شهید شو 🌷
🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹 🕊🌹 🌹 #لات_های_بهشتی #پناه_حرم۹ مادر مےگوید: "اصلا باورم نمےشد این مجید همان مجیده؟😳
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#پناه_حرم۱۰
مجید آمد و خالکوبےاش را نشان داد و گفت:
"لامصّب! منو نگه دار! من اراذل و اوباش بودم"...😔
منم با اینکه قلبا مجید رو دوست داشتم اما مےخواستم کم نیارم گفتم:
"از نظر من هنوزم اراذل و اوباشی"!😒
گفت:
"تو رو به #پهلوی_شکسته_حضرت_زهرا(س) منو ببر"!😔
اینو که گفت انگار منو برق گرفت!!!😨💥😧
گفتم:
"مجید! دفه آخرته قسم پهلوی شکسته دادیاااا"!!!😡😠
گفت:
"عه! نقطه ضعفتو پیدا کردم"!!!😏
چند قدم عقب عقب رفت که دَمِ دستم نباشه و گفت:
"واگذارت مےکنم به حضرت زهرا (س)!
به پهلوی شکسته حضرت زهرا اگه منو نبری"!!!😰😨😐
گفتم: "مجید!!! برو"😡😡😡😡
رفت اما منو عجیب به هم ریخت😔😔....
مجید به مادر بارها از شهادتش میگفت
یک بار به من گفت:
" من شهید مےشوم و شما نمےگذارید هیچ کس جای من بنشیند و یا اینکه جای من بخوابد،
اگر من شهید شدم و پیکرم برگشت من را گلزار شهدای یافتآباد به خاک بسپارید😇
و مادر هیچ وقت در باورش هم نمیگنجید که این حرفها یک روز به دست واقعیتهابپیوندد.
چون همیشه با شوخی و خنده این حرفها را میزد، حتی یک آهنگ مادر هم داشت که به خانواده میگفت
"بعد از اینکه من شهید شدم شما این آهنگ را در مراسم ختم من بگذارید"😝😝
آن آهنگ را در مراسم یادبود و ختمش گذاشتند.😔
همیشه هر وقت زنگ در خانه را میزد میگفت:
"اون پسر خوشکله کیه،😌
داره نیسان آبی، به همه بدهکاره،😅
اون اومده"....😉
و مادرم وقتی صدایش را میشنید انگار زندگیاش و روزش تازه شروع شده است. با شادمانی به استقبالش میرفت.😃
#شهیدمجیدقربانخانی
#ادامه_دارد...
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💕 @aah3noghte💕
#ڪپےبراےغیراعضاءکانال 📛