eitaa logo
شهید شو 🌷
4.6هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
4.1هزار ویدیو
72 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ پست های برجسته به قلم ادمینِ اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱@Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 دوشنبه 14مهرماه 1394 ساعت هشت ونیم شب بود. به مجتبی تلفن زدند و گفتند كه سریع آماده شود و خودش را به (ع) برساند. كوله پشتی اش را آوردم همان كوله ای كه همیشه در مأموریت ها با خودش می برد. زمانی كه وسایل مجتبی را آماده می كردم اشك می ریختم. مجتبی هم اشك در چشمانش حلقه بسته بود اما خودش را خیلی كنترل كرد كه پیش من و دخترمان ریحانه اشك هایش جاری نشود. مجتبی، ریحانه را در آغوش گرفت و بوسه باران كرد. انگار خودش هم می دانست این رفتن دیگر بازگشتی ندارد. انگار می دانست آخرین باری است كه ریحانه را می بوسد و می بوید. بعد به من گفت: نسرین جان! جان شما و جان ریحانه ام. اگر زمانی برای من اتفاقی افتاد، شما به یاد (س) بیفت و از ایشان كمك بخواه. بعد گفت: من به ندای رهبرم می گویم. از پله كه پایین می رفت، ایستاد و دستانش را برای ما تكان داد و رفت. مجتبی بعد از 11 روز در 25 مهرماه در شهر حلب سوریه با اصابت تركش زیر چشم و سرش به شهادت رسید. تاریخ شهادت ٧/٢۵ ... 🏴 @aah3noghte🏴