان میکردند .
اما فقط دفاع از حرم نیست که به آنها جلوه دیگری داده امتیاز دیگرشان کوتاه کردن دست #متجاوزان از خاک ایران اسلامیست .
اینها با دشمنی مبارزه کردند که اگر مبارزه نمیکردند این دشمن می آمد داخل کشور و اگر جلوی دشمن گرفته نمیشد ما باید در #همدان_و_کرمانشاه و دیگر استانها با اینها میجنگیدیم .
امتیاز دیگر این شهیدان ؛ #شهادت در #غربت است .
این هم یک امتیاز بزرگی است که نزد خداوند متعال فراموش نمیشود .
اَللّهُمَ الرزُقنا شَهادَة فی سَبیلِک
🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃
شادی روح امام و شهدا #صلوات
به کانال شهید سیدمیلاد مصطفوی بپیوندید👇👇👇
🇮🇷
@shahidseyyedmilademostafavi
🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃
🌹🌴🌺🌿
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین🍃
#مهمان_شام
#سید_میلاد_مصطفوی
🍃 چند روز قبل از عملیات ، مجتبی کرمی رفت گوشه ای نشست و با خودش فکر میکرد و چیزی #مینوشت و #گریه میکرد ،
حال عجیبی داشت ، با سختی رفتم پیش مجتبی و گفتم: مجتبی جان چت شده؟ دلت برا دختر کوچولوت ، ریحانه جان تنگ شده؟ بلند شو بریم یه زنگی بزن خونه ....
گفت: این حرفها نیست میخوام تنها باشم .
من وسط #شهیدان #کرمی و #مصطفوی نشسته بودم ، سالهای سال به این لحظه غبطه خواهم خورد .بین دو نفر بهشتی نشستم اما متوجه نبودم .این دو نفر آنقدر #گریه کردند که نزدیک بود روح از تنشون جدا بشه .
🌿قبل از عملیات با هم #عقد_اخوت بستیم ، عهد کردیم که اگه به سلامتی از #عملیات برگشتیم برادریمون ثابت بمونه ، و اگه شهید شدیم #شفاعت رفقا یادمون نره
به همدیگه قول شفاعت دادیم .
به سید گفتم : سید ، جان بابات دستم رو بگیر ، اگه #شهید شدی حداقل خوابمون بیا .
گفت: حالا ببینم خدا چی میخواد؟؟
🍂خوب یادمه من تو اون روزا حال خوشی نداشتم ، میگفتم خدایا من هنوز ازت شهادت نمیخوام چون آمادگیشو ندارم ، ولی سید کاملا آماده بود .
روحانی با صفایی اونجا بود .خیلی صحبتهای دلنشینی داشت در مورد جایگاه مجاهدین در راه خدا و #شهدا و ...
حین صحبتهای حاج آقا چشمم افتاد به سید میلاد
دیدم سرش رو انداخته پایین و آروم آروم با دستش میزد رو سرش و زیر لب با زبان ترکی #زمزمه میکرد "اِی الله مَنِ
دَ ا یِسّ"ای خدا من رو هم قبول کن
"اِی الله مَنِ دَ باغیش لا"خدایا منو ببخش
"عمه جان مَنِ دَ قَبول اِلَ"عمه جان من رو هم بپذیر
دیگه تو اون روزا سید به #انقطاع رسیده بود .کم کم در کنار تمام شوخ طبعیها و شور و #هیجانی که داشت ، راز و نیازش نمود بیشتری پیدا کرده بود .
همیشه قبل از اذان صبح #بیدار بود و مشغول عبادت ، یه شب هوا خیلی #سرد بود سید یه پتو دور خودش پیچیده بود و #نماز_شب میخوند .
روزای آخری بود که در حال #تمرین و آمادگی بودیم ، سید دسته ی اصلیش آرپی جی زن بود .
یکی از تیر بارچی هامون #مصدوم شد ، و مجبور شدیم به سید تیربار بدیم .
به سید گفتم : سید جان به تیپ و هیکلت میخوره تیربار چی #گروهان باشی .
سید اولش یه مقدار بهونه آورد وقتی دید تکلیفشه ، با #جان و #دل قبول کرد .
سلاح رو که تحویل گرفت ، دیگه تیر بار ازش جدا نشد .نوار تیربار رو هم دور کمرش می انداخت و یک #هیبت خاصی پیدا میکرد .
سید تو #تقسیم_بندی افتاد دسته ی احتیاط
تا متوجه شد ، که جزو نیروهای هجوم نیست تا صبح مرتب میومد میگفت : ممد آقا منو #جانذارید ها من فقط اومدم بجنگم ، احتیاط کار من نیست .
شب قبل از عملیات مصادف بود با #سوم_محرم ، بچه ها عزاداری عجیبی برگزار کردند ، #سیدمیلاد یه شال مشکی بست به سرش و با شور و حرارت خاص سینه میزد .
فردا قرار بود بریم #عملیات ، معلوم نبود کدوم یکی از بچه ها از بین ما جدا خواهند شد ؟ البته به ظاهر معلوم نبود اما اونهایی که #سیمشون_وصل بود و حساب و کتابشون رو با خدا و خلق خدا صاف کرده بودند ، میدونستند که #رفتنی هستند .
ادامه دارد.........
#راوی: #همرزم_شهید
#شهیدسیدمیلادمصطفوی
#شهید_بی_سر
اَللّهُمَ الرزُقنا شَهادَة فی سَبیلِک
🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃🌹
شادی روح امام و شهدا صلوات
🍃به کانال شهید سیدمیلاد مصطفوی بپیوندید
👇👇👇👇👇
🇮🇷
@shahidseyyedmilademostafavi
✅ به مناسبت سالگرد شهادت #سید_میلاد_مصطفوی
✅ #گلی_از_شهر_بهار
🌷 شده امروز شکوفا گلی از شهر بهار
🌷 پسر حضرت زهرا(س) گلی از شهر بهار
🌹 روز سوم محرم به هوای سوریه
🌹 زده پشت پا به دنیا گلی از شهر بهار
🌷 معنی بندگی و عشق اگرچه سخت است
🌷 ترجمه کرده همین را گلی از شهر بهار
🌹 آنقدَر عاشق ارباب شده ، در راهش
🌹 هدیه داده ست سر و پا گلی از شهر بهار
🌷 جای میلاد اگر بین رفیقان خالیست
🌷 رفته در محضر آقا(ع) گلی از شهر بهار
🌹 گفته که زندگی ما بشود مثل حسین(ع)
🌹 داده الگو به جوانها گلی از شهر بهار
🌷 تک گلی است که از لحظه ی پرپر شدنش
🌷 شده باغی زِ تماشا گلی از شهر بهار
🌹بو بکش بوی خدا ، بوی غزل ، بوی بهشت
🌹 میدهد این گل زیبا گلی از شهر بهار
✅ #یادش_صلوات