🥀 #شهیدانه
✍شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد
۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد
در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد
برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد...
زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند🖤🔗
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟
او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عجالله
💌نامه برای آب...
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز.
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم ، کسی را ندارم که
بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم .
تا ابد مدیون شهداء هستیم...♥️
#شهیدانه♥️
📝شهید نوجوان ۱۶ ساله که مثل یک عارف ۷۰ ساله با خدا مناجات کرده :
🤲 خدایا ! تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت...
♨️ اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..!
👈 پس خدا! برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...!
✨شهید محمود رضا استاد نظری ✨
#شهیدانه♥️
#فرازی_از_وصیتنامه_شهید_محمد_امین
#کریمیان
💔 دیگر نمیتوانم دنیا را تحمل کنم
⭐️پدر و مادر عزیزم! زندگی برایم سخت شده بود وقتی میدیدم از شهدا فقط اسمشان بهجامانده و آرمانهای شهدا تقریباً مرده بود.دنیا بدون شهدا و لگد کردن خون شهدا از مردن برای من سختتر بود وقتی برادر به برادر رحم نمیکند، حجابها به بهانه آزادی رعایت نمیشود، شکمها از حرام پر میشود و همه و همه، مهدی (عج) فاطمه را تنها گذاشتهاند دیگر نمیتوانم دنیا را تحمل کنم.
🌹#شهیدانه
یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش بچهها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر میداشت و با آب داخلش وضو میگرفت.
میگفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، #شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم.
میخوام بهونه نداشته باشم که #نماز_شبم رو از دست بدم.... بقیهی بچهها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.
🌹شهیدمسعودشعربافچی 🌹
#شهیدانه
از مادر شهید حسن باقری پرسیدند:
چی شد که پسری مثل آقا حسن تربیت کردی؟!
گفتند:
«نگذاشتم امام زمان(عج) در زندگیمان گم شود»
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
♥️#شهیدانه
داستانش شنیدنی است؛ شخصیتی تاریخی و اثرگذار که از «لاتی» به «پهلوانی» رسید.
میگویند در همان شبی که او را برای اعدام میبردند، به یکی از زندانیان گفت:
محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلیها شما رو دیدند و خریدند، ما ندیده شما رو خریدیم.
بعد از پیروزی انقلاب، محمد آقا با جمعی از مردان انقلابی، خدمت امام خمینی رسیدند و پیام طیب را به امام رساندند.
امام (ره) فرمودند:طیب، حُرّ دیگری بود.
سرباز روح الله
#شهیدطیبحاجرضایی
🌹#شهیدانه
📝بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد.
نه اون حرفی زد نه من.
حرف رفتن رو پیش کشید و گفت:
منم میخوام برم سوریه...
خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره.
سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم:
- تو نباید بری علی!
-چرا؟!
-چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی...
ما برا بچهمون اسم انتخاب کردیم.
داریم خونمون رو درست می کنیم.
این همه برنامه برا زندگیمون داریم.
-اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم)
-خب این دفه نرو، دفعه بعد میری.
امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم.
نه گذاشت نه برداشت گفت:
«خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟»
دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت.
ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.
باز گفت:
تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو...
🌹#شهید_علی_آقائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#شهیدانه
🔴 عشق رو میشه جور دیگه ای تفسیر کرد؟!😭😔
🔻 منوچهر مدق به روایت فرشته ملکی همسر شهید
▪️یک قصه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب
▪️کز هر زبان که میشنوم نامکرر است
مدیون وشرمنده شهدا وخانواده شهدائیم😔😢
🌹#شهیدانه
غواصی که #دهان خود را پر از #گِل کرد تا مبادا صدای نالهاش موجب لو رفتن مَعبر شود*👇
✍🏻برای شروع عملیات #کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛
به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم. وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم
*#شهید_سعید_حمیدیاصیل* هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است.
اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که *دهان شهید پر از گِل شده بود.*
بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد،
برای اینکه صدای نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.
🌹#شهیدانه
🥀 قالی می بافت به چه قشنگی، ولی درآمدش رو برای خودش خرج نمی کرد. هر چی از این راه در می آورد ، یا برای دخترای فقیر جهیزیه می خرید و یا برای بچه ها قلم و دفتر.
🥀حتی جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت، البته با اجازه من.
یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار.
🥀 ازش پرسیدم : «چرا شب عیدی لباس نوت رو در آوردی؟» گفت:« وقتی پیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم😓.
همش فکر می کردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره... دیگه نمی پوشمش!».
🌹شهیده طیبه واعظی
🌸تولد 👈 1339
🔸شهادت 👈 فروردین ماه 1356
🥀علت شهادت 👈 به دست ساواک
🌹#شهیدانه
محمد تأکید زیادی بر حجاب زنان و خانمهای جامعه داشت و همیشه به خواهرهایش میگفت: «امام حسین تا لحظهای که زنده بود، اجازه نداد لشکر دشمن به طرف خانوادهاش برود؛ ما هم که پیرو امام حسین هستیم، باید تعصب درباره حجاب و ناموس را از امام حسین علیهالسلام بیاموزیم، دشمن از حجاب شما بیشتر میترسد تا از توپ و تانک ما.
یکی از دوستانش تعریف میکرد وقتی محمد در گشتهای ارشاد و امر به معروف با خانم یا دختر بیحجابی برخورد میکرد، چهرهاش از ناراحتی سرخ میشد؛ باوجود این، وظیفهی هدایتگری و ارشادی خود را فراموش نمیکرد و با استدلالهای عقلی بهشون میفهماند که بیحجابی، آزادی نیست بلکه تهدیدی برای سلامت و زندگی خود آنان است، پسرم تا زنده بود، بر حجاب و عفاف خانمها تأکید داشت و از این بابت نگران بود.
#شهید_محمد_جاودانی
« به روایت مادرشهید»
♥️#شهیدانه
یک بار سوار اتوبوس شدیم تا به منطقهٔ دیگری برویم، قرار بود چند ساعت در راه باشیم سعید در وسط اتوبوس وایستاد و گفت: برادرها اگر می خواهیم به جایی برسیم باید از تک تک لحظه هایمان استفاده کنیم، الان این چند ساعت را که در راه هستیم به بطالت نگذرانیم، بیاییم شروع کنیم به ذکر #صلوات.
این همه فضیلت در مورد صلوات گفته شده...#صلوات تنها دعایی است که خدا و ملائکه آن را انجام میدهند و به ما توصیه کردند که ما هم انجام دهیم.
بعد ادامه داد؛ ما با صلوات از خدا تشکر می کنیم که این همه نعمت به خصوص نعمت اهل بیت را به ما داده...
#شهید_سعید_زندی
♥️#شهیدانه
اهـلشوخـےبـود...
بـسیاراهـلشـوخےبـودبراۍاینکہ
دیگرانمخصوصاطلابرابخنداند،
هـرکارۍانجاممیدادمثلابہرفقاے
هـمپـایـہاےمـےگـفـتبـااوڪشتے
بـگیرندواونـیـزدرحـیـنڪشتےبـا
حـالـتےڪہدیـگـرانرابـخـنـدانـد،
خـودشرابہزمـیـنمـےانـداخـت.
ازبعدازاربعینهمڪہبراۍکمکبہ
جـمـعشـدناغـتشاشاتمۍرفت،
هـرگزباڪسےدرباره ڪارهایےکہ
انجام داده بودصحبتنمےڪرد؛
امااگردرحـینخدمتڪردنچیز
خـنـدهدارےدیدهبودحـتـمابراے
همہتعریفمےڪرد...
#شهید_آرمان_علی_وردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️#شهیدانه
پیام شهیدجوادمحمدی...
یکدنیا معرفت و اخلاص، در همین چند دقیقه صحبت..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#شهیدانه
اولین شهیدراه نابودی اسرائیل
صدای شهید لطفی نیاسر را که مستقیما توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید را میشنوید.
🌹#شهیدانه | #مناجات
🤲خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی. خدایا! تو خود میدانی که همواره آماده بودهام آنچه را که تو خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم. اگر این نبود، آن هم خواست تو بود. پروردگارا! رفتن در دست تو است؛ من نمیدانم کجا و چه موقع خواهم رفت ولی میدانم که از تو باید بخواهم که مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آنقدر با دشمنان قسم خوردهات بجنگم تا به فیض شهادت برسم.
🌷شهید علی صیاد شیرازی🌷
🌹#شهیدانه
✍هرگاهتصمیمگرفتےبدون حجاب
وباظاهرغیراسلامےبیرونبروۍ،
بدانکهغربرادرتهاجمفرهنگےاشیارۍ
مےکنےوتوجهجوانانےکهسعےبرحفظ
نگاهشاندارندراجلبمےکنے
مباداحجابـےکهبرتوواجبشدهتاتورا
با نجابت فاطمے پاکدامننگهدارد
راتحریفکنےچراکهتوآبروۍتمامے
دخترانمحجبهوپاکدامنهستےبااین
همهاگرهمچنانبهاینمسئلهبـےتوجه
بودۍبدانکهدیگراسمشیعهبرروۍ
تونمیتوانگذاشت..
#شهیدعلاحسن_نجمه
🌹#شهیدانه
دوستانش میگفتند:شب قدرسال قبل تو هیئت گفتن:به یکی نیازه که بچه های کوچیک رو از دم درببره تا مهدکودک هیئت. همه گفتیم ما میخوایم قرآن سربگیریم وقبول نکردیم.
اما آرمان قبول کرد و کل شب احیا فقط دم در وایساده بود و بچه هارو تا مهدکودک میبرد!
راه های عاقبت بخیری فقط اونایی نیست که مافکرمیکنیم!
خدایا به ما بلوغ وظیفه شناسی عنایت بفرما
#شهید_آرمان_علی_وردی🕊
یادش گرامی با ذکر صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#شهیدانه
💢به جبهه اومدم شایدبتونم درراه خداکمکی کنم....
#شهید_مهرداد_عزیزاللهی
#شهیدانه♥️
خواهرم همه دعواها سر حجاب توست
ما پاکی تو را می خواهیم
و آنها برهنگی تو را
ما آزادی تو را می خواهیم از بند هوس ها
و آنها برده جنسی برای لذتها
و تو خود انتخاب کن بانو.
#شهید_سید_سجاد_خلیلـے🕊
♥️#شهیدانه
گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیستوپنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و #نماز_شب میخونه و زار زار گریه میکنه!
بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟!
برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عج) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم...
#شهید_عباس_صاحب_الزمانی🌹
#شهیدانه🌹
یاد گرفتیم :
از ابراهیم هادی ، پهلوانی را🕊
از حاج همت ، اخلاص را🕊
از باکری ها ، گمنامی را 🕊
از علی خلیلی، امر به معروف را 🕊
از مجید بقایی ، فداکاری را 🕊
از حاجی برونسی ، توسل را 🕊
از مهدی زین الدین ، سادگی را 🕊
از حسين همدانى ، جوانمردى و اخلاق را🕊
از حاج قاسم سلیمانی، ولایتمداری را 🕊
بااین همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که میرسد ، شرمنده ایم!!....💔
#شهیدانه🌹
بنّا بود؛
چون کر و لال بود، خیلی جدی نمیگرفتنش.
یه روز کنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت”شهید عبدالمطلب اکبری!
خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت.
فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش
۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!
وصیتنامش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هرچی گفتم،به من میخندیدن!
یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم،فکر کردن من آدم نیستم و مسخرم کردن!
یک عمرکسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم
اما مَردم! ما رفتیم
بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف میزدم.
آقاخودش گفت:تو شهید میشی...
#شــهیــدانــه
🍃حسین خرازی نشست ترک موتورم و راه افتادیم.
🍂بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش میسوخت.
🍃فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد؛ من و حسین آقا هم برای نجات آن بندهی خدا با بقیه همراه شدیم.
🍂گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو سه متری، میپاشیدیم روی آتش.
🍃عجیب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت میسوخت، اصلاً ضجه و ناله نمیزد و همین موضوع پدر همهی ما را درآورده بود!
🍂ناله نمی کرد اما بلند بلند فریاد میزد:
خدایا.....الان پاهام داره میسوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی
🍃خدایا!
الان سینهام داره میسوزه....
این سوزش به سوزش سینهی حضرت زهرا(س) نمیرسه....
🍂خدایا!
الان دستهام سوخت..
می خوام تو اون دنیا دستهام رو طرف تو دراز کنم.... نمیخوام دستهام گناه کار باشه!
🍃خدایا!
صورتم داره میسوزه!
این سوزش برای امام زمانه(عج)...
🍂برای ولایته..
اولین بار حضرت زهرا(س) این طوری برای ولایت سوخت!...
🍃آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمیتونم، دارم تموم میکنم.
🍂خدایا!
خودت شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم.
🍃آن لحظه که جمجمهاش ترکید من دوست داشتم خاک گونیها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
🍂حال حسین آقا از همه بدتر بود.
🍃دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمیداره بگه جواب اینا رو چی میدی؟
🍂زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
🍃تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانهی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
#شهیدانه
🌹شهید گمنام:
غریب ترین کلمه است...
مظلوم ترین کلمه...
کلمه ای که هزارن هزار درد دارد...
دردهای ناگفته...
حرف های نزده...
بغض های سرخورده...
شهید گمنام یعنی:
هنوز مادری منتظر است...
هنوز پدر شکسته ای امیدوار است...
شهید گمنام یعنی دلتنگی فرزندی برای پدرش که حتی مزار هم ندارد...
یعنی اشک های سرد زنی برای گمنام بودن مرد زندگیش...
شهید گمنام یعنی فقط چند استخوان...
یعنی غربت...
یعنی پلاکی گم شده...
شهید گمنام یعنی مزاری خلوت...
یعنی بی سروصدا اوج گرفتن...
شهیدگمنام یعنی پسرم دیگه بیا...
یعنی پدرم به چند استخوانت هم راضیم فقط بیا...
شهید گمنام یعنی معلوم نیست چگونه شهید شده است؟
گرفتار آب های خروشان اروندشده است؟
یا انتهای کانال کمیل آرام گرفته است؟
شایدهم در طلاییه غریب مانده است...
شهید گمنام یعنی دیگر برنمیگردد...
یعنی بی خبری...
#شهید_گمنام یعنی:
فدایی مادر شدن...