eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 یکی از مهم ترین دلایلتان برای بهشت رفتن را نام ببرید؟
شهید شو 🌷
💔 یکی از مهم ترین دلایلتان برای بهشت رفتن را نام ببرید؟
خوبه نگاهتون این باشه که اشرف مخلوقات، با گناه بَل هم اضلّ نمیشه...
💔 دوسـت داشتنِ آدم های بزرگ، انسان را بزرگ میکند و دوست داشتن آدم های نورانی به انـسان، نورانیت میدهد.✨👌 اثر وضـعی مـحبوب، آنقدر زیاد است کـه انسان باید مراقـب باشد مبادا به افراد بی ارزش عـلاقه پیدا کُـند.☝️ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 قسمتی از وصیتنامه سردار دلها،حاج قاسم سلیمانی😭😔 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 رهبر انقلاب اسلامی: نقش‌ شهدای‌ بزرگوار نیروی‌ هوایی‌ در پیشرفت‌ همه‌جانبه‌ی‌ این‌ نیرو و فداکاری ها و ایثارگری های‌ آن‌ بسی‌ آشکار و تعیین‌کننده‌ است‌، و در این‌ میان‌ ، تأثیر مدیریت‌ و و سرشار از و شهید عزیز سرلشکر منصور ستاری‌ انکار‌ناپذیر است‌.  ۱۳۷۳/۱۱/۰۶ 📚موضوع مرتبط: سالروزشهادت🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_پانزدهم می گویم: اشتباه کردید این موقع اومدید ! چون اولا خیابونا هنوز خیل
💔 من هم که جرأت پیدا کرده ام ، همراهم را در می اورم و ۱۱۰را می گیرم. متوجه گفت وگوهایشان نیستم امـا ناگاه می بینم باهم دست به یقه شده اند. هول برم می دارد . نمی توانم بپرم وسطشان ! فقط می توانم جیغ بزنم تا مردم جمع شوند و دعا کنم عمو رحیم یا پلیس برسد . خدا هم قربانش بروم ، هر دو را با هم می رساند! صدای بوق ماشین پلیس باعث می شود فرید چاقویی که برای سوپرمن کشیده را غلاف می کند . عمو رحیم از ماشین پایین می پرد و تا برسد به من ، هروله می کند : -چی شده حوراء؟ اینا کی ان؟ درحالی که از نگرانی به نفس نفس افتاده ام بهشان اشاره می کنم : - مزاحمم شده بودن اون آقا باهاشون درگیر شد! عمو به طرف جوان ها می رود ، گویا از دیدن سوپرمن جاخورده! از روی زمین بلندش می کند . آن دوتا مزاحم را هم سوار ماشین پلیس می کند و می روند . عمو مشغول صحبت با مأموران انتظامیست که صدایم می زند تا توضیح دهم. خلاصه امشب پایمان به کلانتری باز می شود اما بخیر می گذرد ! چیزی که تعجبم را برانگیخته ، رفتار عمو با جوانی ست که میخواست کمکم کند. اورا می شناخت ، مطمئنم . ولی از او با من حرفی نزد و حتی نگذاشت خیلی باهم روبه رو شویم! خیلی هم پدرانه با جوان برخورد می کرد ... این یعنی اضافه شدن مجهولی به مجهولات زندگی ام.... عمو رحیم همیشه سفارش می کند قبل از اینکه به فروشگاهش بیایم ، خبر بدهم، می گوید همیشه در کتاب فروشی نیست ، همیشه این اصل را رعایت کرده ام ، جز امروز که یادم می رود زنگ بزنم ، خسته می رسم به کتاب فروشی : فروشگاه کتاب باران. نویسنده :خانم فاطمه شکیبا ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_شانزدهم من هم که جرأت پیدا کرده ام ، همراهم را در می اورم و ۱۱۰را می گیرم
💔 کتاب فروشی عمو همیشه جدیدترین کتاب ها را دارد و یکی از جاهایی است که می توانم ساعت ها در آن بمانم و خسته نشوم ... عمو هم که میدید چقدر کتاب دوست دارم ،کتاب ها را مجانی می داد به من، گاهی هم می رفتم پشت پیشخوان فروشنده روزمزد عمو می شدم ، اما هیچ وقت اجازه نمی داد وقتی در مغازه نیست ، بیایم ... از داخل صدای داد و بی داد می اید ؛ اخیرا برایم سوال شده که من دنبال دردسر نمی گردم، چرا او افتاده دنبال من؟ می روم داخل اما کسی به استقبالم نمی اید ، دختری جوان مشغول دعوا با کسی است که پشت قفسه ایستاده و نمی بینمش ، دختر جیغ زنان می گوید : -هرچی می کشیم از دست شما سهمیه ای هاست! اینجا یا جای منه یا جای تو! بچه جانبازی که باش! کم سهمیه گرفتی که نمیذاری هرجور می خوایم تیپ بزنیم؟ جمع کنید بساطتونو! دختر مقنعه اش را عقب می کشد و موهایش را بیرون می ریزد ، بعد هم کیفش را برمی دارد و در همان حال می گوید : -تکلیفمو روشن میکنم باهات... موقع خروج ، تنه ای هم به من می زند و می رود، خانم رسولی که صندوق دار است سری تکان می دهد :آقا حامد شما هم یکم بسازید باهاشون . کسی که پشت قفسه ایستاده می گوید :خب چقدر بسازیم آخه؟ یه سری هنجارشکنیه ، از اونم بیشتر! عقاید مونو زیر سوال می بره! آقای حامد؟ نمی شناسمش! مگر تا حالا آمده کتاب فروشی؟ نویسنده :خانم فاطمه شکیبا ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_هفدهم کتاب فروشی عمو همیشه جدیدترین کتاب ها را دارد و یکی از جاهایی است
💔 خانم رسولی قبل از اینکه جوابی به آقای حامد بدهد ، چشمش به من می افتد و خشکش می زند ؛با لبخندی تصنعی می آید طرفم: عه حورا جان! شما که با عمو هماهنگ نکرده بودی و اومدی این جا ! سعی میکنم تعجبم را پشت لبخند پنهان کنم: -اولا سلام ،دوماً چی شده؟ چه خبره؟ -سلام ، هیچی عزیزم، بیا اینور یه چایی بخور تا عموت بیان. و تعارفم می کند پشت پیش خوان تنه ام را بر می گردانم تا "آقا حامد" را ببینم ، جوانی است با تیپ و ظاهر مذهبی و شدیداً آشنا ، به ذهنم فشار می آورم که بشناسمش ، می رود پشت قفسه ها و درست صورتش را نمی بینم . عمو که می رسد با خبر از ماجرای امروز ، به سلامی دست و پاشکسته بسنده می کند و می رود که با آقا حامد صحبت کند ، صدای زمزمه اشان از پشت قفسه ها می آید: -حاجی ! زشته به خدا! ظاهرشون، رفتارشون، نمادهایی که روی لباساشونه ، پوسترایی که به در و دیوار می چسبونن... من که بدنمیگم! نمی خوام زیر آب بزنم ! یه تذکره فقط ! -خب شمام یکم مراعات کن گل پسر ، می دونم چی میگیا، ولی... چی بگم والا. -حاجی شما که خودت اهل دلی ، مگه نمیگی اینجام میدون جنگه ؟ حداقل بزار فقط میدون جنگ فرهنگی باشه، دیگه میدون جنگ با شیطان رجیم نشه! عمو فقط آه می کشد ، حامد می گوید : الانم من تذکرم رو دادم ، اگه فکر می کنید اینا دخالته و خوب نیست ، باشه ! من وظیفمو انجام دادم ، دیگه مزاحمتون نمیشم... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ... 💞 @aah3noghte💞
💔 پیکر مطهر مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه در حرم حضرت معصومه علیها سلام و کنار مقبره آیت الله بهجت آرام گرفت... خدایا همه مونو عاقبت به خیر کن..🤲 ... 💞 @aah3noghte 💞
شهید شو 🌷
💔 پیکر مطهر مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه در حرم حضرت معصومه علیها سلام و کنار مقبره آیت ا
💔 یزدی : ✾ یکی از واعظان تهران، بعد از نماز مغرب و عشاء ↫ از علامه طباطبائی پرسید : ✾ چگونه در نماز، حضور قلب بیابم؟ ↫ فرمود : زیاد سخن نگویید ، ↫ پرگو نباشید! 📚ز مهر افروخته، ص 362 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (٧۰)قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ ال
✨﷽✨ (٧٢)وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ  (٧٣)فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللّهُ الْمَوْتَي وَ يُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ  و(بياد آوريد) هنگامى كه فردى را به قتل رسانديد و سپس درباره ى (قاتل) او، به نزاع پرداختيد، ولى خداوند آنچه را شما پنهان مى داشتيد، آشكار مى سازد. پس گفتيم: قسمتى از گاو ذبح شده را به مقتول بزنيد (تا زنده شود و قاتل را معرّفى كند.) خداوند اينگونه مردگان را زنده مى كند و آيات خود را به شما نشان مى دهد، شايد تعقّل كنيد. ✅ نکته ها: جريان قتل و فرمان ذبح گاو، در آيات قبل به طور مفصّل بيان شده است، ولى اين آيه خلاصه ى ماجرا را ذكر مى كند تا هشدارى مجدد باشد كه آنچه را شما پنهان مى داشتيد، خداوند با فرمان ذبح و زدن قسمتى از گاو به بدن مقتول و زنده شدن مقتول و معرّفى نمودن قاتل خويش، افشا ساخت واز خلاف كارى هاى شما پرده برداشت. در روايات مى خوانيم: گاو ميان سالِ زرد رنگ با آن خصوصيّات، تنها در اختيار جوانى بود كه معامله ى پرسودى برايش پيش آمده بود، امّا چون كليد انبار زير سر پدرش بود و او براى اينكه پدر را بيدار نكند، از سود گذشت. و خداوند براى جبران اين خدمت فرزند به پدر، پاسخ بهانه هاى بنى اسرائيل را چنان قرار داد كه گاو آن جوان، متعيّن شود تا آنرا با قيمت گران بفروشد. حضرت موسى فرمود: «انظروا الى البّر مايبلغ باهله» بنگريد به نيكى، كه چه به اهلش مى رساند. 🔊پیام ها:  اين آيه، نمونه اى از قدرت خداوند بر زنده كردن مردگان در دنيا به عنوان رجعت و در قيامت براى پاداش است. «كذلك يحيى اللّه الموتى» - اگر روح و فكر انسان آلوده باشد، ديدن آيات الهى نيز تعقّل را در او برنمی انگيزد. (تعقّل با واژه «لعّل» بكار رفته است.) «لعلّكم تعقلون» (تفسیر نور) ... 💞 @aah3noghte 💞
💔  فَإِنَّا بِكَ وَلَكَ وَلَا وَسِيلَةَ لَنا إِلَيْكَ إِلّا أَنْتَ ما با تو و از توییم و برای ما وسیله‌ای به‌سوی تو جز خود تو نیست.. ... 💞 @aah3noghte 💞
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟ العجل آقا جون...🤲 💔 😔 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 پیرمرد روستایی آروم کنار پنجره فولاد ایستاد ، گفت : " یا امام رضا ، کریم سقف خونش چکه می کنه ، مریم میخواد عروس بشه ، پول ندارن براش وسایل بخرن ، محمد ریحانه رو دوست داره ، "راستی" خودمم یه کم پام درد می کنه ...! اینو گفت ، یه قطره اشک ریخت ، رفت ." ... 💕 @aah3noghte💕
💔 وقتی دلمان سنگین میشود.. حالمان خراب میشود.. روزگارمان سیاه میشود.. نفسمان میگیرد.. ، هوای تو.. نفس میدهد به ما.. پ.ن: شاید گاهی اوقات باهات قهر بودم ولی وقتی میام مزارت حالمو خوب میکنی.. 🙃 خیلی رفیقی... خیلی..👌🏻 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ. شمارو یاد چی میندازه؟ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ‏هر صبح چاک پیرهنی تازه می‌کند یارب به دست ‌کیست ‌ گریبان آفتاب...؟ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏صباحا اتنفس بحب المهدی مسائا اتنفس بحب المهدی
💔 ‏صبح روز سه‌شنبه است.... السلام علیکم یا ائمه البقیع جانانم سلام 🖐️
شهید شو 🌷
💔 #خطبه_فدکیه #قسمت_نهم [فاطمه (س) انصار را درباره «فدک» سرزنش می‏کند] ثم رمت بطرفها نحو الانصا
💔 [فاطمه (س) انصار را به «قیام» فرامی‏خواند] أیُّهَا بَنِي قَیْلَةَ! عجبا! ای فرزندان «قَیله»! أَ اُهْضَمُ تُرَاثَ أَبِیهَ وَ أَنْتُمْ بمرْأی مِنِّي وَ مَسْمَع آیا ارث من باید پایمال گردد و شما آشکارا می بینید و می شنوید وَ مُنْتَدَی وَ مَجْمَع؟ و در جلسات و مجمع شما این معنا گفته می شود تَلْبَسُکُمُ الدَّعْوَةُ وَ تَشْمَلُکُمُ الْخُبْرَةُ و اخبارش به خوبی به شما می رسد و باز هم خاموش نشسته اید؟! وَ أَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّةِ وَ الأَدَاةِ وَ الْقُوَّةِ، وَ عِنْدَکُمُ السِّلَاحُ وَ الْجُنَّةُ، با این که دارای نفرات کافی و تجهیزات و نیروی وسیع و سلاح و سپر هستید، تُوافِیکُمُ الدَّعْوَةُ فَلَا تُجِیبُونَ، دعوت مرا می شنوید و لبیک نمی گویید؟ وَ تَأْتِیَکُمُ الصَّرْخَةُ فَلَا تُغِیثُونَ  (تُعینُونَ)، و فریاد من در میان شما طنین افکن است و به فریاد نمی رسید؟ وَ أَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْکِفَاحِ، با این که شما در شجاعت زبانزد می باشید. مَعْرُوفُونَ بِالْخَیْرِ وَ الصَّلَاحِ، در خیر و صلاح معروفید وَ النُّخْبَةُ الَّتِي انْتُخِبَتْ وَ الْخِیَرَةُ الَّتِي اخْتِیَرَتْ. و شما برگزیدگان اقوام و قبائل هستید. قاتَلْتُمُ الْعَرَبَ، وَ تَحَمَّلْتُمُ الْکَدَّ وَ التَّعَبَ، با مشرکان عرب پیکار کردید و رنج ها و محنت ها را تحمل نمودید. وَ نَاطَحْتُمُ الأُمَمَ وَ کَافَحْتُمُ الْبُهَمَ، شاخ های گردنکشان را درهم شکستید و با جنگجویان بزرگ دست و پنجه نرم کردید لَا نَبْرَحُ أَوْ تَبْرَحُونَ،  و شما بودید که پیوسته با ما حرکت می کردید و در خط ما قرار داشتید. نَأْمُرُکُمْ فَتَأْتَمِرُونَ، دستورات ما را گردن می نهادید و سر بر فرمان ما داشتید، حَتّی إذَا دَارَتْ بِنَا رَحَی الإسْلَامِ، تا آسیای اسلام بر محور وجود خاندان ما به گردش درآمد وَ درَّ حَلْبُ الأَیّامِ، و شیر در پستان مادر روزگار فزونی گرفت. وَ خَضَعَتْ نَعْرَةُ الشِّرْکِ، وَ سَکَنَتْ فَوْرَةُ الإفْکِ، نعره های شرک در گلوها خفه شد و شعله های دروغ فرو نشست. وَ خَمَدَتْ نِیرَانُ الْکُفْرِ، آتش کفر خاموش گشت وَ هَدَأَتْ دَعْوَةُ الْهَرْجِ، و دعوت به پراکندگی متوقف شد وَ اسْتَوْثَقَ (إسْتَوسَقَ) نِظَامُ الدِّینِ، و نظام دین محکم گشت. فَأَنّی حِرْتُمْ بَعْدَ الْبَیَانِ؟ پس چرا بعد از آن همه بیانات قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) امروز حیران مانده اید؟ وَ أَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الإعْلَانِ؟ وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الإقْدَامِ؟ چرا حقایق را بعد از آشکار شدن مکتوم می دارید و پیمان های خود را شکسته اید وَ أَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الإیمَانِ؟ و بعد از ایمان راه شرک پیش گرفته اید؟  (أَ لَا تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّکَثُوا أَیْمَانَهُمْ «آیا با گروهی که پیمان های خود را شکستند وَ هَمُّوا بِإخْرَاجِ الرَّسُولِ و تصمیم به اخراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) گرفته اند، پیکار نمی کنید؟ وَ هُمْ بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّة أَ تَخْشَوْنَهُمْ در حالی که آنها نخستین بار  (پیکار با شما را) آغاز کردند. آیا از آنها می ترسید؟ فَاللهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ). با این که خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید». ادامه دارد.. ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 آقای روحانی، زبان دنیا رو یاد گرفتی؟ 👤 فئـودور یاسـروفسکی🚩 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 نفسش سخت گرفته است به فریاد برس نوکرِ خسته یِ رنجورِ بهم ریخته را... ...
💔  أَسْأَلُكَ بِسُبُحاتِ وَجْهِكَ وَبِأَنْوارِ قُدْسِكَ، وَأَبْتَهِلُ إِلَیْكَ بِعَواطِفِ رَحْمَتِكَ، وَلَطائِفِ بِرِّكَ، أَنْ تُحَقِّقَ ظَنِّى بِما أُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزِیلِ إِكْرامِكَ،   از تو می خواهم به درخشش های جلوه ات و به انوار قدست و هم به سویت زاری می کنم به عواطف مهرت و لطایف احسانت که تحقق بخشی گمانم را در آنچه از تو آرزومندم از بزرگی اکرامت.. ... 💞 @aah3noghte 💞