⚘ ﷽ ⚘
♥️ #السلام_عليكِ_يافاطمة_الزهراء
تا ابد اين نکته را انشاکنيد
پاي اين طومار را امضاکنيد
هرکجا مانديد درکل امور
رو به سوي حضرت زهرا (سلام الله علیها) کنيد
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
#وَعَجِّلْفَرَجَهُم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
آن جا که شما بال کشیدید
پر جبرائیل عقل می سوزد
آنجا جز نبی عشق را بار نمیدهند
و جز او و اوصیائش ..
یعنی آنان که زمین نسبیت را
به آسمان اطلاق پیوند میدهند
دیگر کیست که بتواند
بر معرج انقطاع کامل پای نهد؟!
و چشم دلش به ضیاء نظر
به غیبالغیوب ذات، نور یابد
و این چنین ..
از سدرةالمنتهای اسماء و صفات درگذرد
و به معادن پنهانتر از پنهان عظمت اتصال یابد ..
و روحش به ذات عزیز قدوس
تعلیق پیدا کند؟!
شهید #سید_مرتضی_آوینی
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
2.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برادر آرزوت چیه؟
مرا دعوت شهیدی به کربلا کشانده
#دفاع_مقدس
#اللهم_ارزقنا_شهادت💔
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از 🌹175نفر🌹
10.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری_شهید
#اختصاصی
🎥همه خانوادگی میمیرن برات ...
لحظاتی از وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم "محمد علی عطایی" در معراج شهدا
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید
هدایت شده از هر روز با شهدا
1.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطرهای از شهادت حمید باکری به نقل از شهید سلیمانی
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
شهیدی که به گفته همرزمانش با عالم دیگر در ارتباط بود
🔹از همرزمان شهید تعریف میکند: " یکروز شهید کاظم عاملو از درون میلرزید و به خود میپیچید، عرق از سر و رویش قطره قطره میچکید. چندبار صدایش زدم، حالت عادی نداشت. انگار توی عالم دیگری بود و صدای ما را نمیشنید. چراغ والر را آوردیم نزدیکش و پتوهایمان را انداختیم رویش. لرزَش، کم نمیشد. توی خواب صحبت میکرد. بچه ها گفتند:«تب کرده و هذیون میگه.»
🔹همرزم شهید در ادامه میگوید: " حرفهایش به هذیان نمیخورد. این ماجرا چندین شب ادامه داشت. شبهای بعد با واکمن و نوار صدایش را ضبط کردیم و گاهی هم مینوشتیم. چندین نوار ضبط کرده و حدود پانصد صفحه کتاب موجود است. ارتباط با عالم دیگر و شهدا شده بود سرگرمی معنویاش در دل شب. ماهم از این عنایت بی نصیب نبودیم."
🔹یکی از دوستان شهید کاظم عاملو میگوید: " صورتش خيس شده بود. صدای گريهاش حسينيه را پر کرده بود. هميشه ديرتر از همه بچهها از حسينيه بيرون میآمد. میدانستيم قنوت و سجدههای طولانی دارد، اما اين بار فرق میکرد. انگار در حال و هوای دیگری بود و هيچ کدام از ما را نمیديد. در مسير هم که بايد پياده تا منطقه گردش میرفتيم، ذکر میگفت و گريه میکرد. نزديکیهای خط مستقر شديم. خمپارهای نزديک سنگر ما به زمين خورد. ترکشش پايم را زخمی کرد. پس از چند روز، روی تخت بيمارستان فهميدم همان خمپاره کاظم را از جمعمان برده است."
شهید#کاظم_عاملو🕊🌹
🌷@shahedan_aref