eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
128 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 گذشتے از روزهـاے خوش ! دعــا ڪن برایــم ... تا این مرا بہ بازے نگیرد 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 🥀🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 بسیج عطری است آسمانی که از جوانه ها تراوش می شود و پایگاهی است برای مُشت های گره شده. بسیج حنجره ای است سوزان برای سرودن حماسه های سترگ و خورشیدی است تابناک برای شب های سرد و تاریک . 🌹 🕊🥀
🌹ارادت به حضرت زهرا (سلام الله) و سادات ✍️داشت سوار تویوتا می شد که برود، رفتم جلو و گفتم: برادر تورجی می خواهم بیایم گردان یا زهرا (سلام الله). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟ تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگه ام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت. یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم. نمی داد. نقطه ضعفش را می دانستم. گفتم: شکایتت را به مادرم می کنم. از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشک آلود آمده بود دنبالم. با یک برگه مرخصی سفید امضاء. گفت: هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر. 🎙راوی: سید احمد نواب
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادریِ زهرای اطهر سلام الله علیها در بیانِ سردار حاج قاسم سلیمانی ❤️
😭😭😭 این‌ایام‌ که ایام شهادت خانوم حضرت زهرا س هست، با حاج قاسم عزیزم همراه شو و دل خودت رو صفا و جلا بده اگر‌تا آخر دیدی و گوش کردی و‌اشکت جاری شد، منِ کمترین رو هم دعا کن😭
جمله شاخص شهید: ‏ما یه دیدن داریم، یه نگاه کردن. من توی خیابون شاید ببینم، ولی نگاه نمی‌کنم! تصویر: شهید عباس‌بابایی🌷 را یاد کنیم با ذکر صلوات و فاتحه🤲
می‌گفت: شهادت‌ هدف‌ نیـســت... هدف‌ اینه کـه‌ عَلَم اسلام‌ رو‌ بــه اسم‌ امـٰام‌ زمان‌ «عج»‌ بالا‌ ببریــد حالا‌ اگـه‌ وسط‌ این‌ راه شهـید شـدید فدای سرِ اسلـٰام!
👆🍃🌸👆 💌خواهرانم از شما تمنا دارم! به پهلوی شکسته فاطمه زهرا (س) قسمتان می دهم که 📌حجاب را ؛ حجاب را ؛ حجاب را رعایت کنید ... قسمتی از وصیت‌نامه شهیدوالامقام 🥀
خواهر شهید ابراهیم هادی می‌گفت: یک روز موتور شوهر خواهرم را از جلوی منزل‌مان دزدیدند. عده‌ای دنبال دزد دویدند و دزد موتور را زمین زدند. مردم دوره اش کردند او را بزنند که ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، نگاهی به چهره وحشت زده‌اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی‌اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه به شهادت رسید.
بایـد‌خیلـی‌مراقـب‌خودمـان‌باشیـم هیـچ‌کس‌ضمـانت‌درسـت‌ماندن تا‌دمِ‌مرگ‌را‌نـدارد...! +حضـرت‌آقـا