شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_هفتاد_و_پنج میگم این همه نظرصادق هدایت و نیچه رو درباره زندگی خوندی، ن
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_هفتاد_و_شش
کمی خسته شده که صدایش را بالاتر میبرد: من خودمم! من منم! من حرف میزنم،
فکر میکنم، راه میرم! من منم!
به جایی که میخواستم رسیدم؛💪 از اینجا به بعد را باید بیشتر دقت کنم:
آفرین. پس
تو نه لباسی، نه غذایی، نه پولی، نه بدنی... تو خودتی! ادواردو همین خودش رو پیدا
کرد... کسی که خودشو پیدا کنه خداشو هم پیدا میکنه!
سوره حشر فرموده هرکی
خودشو فراموش کنه خدا رو هم یادش میره! ادواردو خودشو فراموش نکرد، فهمید
حقیقت غیر از اون ثروت افسانه ای و عشق و حاله! همین!
صدای نفس هایش را میشنوم؛ شاید کمی سنگین بوده برایش، بعد از تاخیری چند ثانیه ای میگوید: پس چطور بفهمم کی ام؟
- ببین خدا چطور معرفیت کرده؟ مطمئن باش همونی. خدا هم گفته انسان چیه، هم دستورالعمل شو داده.
باز هم جواب نمیدهد. میگویم: میدونی... گاهی انقدر این مخلفات روی خود ما ر و
می پوشونه که باید یکی بیاد کنارشون بزنه تا خودمون پیدا شیم؛ قرآن کارش همینه!
- دقیقتر بگو!
- وقتی قرآن میگه: زندگی دنیا بازیچه ست، بعد یه جای دیگه میگه ما آدمو برای
بازیچه نیافریدیم، این یعنی چی؟ یعنی دلیل اینکه خودمونو گم میکنیم اینه که
مشغول بازی میشیم!
- منظورت اینه که دنیا بازیه؟
- زینتای دنیا بازیه؛ ولی دنیا جای امتحانه؛ اینکه ببینن تو سرت به بازی گرم میشه
یا حواست به حساب و کتابت هست؟
- آخه کجاش بازیه؟ اینکه آدم یه زندگی مرفه داشته باشه، مسافرتای باحال بره، خوشگل باشه، مشهور باشه...
اینا به نظر من جدی اند!
ولی اینکه آدم دلشو به اعتقاداتش خوش کنه یکم بچهگانه ست، این عقاید برای کسی نون و آب نمیشه!
شاید یکم آدمو آروم کنه ولی زندگی نمیشه!
حرفم را کمی مزمزه میکنم و جواب میدهم: بازی یعنی چی؟ ویژگی بازی چیه؟
- امممم... مثلا جدی نیست... تموم میشه و وقتی تموم شد تاثیری برای آدم نداره.
-آفرین... حالا فرض کن یه بازیگر یا خواننده معروف و خوش قیافهای...خونه و
زندگی لوکسم داری... همه چیزایی که گفتی... تهش چی میشه؟
- خب خوش میگذرونم دیگه!
- بعدش؟
- بعدی نداره! عشق و حاله! لابد میخوای نتیجه بگیری که بعدش میمیرن و تموم؟
- مال و اموالشون که خیلی جدی بود،نمی تونن با خودشون ببرن! میمونه دست وارثشون؛ تیپ و قیافه شونم به دو روز نکشیده میپوسه، بو میگیره و حال همه
ازشون بهم میخوره! شهرت شونم که اون دنیا به کار نمیاد! دیدی... مثل بازی! تموم
شد و به هیچ دردی نخورد!
آه میکشد . بعد از چند ثانیه میگوید: یعنی میگی اینا مخلفاتن؟
- اوهوم. اما عقاید و اعمال آدم، چیزایین که به روح گره میخورن، و تنها چیزایی که
میمونن برات؛ حالا به نظرت کدومش بازیه؟
میخواهم بحث را جمع کنم؛ تا همینجا هم کافیست، او هم خسته شده، یادم باشد بعداً برایش از مولایش بگویم...
#ادامہ_ دارد...
✍به قلم فاطمہ شکیبا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هفتاد_و_پنج جزر و مد اروند جلو ر
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هفتاد_و_شش جزر و مد اروند مکثی کرد و با تردید گفت :«خیلی خب! حالا که این قدر اصرار می کنی می گویم، ولی باید قول بدهی که چیزی به کسی نگویی، لااقل تا موقعی که زنده ایم.» گفتم :«هر چه تو بگویی قول می دهم.» گفت :«من و محمدحسین یوسف اللهی توی قرارگاه شهید کازرونی اهواز داخل سنگر خواب بودیم، نصف شب محمدحسین مرا بیدار کرد و گفت : محمدرضا! حسین الان سر پست خوابش برده و کسی نیست که جزر و مد آب را اندازه بگیرد، همین الان بلند شو برو سراغش!" من چون مطمئن بودم محمدحسین دروغ نمی گوید و بی حساب حرفی نمی زند، بلند شدم که بیایم اینجا. وقتی خواستم راه بیفتم. دوباره آمد و گفت : "محمدرضا! به حسین بگو شهید نمی شوی، چون بیست و پنج دقیقه خواب ماندی و بعد هم دفترچه را از ذهن خودت پر کردی.» حالا فهمیدی که چرا این قدر با اطمینان حرف می زدم؟ اما تو با آن کارت آن روز می خواستی من را نسبت به او به شک بیندازی. وقتی اسم محمدحسین یوسف اللهی را شنیدم، دیگر همه پیز دستگیرم شد. او را خوب می شناختم و باورم شد که شهید نمی شوم. *شهید حسین بادپا از شهدای مدافع حرم می باشند. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 #فقطفرواردکنید #کپےپیگردالهےدارد