#شهیدانه #پسرانه #رولیتگری
🥀یک روز بهش گفتم، پسر تو دانش آموز هستی ، درست نیست بری جبهه ،درستو بخون ، برگشت گفت:« طاقت ندارم نامحرم دست به #ناموس من بزنه.»... برای کارگری رفتم سرزمین برگشتم دیدم سبحان نیست ، گفتم سبحان کجا رفت ،گفتن رفت #جبهه.
🌷 #شهید سبحان جنت صادقی رامسر شهادت ۱۳۶۵ ام الرصاص سن ۱۸ سال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #انقلاب_مردم
#یمن #ما_متحدیم #طوفان_الاقصی
#شهیدانه #عارفانه #روایتگری
🌷عکس ماندگار سردار شهید احمد محتشم در کنار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
#سردار_شهید_احمد_محتشم
تاریخ تولد: ۱۳۳۷
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲
🥀شهید احمد محتشم در کرمان و خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. از دوران طفولیت به مسائل دینی و مذهبی علاقه وافری داشت به طوری که مشتاقانه در کلاس های دینی و مراسم مذهبی شرکت می جست.
🌷در دوران حکومت طاغوت متهورانه و بی باکانه در پخش نوارهای مذهبی سخنرانی ها و اعلامیه های حضرت امام فعالیت گسترده ای داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پی مبارزاتش از نخستین افرادی بود که به عضویت سپاه پاسداران درآمد و مستمر در منطقه کردستان علیه ضد انقلاب جنگید.
🌷با آغاز جنگ تحمیلی از کردستان به جبهه ی جنوب شتافت و در عرصه نبرد با دشمن حماسه ها آفرید.
بعد از مراسم ازدواجش که هنوز مدتی از آن نگذشته بود مجدداً داوطلبانه عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید.
🥀وی فرماندهی شجاع و با ایمان و عابدی پارسا بود که لحظه ای از ذکر خدا و نماز و روزه و نماز شب غافل نبود.
از خصوصیات بارز وی عبادت زیاد همراه با اخلاص بود و همیشه ذکر خدا را بر لب داشت بزرگترین سفارش او یاد خدا و به جا آوردن عبادات بود.
🌷با وجود عشق و علاقه وافر به خانواده مرتب تکرار می کرد: "جنگ و جهاد در راه خدا را بیشتر دوست دارم پس شما هم به خاطر خدا صبر پیشه کنید و بدانید شما بیشتر از ما در پیشگاه خداوند اجر دارید."
آدرس مزار شهید احمد محتشم گلزار شهدای کرمان
#دستخط_ناب
#شهید_ترور
🟢دستخط دانش آموز شهید محمدامین صفرزاده ... اون هم انگشترش که همیشه دستش بود ولی ... صبح حادثه، انگشترش را در برابر آینه می گذارد... و جالب اینجاست که: همون انگشتش هم قطع میشه...
📌روایت کرمان
✨مادر میان اشکهایش لبخندی زد و گفت:((من بچه ها رو به سختی بزرگ کردم ولی خوشحالم پسرم شهید شد.))
بعد ازینکه دست خط محمدامین را نشانمان داد که برای برادرش آیه "امن یجیب" نوشته بود ادامه داد:🌟((محمدامینم همیشه عشق شهادت بود، من هم دوست داشتم به آرزوش برسه. هر وقت صحبت از شهادت میشد بهش میگفتم انشاالله به سن حبیب بن مظاهر که رسیدی اونوقت شهید بشی، اما فکر نمی کردم به این زودی پسرم شهید بشه و من هم بشم مادر شهید. ))🥀
🌱در حالی که با دستمال، اشکش را از گوشه چشمش پاک میکرد، آهی کشید و گفت:((خیلی زود بود، اما راضی ام به رضای خدا.))
📝راوی مادر شهید صفرزاده
✍به قلم اعظم رنجبر
✍اَللّهُمَالرزُقناتَوفیقَشَهادةَفيسَبیلِك....
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #دعوت #انقلاب_مردم
#یمن #ما_متحدیم #طوفان_الاقصی
🇮🇷
📝 من امشب بجای خیلیها تکبیر میگم‼️
❄️🌹❄️
1⃣ بجای میرزا کوچیک: که جلوی دشمن ایستاد تا پای خارجیها به رشت باز نشه.
🔸و الان نیست که ببینه خارجیها از ایران که هیچی از منطقه دارن پرت میشن بیرون.
2⃣ بجای رییسعلی تکبیر میگم: که میخواست خارجیهارو از بوشهر بیرون کنه
🔹و الان نیست که ببینه همون خارجیها توی #خلیج_فارس شلوارشون رو با دیدن ما خیس میکنن.
3⃣ بجای چمران تکبیر میگم: که رفت لبنان شاگرد تربیت کنه
🔸و نیست که ببینه الان لبنانیها دستشون روی ماشهی موشکهاشونه تا از انقلاب اسلامی دفاع کنن.
4⃣ بجای همت و خرازی و باکری تکبیر میگم: که نیستن ببینن نه تنها یه وجب خاک به بعثیها ندادیم، بلکه الان دستمون با عراقیها گردن همه علیه آمریکا
5⃣ بجای امام تکبیر میگم: که بعد از چندصد سال پای متجاوز و بیگانه رو از این خاک برید...
6⃣ امشب بجای هزاران شهیدی تکبیر میگم که جونشون رو دادن تا من آزاد باشم، نه برده.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
~ ~🔸🍃◽️~ ~
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
امشب ساعت ۹
همه باهم
به کوری چشم بدخواهان نظام و انقلاب
ندای
الله اکبر سر خواهیم داد.
🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 ال اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷