eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
129 دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
✅حتی یک‌بار هم به من، تو نگفت! ✍همسر شهید بهشتی می‌گوید: چیزی که در بیست و نه سال زندگی مشترک‌مان دیدم ملایمت و صبر ایشان بود. در کارهای خانه به من کمک می‌کردند، در خرید لوازم مورد نیاز، رسیدگی به باغچه‌ها و بعضی وقت‌ها شستن ظروف آشپزخانه مشارکت داشت. مطلبی که هیچ گاه از یادم نمی‌رود احترام او نسبت به من بود و در مقابل من هم حرمت ایشان را رعایت می‌کردم، در سراسر زندگی حتی یک‌بار هم به من تو نگفت!!
🪐پای چپش رو تو دفاع مقدس جا گذاشت و جونشو تو دفاع از حرم؛ اما تا لحظه آخر از یادِ خدا جا نموند... [شهید مدافع حرم حمیدرضا ضیائی] __________________________________
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی و پیشانیش را شکافت. صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شد. ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که نامه داری فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود: جان، امروز شدی، وای ببخشید من هول شدم، سلام عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟ از جهاد اومده بودن پی ات، می خوان اخراجت کنند. خنده ام گرفته بود.‏ مگه بهشان نگفتی که جبهه ای ؟ گفتند بخاطر غیبت اخراج شده ای. مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی دهد، همان بهتر که اخراجت کنند. عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده... 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 🥀 🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ماجرای و بانوی دوعالم حضرت زهرا (س) عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس. می‌گفت: «کسی نفهمه زخمی‌شدم. همینجا مداوام کنید» . دکتر اومد گفت: «زخمش عمیقه،باید بخیه بشه». بستریش کردند. از بس خونریزی داشت بی هوش شد. یه مدت گذشت. یکدفعه از جا پرید. گفت: «پاشو بریم خط». قسمش دادم. گفتم: « آخه توکه بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟ گفت: «بهت میگم. به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی. وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اومدند داخل . فرمودند: «چیه؟چرا خوابیدی؟»؟ عرض کردم: «سرم مجروح شده، نمی‌تونم ادامه بدم». حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند: «بلند شو بلند شو، چیزی نیست. بلند شو برو به کارهایت برس» به خاطرهمین است که هر جا که می‌روید ‌حسینیه فاطمه ‌الزهرا (سلام الله علیها) ساخته است... شادی روح و 🥀 🕊🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 ڪہ از محافظت ڪاباره ، بعد از پیروزی انقلاب عاشق می شود ، آنقدر عاشق ڪہ روی دستش خالڪوبی می ڪند ... 🌹 🕊 🌹 🥀🕊
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی (مقدمه) 🍁 نوشتن متن كتاب تمام شــده بود . ميخواستم مقدمه را بنويسم . به دنبال شعر يــا مطلبي از بــزرگان بودم كه در آغاز مقدمه بياورم . آخر شــب ، مشغول خواندن قرآن بودم . دوباره به فكر مقدمه كتاب افتادم . 🍁 به ناگاه آيات آخر سوره فرقان بهترين جمله را به من نشان داد : "كســي كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايســته انجام دهد ، اينها كســانی هســتند كه خدا بديهايشــان را به خوبيها تبديل ميكند و خداوند آمرزنده و مهربان است" 🍁 آري را به راستي ميتوان مصداقي کامل براي اين آيه قرآن معرفی كرد . چرا که او مدتي را در "جهالت "سپري كرد . اما خدا خواست که او برگردد . داستان زندگي او ، ماجراي"حُر" در کربلا را تداعي مي کند . 🍁 بسياري از مورخينّ براي حُر گذشته زيبائي ترسيم نمي کنند . اما کشتي نجات آقا ابا عبدالله ( ع ) او را از ورطه ظلمات نجات داد و براي هميشه تاريخ نام او را زنده کرد . مشــعل هدايت ســالارشهيدان راه را به داســتان ما نشان داد و کشتي نجات ايشــان ، او را از ورطه ظلمات رهائي بخشيد . پس از توبه ديگر به ســمت گناهان گذشته نرفت . 🍁 براي کسي هم از گذشــته ســياهش نمي گفت . هر زماني هم که يادي از آن ايام ميشــد ، با حسرت و اندوه مي گفت : غافل بودم . معصيت کردم . اما خدا دستم را گرفت . لذا اگر در قســمت هائي از گذشــتها ياد ميکنيم ، نمی خواهيم زشــتي گنــاه و نافرماني پروردگار را عادي جلوه دهيم . بلکه فقــط مي خواهيم او را آنچنان که بوده توصيف نمائيم . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی نام : شاهرخ شهرت : ضرغام تولد : ۱۳۲۸ تهران شهادت : آبادان ۵۹/۹/۱۷ 🍁 اينها مشخصات شناسنامه اي اوست . کسي که در سي و يک سال عمر خود زندگي عجيبي را رقم زد . از همان دوران کودکي با آن جثه درشت و قوی خود ، نشان داد که خلق و خوي پهلوانان را دارد هيچ گاه زير بار حرف زور و ناحق نميرفت . دشمن ظالم و يار مظلوم بود . 🍁 دوازده سالگي طعم تلخ يتيمي را چشيد . از آن پس با سختي روزگار را سپري کرد . در جواني به سراغ کشتي رفت . سنگين وزن کشتي مي گرفت . چه خوب پاه هاي ترقي را يکي پس از ديگري طي مي کرد . قهرمان جوانان ، نايب قهرمان بزرگسالان ، کشتي فرنگي . همراهي تيم المپيک ايران و ... 🍁 اما اينها همه ماجرا نبود . قدرت بدني ، شجاعت ، نبود راهنما ، رفقاي نا اهل و... همه دست به دست هم داد . انساني بوجود آمد که کسي جلو دارش نبود . هر شب کاباره ، دعوا ، چاقوکشي و ... پدر نداشت . از کسي هم حساب نمي برد . 🍁 مادر پيرش هم کاري نمي توانست بکند الا دعا ! اشک مي ريخت و براي فرزندش دعا مي کرد . خدايا پسرم را ببخش ، عاقبت به خيرش کن . خدايا پسرم را از سربازان قرار بده . ديگران به او مي خنديدند . اما او مي دانست که سلاح مؤمن دعاست . 🍁 کاری نميتوانست بکند الا دعا . هميشه مي گفت : خدايا فرزند مرا به تو سپردم . خدايا همه چيز به دست توست . پسرم را نجات بده ! زندگي در غفلت و گمراهي ادامه داشت . تا اينكه دعاهاي مادر پيرش اثر كرد . مسيحا نفسي آمد و از انفاس خوش او مسير زندگي تغيير كرد . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 محمود هفته قبل از خواب امام زمان (عج) را می‌بیند و آقا ندای را به او می‌دهد. مدام می‌گفت: دوست دارم شوم. از آنجایی که در جبهه نشده بود، همیشه آرزوی بر دلش مانده بود. حال و هوای دیگری داشت و من نگرانش بودم و می‌گفتم به تنهایی چه‌طور بچه‌ها را بزرگ کنم؟ روی خانم‌ها خیلی حساس بود و گاهی برای این موضوع می‌ریخت که چرا جامعه اینگونه شده است. مدام توصیه می‌کرد که با مردم باشید. همیشه بعد از تروریستی که رخ می‌داد، خیلی ناراحت می‌شد و می‌گفت : دعا کنید که خون را بگیریم و دشمن را نابود کنیم. راوی : 🌹 🥀🕊
💠مادر شهید محمد هادی نژاد: 🌷چند روز قبل از رفتن به سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه. باهاش مخالفت کردم و گفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط یک پسر دارم اگر تو بری دیگر کسی را ندارم.... شب که خوابیدم حضرت زینب (س) را در خواب دیدم که پسرمو ازم خواست و گفت با رفتنش مخالفت نکنم. وقتی خبر شهادت محمد را شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب(س) محمد منو انتخاب کرده بود‌... 🕊۱۷ آذر ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم "محمد هادی نژاد " گرامی باد ‎‎
لطفا این عکس رو همه جا پخش کنید، قبلش نیت کنید شهید حاجت رواتون کنه انشاءالله شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری
✍عکس ماندگار برادران غواص شهیدان امراللهی... 🌹از سمت راست شهید مهدی امراللهی شهادت شلمچه کربلای ۵ مرحله سوم عملیات نهرجاسم... 🌹شهید علی امراللهی شهادت کربلای ۴ ام الرصاص... شهید زنده جانباز حاج مجید امراللهی... 💢فرازهایی از وصیت شهید علی امراللهی... 🔹بنده حقير عاجزانه تقاضامندم كه لحظه ای از خدا غافل نباشيد و ذكر او را فراموش نكنيد تابع قرآن و ائمه صلوات الله عليهم باشيد. 🔸مبادا لحظه ای از ولايت فقيه غفلت كنيد وگرنه عقابی عظيم در انتظارتان خواهد بود و پشتيبان روحانيت آگاه باشيد و گول اين و آن را نخوريد. 🔹تقوای الهی را پيشه كنيد و نسبت به هم با مدارا باشيد كه خداوند با متقين است. 🔸مبادا به قدرتی كه دست خداوند بالای آن است مغرور شويد كه باعث خواری و ذلت امت هاست.
بچه ها! اگر شهر سقوط کرد نگران نباشید، دوباره فتح می کنیم، مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند. شهید محمد جهان آرا ‌
💠 پدر شهید صدرزاده: اتفاقات منطقه باعث دلسردی خانوادۀ شهدا نمی‌شود 🔹 مدافعان حرم در دفاع از حرم برخاستند و راه را درست رفتند و شهدای ما یقین داشتند که این راه درست است. 🔹 اقتضای آن زمان این بود که جوانان وارد میدان شوند و جان‌فشانی کنند و هر زمانی هم در هر نقطه‌ای که ظلمی ایجاد بشود و نظام مقدس جمهوری اسلامی مصلحت را در حضور ما ببیند، حتما در صحنه حاضر خواهیم بود. 🔹 باید وحدت را حفظ کنیم و گوش به فرمان منتظر دستورات رهبر معظم انقلاب باشیم و پای آرمان‌های خود بمانیم. 📌به جمع مابپیوندید 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no
🔻تنها کسانی که در این میان به پیروزی بزرگ و سعادت ابدی رسیدند شما شهدا بودید 💢سلام خدا بر ۶ هزار شهید مدافع حرم ایرانی، لبنانی، افغانستانی، عراقی و پاکستانی شادی روح عزیرشان صلوات ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🇮🇷 کانال فرهنگی، مذهبی و محفل شهدایی @shohadayeghomnamT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از هر روز با شهدا
هدایت شده از هر روز با شهدا
829.3K
صوت جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری که صبح امروز از سوریه برگشتند... فقط وفقط چشمتون وگوشتون به کلام رهبر عزیزمون باشه والسلام ونامه تمام 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید . 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ 🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم 🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
خلاصه ای از زندگینامه شهید محمد هادی‌نژاد نام: محمد نام خانوادگي: هادی نژاد نام پدر: علی تاريخ‌تولد: چهاردهم آذر1368 محل تولد: بهبهان ارگان اعزام‌كننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاريخ شهادت: هفدهم آذر 1394 محل شهادت: سوریه نحوه شهادت: اصابت پرتابه جنگی
شهید محمد هادی‌نژاد فرزند علی از جوانان استان خوزستان است که در سال 1368 به عنوان تنها فرزند خانواده خود در شهرستان آغاجاری استان خوزستان دیده به جهان گشود که شادی را برای خانواده به ارمغان آورد. این جوان رشید پس از هجوم تکفیری‌ها به کشورهای اسلامی، برای دفاع از حرم مطهر عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه خاتون(س) عازم کشور سوریه شد و به صف رزمندگان جبهه‌های مقاومت پیوست. این بسیجی جهادگر پس از حضور در بین رزمندگان جبهه‌های مقاومت روز دوشنبه 16 آذر ماه سال 1394 در درگیری با نیروهای تکفیری در حومه شهر حلب سوریه به شهادت رسید و پیکر پاکش چند روز بعد به همراه پیکرهای مطهر شهید علی‌اکبر شیرعلی از آغاجاری و شهید ایوب رحیم‌پور از امیدیه به خوزستان منتقل شد. پیکر پاک شهید محمد هادی نژاد به همراه همشهری شهیدش یعنی شهید علی‌اکبر شیرعلی در روز دوشنبه 23 آذرماه سال 1394 همزمان با دوم ربیع‌الاول سال 1437 هجری قمری در آغاجاری تشییع شد و در کنار مزار شهید مدافع حرم رضا ملائی آرام گرفت.
روایتی از خدمات جهادگر بسیجی شهید محمد هادی نژاد شهید مدافع حرم؛ از نبرد با فقر و محرومیت تا جنگ با تکفیری ها  چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۴ ۱۶:۲۸          سرهنگ علیرضا خردمند، فرمانده سپاه ناحیه آغاجری درباره نحوه اعزام شهید محمد هادی نژاد به سوریه می گوید: "محمد بسیجی بود و اصرار زیادی داشت تا اعزام شود اما من نمی پذیرفتم. پیش از این یکی از دوستان محمد به سوریه اعزام شده بود و او بسیار دلتنگی می کرد. به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بسیج سازندگی کشور، با شهادت محمد هادی نژاد رقم شهدای خوزستانی مدافع حرم به 30 رسید. مردم آغاجری روز سه شنبه مراسم تشییع باشکوهی برای او تدارک دیدند و پیکر مطهرش را در گلزار شهدای آغاجری به خاک سپردند. شهرستان آغاجری پیش از محمد هادی نژاد، دو شهید دیگر نیز در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم (س) تقدیم کرده بود.
خدمات جهادی شهید هادی نژاد مسئول بسیج سازندگی سپاه ناحیه آغاجری درباره فعالیت های جهادی شهید هادی نژاد خاطرنشان می کند: "خدمات جهادی شهید هادی نژاد به مردم محروم آغاجری متعدد است. همین امسال محمد هادی نژاد و گروه جهادی اش تمام مدارس تحت پوشش طرح هجرت را در شهرستان مرمت کردند و کار برق کشی و لوله کشی این مدارس را بدون دریافت ریالی دستمزد انجام دادند. تعمیر سرویس های بهداشتی مساجد و برق کشی و لوله کشی خانه های محرومین از جمله دیگر فعالیت های این گروه جهادی بود. محمد کاملا فنی و در کار تاسیسات استاد بود."   کمال آشنا ادامه می دهد: "شهید هادی نژاد و گروه جهادی اش سال گذشته سقف خانه دو شهروند محروم را که دچار ریزش شده بود، به طور کامل تعمیر کردند. امسال هم چند روز قبل از اعزام سقف ریزش کرده یک خانواده دیگر را بدون هیچ دستمزدی تعمیر کرد. محمد وقتی فهمید یک پیرمرد و پیرزن مستضعف در خانه شان حمام ندارند، سریع دست به کار شد و علاوه بر ساخت حمام و تهیه آبگرمکن، سرویس بهداشتی شان را به طور کامل بازسازی کرد."  
محمد چگونه اعزام شد؟ سرهنگ علیرضا خردمند، فرمانده سپاه ناحیه آغاجری درباره نحوه اعزام شهید محمد هادی نژاد به سوریه می گوید: "محمد بسیجی بود و اصرار زیادی داشت تا اعزام شود اما من نمی پذیرفتم. پیش از این یکی از دوستان محمد به سوریه اعزام شده بود و او بسیار دلتنگی می کرد. محمد در آستانه اعزامِ دوست بسیجی اش به او گفته بود سلامم را به حضرت زینب (س) برسان و آنجا برایم دعا کن تا من هم مدافع حرم شوم و به شهادت برسم. دوستش گفته بود اگر پایم به سوریه برسد فقط دعا می کنم مدافع حرم شوی اما محمد اصرار کرده بود که برای شهادتش نیز دعا کند. وقتی شنیدم محمد از دوستش چنین در خواستی کرده، دیگر نتوانستم با اعزام او مخالفت کنم و او این چنین عازم سوریه شد." شهید محمد هادی نژاد تا پیش از انتشار خبر شهادتش و نائل آمدن به عنوان درخشان مدافع حرم اهل بیت (س)، در میان نزدیکان و همشهری هایش به عنوان یک بسیجی جهادگر و مسئول گروه جهادی منتظران موعود می شناختند. خبرنگار ما درباره فعالیت های اجتماعی شهید محمد هادی نژاد پیش از اعزام به سوریه با تعدادی از نزدیکان او به گفت و گو نشسته است. محمد تنها فرزند پدر و مادر پیرش بود کمال آشنا، مسئول بسیج سازندگی سپاه ناحیه آغاجری و از دوستان بسیجی شهید محمد هادی نژاد می گوید: "هنوز شهادت محمد را باور نکرده ایم. وجب به وجب سپاه ناحیه آغاجری شاهد خدمات و خاطرات او بوده است. شهید هادی نژاد هدایت گروه جهادی منتظران موعود را بر عهده داشت. این گروه جهادی انبوهی از خدمات عمرانی را به مردم محروم آغاجری ارائه کرد، مردم هم در تشییع پیکر محمد سنگ تمام گذاشتند."  او می افزاید: "محمد تنها فرزند پدر و مادر پیرش بود. خیلی از بچه های پاسدار مرید این بسیجی بودند. وقتی آمد و از من خواست به او کمک کنم تا به عنوان بسیجی داوطلب به سوریه اعزام شود، با او شدیدا مخالفت کردم چون تنها فرزند پدر و مادرش بود. اما او گفت من راه دفاع از حرم اهل بیت (س) را انتخاب کرده ام و باید آن را طی کنم."