eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
125 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
گمنامی را انتخاب کرده ای کهـ قید زمان و مکان در کار نباشد.. تا دلهــا را هرکجا کهـ باشند گِرد خود جمع کنی:)🥀💔
هر وقت از همه‌جا و همه‌چی ناامید شدیم و بعد زدیم به خط، خدا از دل شط‌خون برامون معبر و مخرج صدق درست کرد و فتح و نصرت نازل شد. ناامید نشیم و حواسمون باشه؛ حرم در پیش است و حرامی در پس...
- مطمئن باش هر کس با امام حسین رفیق شود تغییر میکند. ♥️
‏من سراغ هرکسی رفتم، دلم را زد شکست غالبا این لحظه‌ها مادر به دادم میرسد ❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماهم میتونیم مادر صداش کنیم....؟؟ بله... چون محبت ایشان رو به دل داریم... آخه خودشون بهمون امید دادند.....
هدایت شده از بهشت ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت حاج مهدی سلحشور از عمل خالصانه حاج قاسم سلیمانی در ایام فاطمیه شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
برای شناسایی رفته بودیم و برای اینکه صدای پایمان مزاحم نباشد با لباس محلی و کتانی بودیم. حاج علی جلوی من حرکت می‌کرد که ناخواسته پام رو گذاشتم پشت پاشنه‌اش و ناگهان کف کفشش جدا شد. اتفاق عجیب‌ و غریبی بود؛ توی گشت، پشت عراقیا و پانزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! از سر شرم گفتم: «علی آقـا، بیا کفش من رو بپوش.» با خوش‌رویی نپذیرفت. راه به اتمام رسیده بود و اون مسیر پر از سنگلاخ و خاروخاشاک رو، لنگ‌لنگان اومده بود؛ بی‌هیچ اعتراضی. به مقر که رسیدیم، چشمام به تاول‌ها و زخم پاهاش افتاد. زبونم از خجالت بند اومد. اون هم این حس رو در من فهمید و زبون به تشکر باز کرد. حالا هم شرمنده بودم و هم متعجب. پرسیدم: «چـرا تشـکر؟!» حاج علی گفت: «چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کـربلا! شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمـام این مسیر برای من روضـه بود؛ روضـه‌ی یتیمـان ابـاعبـداللــه (ع).» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ دلم از این می سوزه ... 🎥 حاج مهدی رسولی 🔲🔺🔸🔺🔲 ⬛ شهادت مظلومانه حضرت ام ابیها ، فاطمه زهرا سلام الله علیها ، محضر حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما عزاداران عزیز تسلیت باد.
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
📌 درسی از شهید باکری درباره قدرشناسی از نعمت ها 🔹️ محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود. ◇ در چادر بودم که آقا مهدی درجلو چادر تدارکات بهداری مرا صدا کرد. ◇ یک گونی را با یک دست گرفته بود و تکه نانی از داخل آن برداشت، تا آخر قضیه را خواندم. ◇ سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را ا به من نشان داد و گفت: برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟! ◇ گفتم: بله، آقا مهدی می شود. ◇ دوباره تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد و گفت: این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟ ◇ من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟ ◇ آقا مهدی ادامه داد و گفت: الله بنده سی... پس چرا کفران نعمت می کنید؟ ◇ آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟ ◇ هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟ ◇ بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت. ◇منبع: کتاب «خداحافظ سردار» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
‍ نسل یواشکی‌ها (رسیده) بهم میگن حاجی نسل شما هم یواشکی داشتید؟ میگم: تا دلت بخواد! میگن: میشه یواشکی بهمون بگی میگم: ما یواشکی برای جبهه ثبت نام کردیم یواشکی دست تو شناسنامه مون بردیم. یواشکی بدون خدا حافظی رفتیم یواشکی آموزش دیدیم و ندیدیم یواشکی اعزام شدیم یواشکی جنگیدیم یواشکی زخمی شدیم یواشکی بستری شدیم یواشکی فرار کردیم و برگشتیم یواشکی نماز شب خون شدیم یواشکی وصیت نوشتیم یواشکی جای دیگری نگهبانی دادیم یواشکی ظرف ها رو شستیم یواشکی کفش ها را واکس زدیم یواشکی توالت ها را تمیز کردیم یواشکی دعا کردیم یواشکی گریه کردیم یواشکی ترسیدیم یواشکی دلتنگ شدیم یواشکی خندیدیم یواشکی خدا حافظی کردیم یواشکی حلالیت طلبیدیم یواشکی دوباره رفتیم یواشکی مسئولیت گرفتیم یواشکی مسئولیت را پس دادیم یواشکی خوابیدیم یواشکی بیدار ماندیم یواشکی تشنگی کشیدیم یواشکی گرسنگی کشیدیم یواشکی مهمات کش رفتیم یواشکی به سنگر تدارکات تک زدیم یواشکی بجای دیگری اسیر شدیم یواشکی به میدون مین زدیم یواشکی شلیک کردیم یواشکی رانندگی کردیم یواشکی قول شفاعت گرفتیم یواشکی قول شفاعت دادیم یواشکی خبر شهادت دادیم یواشکی خبر اسارت دادیم یواشکی خبر مجروحیت دادیم یواشکی ترک پست کردیم یواشکی اشتباه کردیم یواشکی تلفات دادیم یواشکی شهید دادیم یواشکی مجروح دادیم یواشکی خودمون را عملیات رساندیم یواشکی غرب رفتیم یواشکی جنوب رفتیم و یواشکی بعد از جنگ سکوت کردیم به حاشیه رانده شدیم نادیده گرفته شدیم انگ خوردیم دروغ شنیدیم شعار شنیدم جفا دیدیم زخم زبان خوردیم دوباره تو میدون اومدیم بوسنی رفتیم سوریه رفتیم عراق رفتیم لبنان رفتیم و...... اصلا نسل ما نسل طلایی یواشکی ها بود 🇮🇷یاعلی(ع)🇮🇷 @abuhossein
هدایت شده از هر روز با شهدا
👌تلنگرِ شهید: بی‌نمازها از شفاعت محرومند! 🕊یکی از آشنایان، خوابِ شهیـد احمد پلارک رو دید. وقتی ازش تقاضای شفاعت کرد ، شهید پلارک بهش‌گفت: "من نمی‌تونم شما رو شفاعت کنم... فقط وقتی می‌تونم شما رو شفاعت کنم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبان‌تان را نگه دارید ، در غیر این صورت هیچ‌کاری از من بر نمیاد..." شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref