💔
#دم_اذانی
بزرگی گفت ↓
« تـاریخ بنویس مادران عصر غیبتــ
حاج قاسم تربیت کردند
مجنون هـای لیلی ندیده ی زیـادی
قربان اسم حسین کردند ..
| #هرکیحسینیباشهبـایدیهروزشهیدشه🕊 |
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران آيه 157 وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ ل
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
آيه 159
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ
ترجمه 🔻
↩️(اى رسول ما!) پس به خاطر رحمتى از جانب خدا (كه شامل حال تو شده،) با مردم مهربان گشته اى و اگر خشن و سنگدل بودى، (مردم) از دور تو پراكنده مى شدند.
🌾🍃پس از (تقصیر) آنان درگذر و براى آنها طلب آمرزش كن و در امور با آنان مشورت نما، پس هنگامى كه تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خداوند توكّل كن.
🌾🍃 براستى كه خداوند توكّل كنندگان رادوست مى دارد.
┅─═ঊ🍃🌝🍃ঈ═─┅
نکته ها,🔻تفسیرنور☀️
🌾🍃گرچه محتواى آیه دستورات كلّى است، لكن نزول آیه درباره ى جنگ اُحد است.
🌾🍃 زیرا مسلمانانى كه در جنگ احد فرار كرده و شكست خورده بودند، در آتش افسوس وندامت وپشیمانى مى سوختند.
🌾🍃آنان اطراف پیامبر را گرفته وعذرخواهى مى نمودند، خداوند نیز با این آیه دستور عفو عمومى آنان را صادر نمود.
🌾🍃كلمه ى «شُوْر» در اصل به معنى مكیدن زنبور، از شیره ى گلهاست.
🌾🍃در مشورت كردن نیز انسان بهترین نظریه ها را جذب مى كند. مولوى مى گوید:
🌾🍃كاین خردها چون مصابیح، انور است بیست مصباح ،از یكى روشنتر است.
┅─═ঊ🍃🌝🍃ঈ═─┅
پيام ها ⚡️📨
1- 🌾🍃نرمش با مردم، یك هدیهى الهى است. «فبما رحمة من اللّه لنت لهم»
2🌾🍃 افراد خشن و سختگیر نمى توانند مردمدارى كنند. «لانفضّوا من حولك»
3🌾🍃 نظام حكومتى اسلام، بر مبناى محبّت و اتصال به مردم است. «حولك»
4🌾🍃 رهبرى و مدیریّت صحیح، با عفو و عطوفت همراه است. «فاعف عنهم»
5 🌾🍃خطاكارانِ پشیمان و گنهكاران شرمنده را بپذیریدو جذب كنید. «فاعف عنهم و استغفرلهم و شاورهم»
6🌾🍃ارزش مشورت را با ناكامى هاى موسمى نادیده نگیرید.«وشاورهم»
7🌾🍃 در مشورتِ پیامبر، تفقّد از نیروها، شكوفایى استعدادها، شناسایى دوستان از دشمنان، گزینش بهترین رأى، ایجاد محبّت و علاقه و درس عملى براى دیگران نهفته است. «وشاورهم»
8 🌾🍃 ظلمى را كه به تو كردند، عفو كن؛ «فاعف عنهم» براى گناهى كه نسبت به خدا مرتكب شدند، طلب آمرزش كن؛ «واستغفرلهم» در مسائل سیاسى اجتماعى، آنان را طرف مشورت خود قرار ده. «وشاورهم»
9🌾🍃استغفارِ پیامبر درباره ى امّتش، به دستور خداست. پس مورد قبول نیز هست. «واستغفر لهم»
10🌾🍃مشورت، منافاتى با حاكمیّت واحد و قاطعیّت ندارد. «وشاورهم... و اذا عزمتَ»
11🌾🍃در كنار فكر و مشورت، توكّل بر خدا فراموش نشود. «فتوكّل»
12🌾🍃ابتدا مشورت و سپس توكّل، راه چارهى كارهاست، خواه به نتیجه برسیم یا نرسیم. «شاورهم... فتوكّل... انّ اللّه یحبّ المتوكّلین»
🌾🍃هر چند نتیجه ى مشورت در جنگ احد، مبنى بر مبارزه در بیرون شهر، به شكست انجامید، ولى این قبیل موارد نباید ما را از اصل مشورت و فواید آن باز دارد.
🍃اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم🍃
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔
#شکرگزارباشیم🤲🏻
خدایا شکرت بخاطر همه این روزای به ظاهر معمولی 🧡
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
مثل ابراهیم خالصانه و بی ریا فعالیت می کرد.
سر و صدا نداشت. هرجا می دید کاری زمین مانده عجله می کرد و کار را انجام می داد.
اگر می دید جایی یادواره شهداست، خودش را می رساند و مشغول فعالیت می شد.
برای معرفی شهید ابراهیم هادی خیلی زحمت کشید. برای رزمندگان عراقی از ابراهیم و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. برای آنها پیشانی بند و چفیه تهیه می کرد.
او جوانان عراقی را با راه و رسم شهدا آشنا نمود و همراه با آنها در عملیات ها حضور داشت تا اینکه در اطراف سامرا به قافله شهدا پیوست.
📙کتاب: پسرک فلافل فروش
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
🎥 فیلم دوربین مداربسته از انتظار #حاجقاسم در پشت دَرِ اتاق عمل جراحی نوه دوست شهیدش
#حاج_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نسل سلمان.mp3
8.51M
💔
حماسی
🎧از دیده سردار گل صاعقه سر زد...⚡️👊
🎤حسین طاهری
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
ای شه خوبان نظری کن به ما
تا که بگیریم زِ نورت شفا
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت111 پلکهایم
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت112 بشیر با موتور در بیابان میتازد و هربار نگاهی به جیپیاس میاندازم تا مطمئن شوم راه را گم نکردهایم. اینجا اگر راه را گم کنی، باید اشهدت را بخوانی و آماده باشی برای انتشار فیلم #اعدامت در سایتها و کانالهای داعش! #ادامه_دارد...*** باد داغ به صورتم میخورد و تنفسم سختتر میشود. چفیه را خیس کردهام و بستهام دور صورتم تا مثلا جلوی گرد و خاک بیابان را بگیرد؛ اما در این گرما به ثانیه نکشیده خشک شد. میدانم اوضاع بشیرِ بنده خدا هم بهتر از من نیست. زیر لب صلوات میفرستم و بیسیم را درمیآورم: - جابر جابر حیدر! - به گوشم حیدر! - ما داریم میایم. هوامونو داشته باشید. لهجه بامزه نجفآبادیِ جابر را میشنوم: - حَجی خیالت راحت! در تمام عمرم نشنیدهام کسی انقدر غلیظ به لهجه نجفآبادی حرف بزند! جابر را ندیدهام؛ فقط صدایش را از پشت بیسیم شنیدهام. میدانم از بچههای لشگر زرهی نجف است و گاهی که از عملیات شناسایی برمیگردیم، با او یا کس دیگری هماهنگ میکنیم که خودیها نزنندمان. #جابر اما لحنش با همه فرق دارد. انگار مقید است هرجا که هست به لهجه شیرین نجفآبادی صحبت کند. وقتی میرسیم به پایگاه اول که دارند اذان ظهر را میگویند. از موتور که پیاده میشوم، چندبار سرفه میکنم. سیاوش میدود جلو و میپرسد: - کجا بودی داش حیدر؟ همراه هر سرفه، چند کیلو خاک از ریههایم میریزد بیرون. میان سرفههایم، سیاوش را میپیچانم که: - رفته بودیم یه سری به پایگاههای اطراف بزنیم! سیاوش قمقمهاش را میدهد دستم. تشنهام؛ اما میترسم این حجم خاکی که در گلویم رسوب کرده، با نوشیدن آب تبدیل به گِل بشود! قمقمه را میگیرم و آبش را روی سرم خالی میکنم و کمی هم در دهانم میریزم. حالم سر جایش میآید. زمزمه میکنم: - یا حسین! قمقمه را که تقریباً خالی شده، به سیاوش برمیگردانم. بشیر رفته است که وضو بگیرد و من که وضو دارم، کنار سیاوش در صف نماز میایستم. دلم شور میزند. تحرکاتی که از نیروهای داعش دیدیم عادی نبود. باید همین امروز بروم دیدن حاج احمد. نماز را که میخوانیم، دلم میخواهد توی همین چادرها بیفتم و بخوابم؛ مثل بشیر. بنده خدا پا به پای من آمد. نزدیک بیست ساعت است که با بشیر، تمام بیابانهای این محدوده را قدم به قدم وجب کردهایم و دیگر جانی برایمان نمانده است. داخل چادر بچههای فاطمیون مینشینم و پاهایم را دراز میکنم. خم میشوم و پوتین را از پاهایم بیرون میکشم. آخ! انگار پوتین هم شده عضوی از بدنم؛ درش که میآورم، پایم تعجب میکند! انگشتان پایم را تکان میدهم تا یادشان بیفتد میتوانند آزادانهتر هم تکان بخورند. دراز میکشم و چشمانم را میبندم. صدای ترق ترق استخوانهایم را میشنوم. هوا گرم است؛ گرم است؛ گرم است. خیلی گرمتر از حد تصور. زخم دستم میسوزد. تازه یادم میافتد پانسمانش را عوض نکردهام. ته دلم به زخمم التماس میکنم فعلا بسازد و عفونت نکند تا دستم بند دکتر و بیمارستان نشود. انقدر خستهام که خوابم هم نمیبرد. این هم یک مدلش است دیگر! بیست ساعت بیخوابی کشیدهام، باز هم خوابم نمیبرد. صدای گفت و گوی بچههای فاطمیون میآید: - بنده خدا سیدحیدر ناهار نخورده خوابش برد! - براش کنار میذارم. بیخیال، معدهام شروع کرده به داد و بیداد و نمیگذارد بخوابم. میگویم: - بیدارم! و مینشینم. دوباره صدای ترقترق استخوانهایم بلند میشود. یکی از بچههای فاطمیون ظرف غذایم را میگیرد به سمتم. تشکر میکنم و میگیرمش. اوه خدای من! دوباره سیبزمینی آبپز! ناخنم را در پوست سیبزمینی فرو میبرم تا جدایش کنم. سیبزمینی را پوست کنده و نکنده گاز میزنم. انقدر این بیابان خاک دارد که این سیبزمینی هم مزه خاک میدهد، انگار همین الان آن را از زیر خاک زمین کشاورزی بیرون کشیدهاند و گذاشتهاند داخل ظرف. سرم را رو به بالا میگیرم و از میان درز چادر، به آسمان نگاه میکنم. یک شیء پرنده بالای سرم معلق است؛ در ارتفاع بالا. چشم تنگ میکنم تا بهتر ببینمش؛ پهپاد است. میدانم پهپاد دشمن است و دارد مواضع ما را شناسایی میکند. اینجایی که هستیم، یکی از حساسترین مناطق سوریه و حتی جنوب غرب آسیا ست؛ سهراهی عراق، سوریه و تقریباً اردن. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞لینک قسمت اول https://eitaa.com/aah3noghte/30730
شهید شو 🌷
💔 نشونہ بسیجےبودن این نیست ڪه لباسچࢪیڪ بپوشے و انگشتࢪعقیق بہدست ڪنۍ نشون بسیجے
💔
پرسیدم: عاشقی را چگونه یاد گرفته ای؟!
گفت: از آن شهیدی که
دوری و جدایی از پاره تنش را
به قیمتِ دفاع از دختر ارباب
و رضایت معشوق ، خریدار می شود...
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#شهادت بی شک به امضای
#حضرت_مادر است
آری!
این قبیله، قبیله گدایان #حضرت_زهرا سلام الله علیها هستند
#شهید_گمنام
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... روزی که قرار بود محمد تقی را در امامزاده عقیل اسلامشهر دفن کنند، خانمی همراه همسر خود وا
💔
#آھ...
فرازی از وصیت نامه
#شهید_حسین_تاجیک؛
تا حالا من مرده بودم و این لحظه آغاز جهاد و #شهادت است و این احساس را در خود می بینم که تازه متولد شدم و زندگی جدید را آغاز می کنم.
#شهادت انسان را به درجه اعلای ملکوتی می رساند و چقدر شهادت در راه خدا زیباست و مانند گل محمدی می ماند که وارثان خون پاک شهید از آن می بویند.🥀
خدایا شهادتم را در راه اسلام و قرآن که خاری در چشم دشمنان است بپذیر.
#شهدارایادکنیم_باذکرصلوات
#اللهم_صل_علي_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞