eitaa logo
🌷از تبارشهیدسلیمانی🌷
229 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
سلام خیلی خوش اومدید در این گروه می تونید زندگی خودتان و اطرافیانتان رو تغییر بدهید خوشحال میشیم عضو بشید https://eitaa.com/joinchat/2860843019C6dfc20980e نقد و پیشنهادات https://abzarek.ir/service-p/msg/867111
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا إِمامَ الْمُسْلِمينَ... 🌱سلام بر تو ای پیشوای اهل اسلام؛ ای مولایی که هرکس دلش را تسلیم تو کند به مقصدش خواهی رساند. سلام بر تو و بر آن روزی که جهان و جهانیان تسلیم امر تو خواهند بود. 🌻اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌻
AUD-20220919-WA0001.mp3
7.51M
۲۲ هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا اوست کسی که، آنچه در روی زمین است را برای شما خلق کرده! مگه ما کی هستیم؟! آخه چرا باید خدا همچین کاری می کرده؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahidsoleymani110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢🌷یوم الله ۹دی در کلام امام خامنه ای ۱- روز تجلی قدرت خداوند ۲- روز نمایان شدن روح حسین بن علی(علیهما السلام) ۳- روز حرکتی ماندگار در تاریخ انقلاب ۴- روز دشمن شناسی ملت ایران ۵- روز حضور در صحنه بدون فراخوان ۶- روز حرکت قلبی ملت ایران ۷- روز حرکتی برای خدا ۸- روز دفاع خداوند از مؤمنین ۹- روز تجلی یکپارچگی ملت ایران ۱۰- روز افشای اهداف پلید دشمن ۱۱- روز حضور در لحظه ی مناسب و مورد نیاز ۱۲- روز احساس مسؤولیت ۱۳- روز اعتراف دشمن به خلق مردمی ترین حرکت ملت ایران در ۲۰ سال گذشته ۱۴- روزکاری غیر متعارف و غیر معمولی ۱۵- روز گشایش فصل تازه ای از بصیرت ۱۶- روز تجلی صراط مستقیم ۱۷- روز مشت محکم بر دهان فتنه گران ۱۸- روزخیره شدن دنیا به عظمت ملت ایران ۱۹- روز آمادگی ، سرزندگی و نشاط ۲۰- روز وارد شدن قوی ترین ضربه ی ملت ایران به دشمن 🇮🇷 حماسه نهم دی، میثاق مردم با رهبری ، مقابله با جنگ ترکیبی دشمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑 وقتی جامعه مرده است، تو زنده باش! 📝ممکن است بنا به دلایلی اغلب افراد در جامعه اسلامی، نقش فعّال خود را در عرصه‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی ایفا نکنند؛ اما این دلیل نمی‌شود آن‌هایی که فهمی از شرایط دارند، همرنگ این جماعت شوند و جبهه حق را تنها بگذارند. ☄ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها زمانی‌که مشاهده کرد جامعه اسلامی بر عهد خود با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر سر امامت و ولایت باقی نماندند و پیمان شکستند، خود وارد میدان شد و از این جایگاه دفاع نمود. ✅درس بسیار مهم اینجاست: ممکن است زمانی برای امت اسلامی وضعیتی ایجاد شود که همه خواص و عوام از اصول و مبانی دینی بازگردند و حقیقت و جریان حق را کتمان کنند؛ اما تو اگر زن هم باشی، باید به دفاع از حقیقت برخیزی! 💢ممکن است حتی از طرف همین عوام و خواص مورد تعرض قرار بگیری؛ اما تو باید برای دین خدا قیام کنی؛ و این، خصلت برجسته حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بود. هرگز نباید گمان کرد که چون تنها یک نفر هستم پس سخنم به جایی نمی‌رسد و در نتیجه امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنی؛ مخصوصا اگر موضوع آن، خلافت و جانشینی رسول خدا وبه فعلیت رسیدن امر ولایت باشد. 👌بنابراین یکی از مهمترین درس‌ها و نکات عبرت آموز این است که هیچ ضمانتی وجود ندارد که جامعه همیشه بر عهد خود ثابت بماند؛ اما در مقابل در مقام عمل به آیه « فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ؛ پس هر كه هم وزن ذره‏ اى نيكى كند (نتيجه )آن را خواهد ديد» هر کسی که ذره‌ای احساس تکلیف می‌کند ولو اینکه در مظان اتهام قرار گیرد، باید حرف و سخن حق را بگوید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 قربانیِ جنونِ دروغ 📌. مادرِ شهید نَخوانَد! 🇮🇷 بنویسید از ضجه‌ای که در گلو مُرد! بنویسید از دستان لطیف کودکی که دامنِ مادر چسبیده و از هراس، نزدیک به سکته! از قمه‌ای که بالا می‌آید، پایین می‌رود، بالا می‌آید، فرود می‌آید و خون... 🇮🇷 بنویسید از رنگِ پریده‌ی زنان کنار خیابان و نفَسِ بریده و جیغی که به جایی نمی‌رسد. از قمه‌ای که وحشیانه با نفرت، به قصد کُشت، بالا می‌رود، پایین می‌آید، بالا می‌رود، فرو می‌آید بر سر... بالا می‌آید، فرو می‌رود بر گردن، بالا می‌رود، فرود می‌آید و خون... 🇮🇷 بنویسید از صدای قلبی که می‌کوشد خون را به دست‌های بی‌حس‌ و لرزان مغازه‌داری برساند، به چشم‌های از وحشت و تعجب بیرون زده و پاهایی که جان ندارد از این همه وحشی‌گری بگریزد. بنویسید از قمه‌ای که بالا می‌رود، پایین می‌آید و خون... 🇮🇷 بنویسید از کودکی که برق آن شمشیر، صدای نفس نفس زدنِ رو به خاموشی، دستی که برای دفاع بالا می‌آید و نمی‌تواند... را هرگز فراموش نمی‌کند. 🇮🇷 بنویسید از هیجان کُشتن، کُشتن بی گناه، با قمه، با شدّت، با نفرت. 🇮🇷 بنویسید از رهگذری که پایش سست شده، نمی‌داند این وحشی‌گری در خواب است یا بیداری، از قمه‌ای که بالا می‌رود، پایین می‌آید و خون... از آدمی که اضطراب، خون گرم را با مشت بر صورت سردش می‌کوبد و می‌رود شاید کسی را از کُشتن و کسی را از کُشته شدن بازدارد، اما... 🇮🇷 بنویسید از تیزی‌ای که با شتاب و بی‌هدف می‌چرخد، می‌گردد، دستی که پاره می‌شود، پوستی که می‌بُرد، گوشتی که می‌درد، استخوانی که... درد تیغی که می‌رود و می‌آید بر سر، بر گردن، و خون... 🇮🇷 بنویسید از چشم‌هایی که از خشم، تن می‌درد، از دستی که وحشیانه قمه را بالا و پایین می‌بَرد، نه می‌بیند نه می‌شنود، فقط خون می‌خواهد. 🇮🇷 بنویسید از کاسبی که به امید لقمه نانی آمده، وحشت و اضطراب و کابوسِ خونین درو‌ می‌کند. 🇮🇷 بنویسید از کودکی که هر شب کابوس می‌بیند، از مردی که هر شب خود را جای قربانی تصور می‌کند. از وحشت بی‌پایان و ترس تَکرار این حادثه! 🇮🇷 بنویسید، بنویسید از دست‌ها و پاهایی که نیمه شب به درِ خانه درماندگان کمک مومنانه می‌برد و امروز از ملاء، مترف و حامیانشان زخم می‌خورد و فردا می‌گویند مگر او خادم ملت بود! 🇮🇷 بنویسید از بدنی که روزی در گِل بود تا مردم را از سیل نجات دهد و امروز، بر سیل خون غلتیده، به گناهِ دفاع از امنیت مردم، در مقابل حرامیانِ حرام لقمه، و فردا می‌گویند مگر او «جان‌فدا»ی ملت بود! 🇮🇷 بنویسید از جیغ«زن»، که«زندگی»اش را در کام«آزادی» دروغین، بربادرفته و خونین می‌بیند. 🇮🇷 بنویسید از خونی که از رگ بریده بیرون می‌زند، دست‌های خالی و بدون سلاح که بی‌جان می‌شود، چشمانی که می‌پرسد به کدامین گناه، و قمه‌ای که هنوز می‌رود می‌آید، تشنه خون است. 🇮🇷 بنویسید از چشمان خوکرده به دروغِ نارسانه‌های بی‌بی‌سی و اینترنشنال و من و تو و... و سلبریتی‌ها ، که چشم در چشم بی‌گناهی دوخته، اما نمی‌بیند. قمه بالا می‌آید، فرود می‌آید و خون... از دستی که سلاح را بالا می‌برد، پایین می‌آورد و خون...، قلبی که برای کُشتن دیوانه‌وار می‌تپد و خون...، مغزی که در دروغ پخته و گرم شده است و خون... 🇮🇷 بنویسید از این خیال خام فریبنده که می‌کُشم، می‌زنند، آزاد می‌شوم، می‌کشم می‌درم، مجازات نمی‌شوم و خون... 🇮🇷 بنویسید... 🇮🇷 بنویسید از قربانیِ قربانیِ دروغ‌های نارسانه‌ها و سلبریتی‌ها 🇮🇷 بنویسید از قربانی دهن کجی سلبریتی‌ها به قانون، از قربانیان جنون روشنفکری، جنون شهرت و جنون لذت(مادی). 🇮🇷 بنویسید از پایی که سمتِ دار می‌رود، درحالی‌که می‌توانست سمتِ زندگی برود، اگر دروغ‌ها و‌ هوس‌های نارسانه‌ها و‌ سلبریتی‌ها می‌گذاشتند. 🇮🇷 بنویسید از دو پرنده خوشبختی که از بام خانه‌ی دو آدم(محارب و شهید) پر کشید و روی شانه‌ی سلبریتی‌ها نشست که قلم در خون آن‌ها زده، و می‌نویسد برای خوردن و نوشیدن بیشتر، برای گرین کارت، برای مسافرت به خارج با خیال راحت، برای گرفتن شهروندی درجه دوم طاغوت، برای فرزندی که به ۸۰ میلیون ایرانی می‌ارزد. 🇮🇷 بنویسید از قربانیان قاتلان چهره در نقابِ هنر و ورزش و دلسوز... پوشانده، که با قلم می‌کُشند. 🇮🇷 بنویسید از آنها که«رای» به قیمت«خون» و«ناموس» می‌خرند! 🇮🇷 بنویسید از قربانیان حرام‌لقمه‌گانِ سرِ سفره‌ی استکبار و استعمار نِشَسته. 🇮🇷بنویسید از دو مادر دو مادر گریان مادران دو قربانی، قربانی دروغ سلبریتی‌ها و نارسانه‌ها و بی‌بصیرتی. ادامه👇
🇮🇷 بنویسید از قلم‌هایی که از آه شهیدِ مظلوم، نفس‌نفس‌های آخرش، پاهایی که برای جان دادن به زمین می‌کِشد، سوزش و دردی که ذره ذره می‌کُشد، گرمی خون که پوششِ آخرینِ چهره‌ی مظلوم سرمازده‌اش می‌شود...، نمی‌نویسد. 🇮🇷 بنویسید شاید زنندگان را وادار به کمی شرم‌ و مکث کند. 🇮🇷 بنویسید از صدای بلند مردمی که تابوت شهید را همچون دُرّ گرانبها بر دوش می‌برند. 🇮🇷 بنویسید از ملتی که شهادت آرزویش است. 🇮🇷 بنویسید از سیلیِ پیاپی، که مردم بر گوش استکبار و عقبه داخلی‌اش می‌کوبند. یا حسین ✍ محدثه زندی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطمه مغنیه خواهر شهید جهاد مغنیه🌷 میگوید: مادرمن یک زن فوق العاده است ، خبر شهادت بابا که رسید رفت دو رکعت نماز خواند... همه ی ما را مادرمان آرام کرد ، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند ، وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شدیم خطاب به جنازه بابا گفت : الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند... همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم . بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشیع برگزار میشد ، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور ... دلم سوخت وقتی برادرم جهاد رو دیدم ... مثل بابا شده بود ... خون ها رو شسته بودند ولی جای زخم هاو پارگی ها بود ، جای کبودی و خون مردگی ها ...: تصاویر شهادت بابا و جهاد باهم یکی شده بودن و ی لحظه به نظرم رسید من دیگه نمیتونم تحمل کنم ... باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی رو آروم کرد . وقتی صورت جهاد رو بوسید ، گفت : ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده ؟! ، البته هنوز به" اربا اربا " نرسیده ... باز خجالت آروممون کرد.... 😥