💠مرحوم استاد فاطمی نیا:
🔸 یک دعا خالی از مقام نیست. هیچ دعایی بی جواب نمی ماند . ذره ای خاک در این میکده ضایع نشود .
🔴 کانال سلوک عارفانه⇩⇩⇩
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2768175511C5d5d08b441
💠علامه طباطبایی :
💠من ضامنم اگر کسی زبانش را کنترل کند خدا به او حکمت بدهد.
و کسی که حکیم شود به محبت الهی دست می یابد و این محبت قابل تصور نیست، اگر ذره ای از آن را بچشیم دنیا و آخرت را به خاطرش رها خواهیم کرد حتی اگر درهای بهشت را بگشایند و به ما اجازه ورود هم بدهند به آن توجهی نخواهیم کرد.
🔴 کانال سلوک عارفانه⇩⇩⇩
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2768175511C5d5d08b441
•
هرکی مهدی رو میخواد، بیاد اینجا...
مهدی تو رو خدا برگرد،
قسم نده احمد!
من نمیتونم بچه هامو
اینجا تنها بذارم؛
بهشون بگو ...
هرکی مهدی رو میخواد،
بیاد اینجا...
#شهیدحاجقاسمسلیمانی
″فرماندهی در جنگ ما
«امامت» بود نه هدایت.
«برو» نبود بلکه «#بیا» بود؛
فرق است بین این کلمه،
در کلمه «بیا» و «برو».
آنها در نوک بودند!
و فریادشان این بود،
«بیا»...″
اینگونه ایستادند...
دو سکانسی زیبا از
فیلمسینمایی موقعیتمهدی
#شهیدآقامهدیباکری
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمٰنُ وُدًّا
کسانی که ایمان آورده
و کارهای نیک انجام دهند
خداوند رحمن محبت آنها را
در دلها میافکند...
[مریم آیه۹٦]
#فرمانده_دلها
#لشکر۸_نجف_اشرف
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
شهداء این زخم خوردگان تیر عشق
رفتند تا زمستان بوی بهار بگیرد...
📸 واپسین روزهای زمستان ۱۳۶۳
این نقطه درست قرارگاه قواه ابراهیم کنار کیسهای جبهه است، این قرارگاه بعداز تصرف توسط رزمندگان لشکر عاشورا «قرارگاه فرماندهی شهید مهدی باکری» نام گرفت، در تصویر اسماعیل سعیدیکیا را بر بالین #شهید_قادر_طهماسبی معاون ستاد لشکر عاشورا میبینید. در آخرین روز عملیات بدر در این قرارگاه پارههای پیکر شهدا جمع آوری شد..!
#عملیات_بدر
#قهرمان_وطن
#لشکر۳۱_عاشورا
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
💠 @bank_aks
🌹.. از خاکـریز پایین آمـدم.
قطبی داشـت مجـروحین را روی برانکـارد میگذاشت. کمکـش کردم؛ سه نفـر بودند. یکی از مجـروحین در حـال شهـادت بود. دوست داشتـم هنگام شهـادت بالای سرش باشم. ترکش ها سر و سینه اش را خونین کرده بودند. قرآن را از جیبم خـارج کردم و سوره "الـرحمـن" را خواندم و بعد قـرآن را روی سینه اش گذاشتم.
🌷 آرام گفت: «ياحسـين ع .. يازهــرا س ..» و رفـت به سرزمینی کـه حسین ع و زهـرا س منتظرش بـودند.
📚 خداحافظ کـرخه / داوود امیریان
"صلـواتی هدیـه کنیم به ارواح مطـهر شهـدا"
اسطورهایتاریخ ایران
🔺تصویری دیده نشده از شهدای بخـون خفته کـانال آسمـانی و معروف کمیـل در فکـه جنوبی
این تصویر بعداز اتمام عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ماه ۶۱ توسط دشمن ثبت شده.┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
کانال:اسطورهایتاریخ مقاومت ایران
👇👇👇👇👇👇👇👇
1)https://t.me/mosav_ii
2)https://new-portfolio-2-9jqb.vercel.app/
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهدا
#ماه_مبارک_رمضان
نامه #سردار_شهید
#مهدی_خوش_سیرت
در ماه رمضان سال 1366به یکی از همرزمانش
اما برادرم چون وظیفه یک دوست آن است که از هر جهت مواظب دوستش باشد لذا من هم با همه بی لیاقتی خود چند نکته را متذکر می گردم و آن اینکه برادر ، ماه رمضان ، ماه قرآن است و شادابی دلهای بیدار با طراوت قرآن ، بلکه مهمتر از آن ، حیات ما قرآن است و با او بودن و پس هیچ وقت زندگی بدون قرآن را قبول مکن و در پناه قرآن زشتی ها را از خودمان دور کنیم و با توسل و تمسک به قرآن خوبی ها را در خود پرورش دهیم و بارور کنیم.
برادرم ؛ خیلی از برادران در موقعیت سنی شما ارتباط خوبی با قرآن و کتابهای خودسازی داشته اند و خوب از خودشان مواظبت می کردند اما همین که چند صباحی از عمرشان گذشت بی حال شدند و حال عبادت و مناجات و مطالعه کتب اسلامی را از دست دادند.
لذا مواظبت کن از حالات خودت تا دچار این کسالت روحی نشوی ، که ان شاءالله هیچ وقت نخواهد شد و این تذکرات به خودت قسم ، به خودم هست نه به تو. به هر حال از شما خیلی التماس دعا دارم."
راوی :
#همرزم_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
🌹💐🕊🌺🕊💐🌹
#در_محضر_شهدا
#شهدا_و_ماه_رمضان
#شهید_والامقام
#استاد_مرتضی_مطهری
یک ماه رمضان کوشش کنیم «انسان» باشیم، آن وقت شما ببینید بعد از یک ماه عبادت و عبودیت اثر خودش را می بخشد یا نمی بخشد؟ ببینید بعد از یک ماه، همین روزه شما را عوض می کند یا نمی کند.
📚 مجموعه آثار، ج 23، ص 492
#ماه_رمضان
#ضیافت_الهی
#تأثیر_روزه
#التماس_دعای_فرج
🌹 🥀🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_عبدالحسین_برونسی
يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد گرم. فصل تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای #عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم #عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند #عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از #شهادتش، همان رفيقش میگفت:
آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه #شهيد دادند، آن #مادر_شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم #مادر_شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚کتاب #خاکهای_نرم_کوشک
#مردان_بی_ادعا
#مردان_خاکی
#بیت_المال
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹